پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مولانا شیخ ابوسعید ابوالخیر


مولانا شیخ ابوسعید ابوالخیر
▪ «مولانا شیخ ابوسعید ابوالخیر»
«عارف شهیر نیمه دوم قرن چهارم هجری»
ابوسعید فضل الله ابن ابوالخیر محمدبن احمد مهنه ای نخستین کسی است از مشایخ تصوف و عرفان ایران که آراء و عقاید خود را به نظم فارسی و گاهی عربی در آورده و در این زمینه پیشرو سنائی و عطار و مولانا بود و خیام هم از ان در بعضی از مفاهیم و آرا تبعیت کرده است در طی اعصار و قرون رباعیان توحیدی و مناجات های شیخ آنقدر مورد توجه اهل حال و ذکر بوده است که برای بعضی از رباعیات او خواص بسیار قائل شده اند و درمان بعضی از دردها و حل بعضی از مشکلات زندگی را به مناجات و خواندن آن ابیات می دانسته اند ، و آدابی برای خواندن و بهره بردن از آنها ذکر کرده اند . شیخ ابوسعید در میان اهل طریقت و عرفان جایگاهی بسیار رفیع دارد و با آنکه طریقه خاصی بدو منسوب نیست و خلفائی دنباله کار او را نگرفته اند همه فرق صوفیه و عرفا او را در شعار بزرگترین مشایخ خود می دانند و حتی وی را به مناسبت همین بلندی مقام سلطان العرفاء لقب داده اند و این لقب مخصوص بایزید بسطامی و ابراهیم ادهم ، جنید بغدادی و شیخ ابوالحسن خرقانی و اوست .
شیخ ابوسعید ابوالخیر را سلطان طریقت و برهان حقیقت و مرشد آگاه و ولی درگاه و سالک عالم توحید گفته اند و بعضی از عرفا نوشته اند که او صاحب کرامات و آیات بود و طریقه تصوف را بنا نهاد ، وخانقاه ساخت و در هر روز دو بار خوان گسترده و همه آداب صوفیان از اوست .
درباره احوال و افکار سخنان ابوسعید ابوالخیر دو کتاب بسیار مشهور در دست است که بسیاری از اندیشه های تابناک او را باز می گوید:
یکی اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید تالیف محمد بن المنور که در قرن ششم نوشته شده و در قرون جدید بارها در ایران و اروپا به چاپ رسیده.
دیگر رساله حالات شیخ و سخنان او که تالیف یکی از بستگان معاصر او بوده است و در نزد عرفا اثر مشهور و پر فیضی شناخته می شود ،و در قرون اخیر یک بار در سن پطرزبورگ (لنین گراد حالیه) و دوباره در تهران چاپ شده است. در باب احوال و زندگی خصوصی شیخ اطلاعات مبسوطی در دست نیست ، زیرا همواره توجه اهل معرفت به حقایق مهنوی و تقوی و پاکی معطوف است و شرح زندگی خاکی او را بدقت ثبت نمی کرده اند ، تا آنجا که دانسته است: شیخ ابوسعید در شهر کوچک مهنه بین سرخس و ابیورد در اوائل محرم سال ۳۵۷ هجری قمری متولد شده ، پدرش ابوالخیر در آنجا به شغل عطاری مشغول بود و تمایل به طی منازل سلوک و کشف حقایق عرفان داشته.
ابوسعید نخست در همان زادگاه خود دانش اندوخته و پس از فرا گرفتن مقدمات علوم به شهر مرو رفته و از محضر ابوعبدالله خضری از پیشوایان آن دیار و سپس نزد ابوبکر قفال کسب فیض کرده ، بعداٌ به سرخس رفته ودر حلقه مریدان محمد بن حسن سرخسی از خلفای ابونصرسراج عارف مشهور در آمده و از آن پس بقیه عمر خود را در طریقه تصوف گذرانیده و در بازگشت به مهنه وطن خود هفت سال ریاضت کشیده ، سپس به اشاره ابوالفضل سرخسی به نیشابور رفته و از ابو عبدالرحمن سلیمی عارف مشهور خرقه ارشاد گرفته است. یکبار هم در نیشابور با شیخ الرئیس ابو علی سینا دیدار کرده و بعد به مهنه بازگشته و خانقاهی ترتیب داده و مریدان بسیاری بر او گرد آمده اند و تا پایان عمر در میهنه یا ( مهنه) زیسته است .
از گفتار و کردار ابوسعید پیداست که پیرو روش خاص بایزید بسطامی بوده و پیروان همه کیشها را با هم برابر می دانسته است .
شیخ ابوسعید ابوالخیر در ۸۳ سالگی در شب جمعه چهارم شعبان ۴۴۰ در همان شهر مهنه زادگاه خویش در گذشته است.
مهنه یا میهنه نام شهر کوپکی بوده است از توابع قدیم خراسان که امروز جزء ترکمنستان شوری و نزدیک عشق آباد کنونی است و مزار بزرگوار فائض الانوار شیخ ابوسعید ابوالخیر مورد توجه اهل حال است.
در حالات و سخنان شیخ گفته اند :
شیخ پیوسته بر سر منبر بیت گفتی و هر کرا واقعه ای بودی پاسخش به بیتی دادی ، بدخواهان بدربار غزنوی نوشتند که شیخ صوفی پدید آمده است و مجلس می گوید و در مجلس نه تفسیر می گوید و نه اخبار که نمه را بی بیت می گوید و لذا مزاحمت برای او فراهم رسانیدند.
رباعیات شیخ که سراسر جذبه و حال و شوریدگی است انقلابی روحی در سالکان راه حق و حقیقت و عارفان و شیفتگان طریقت ایجاد می نماید که در تصفیه روحی و خودسازی و طی مقامات عرفانی کمک و عامل بسیار موثری می تواند بوده باشد.
منبع : شبکه جهانی جام جم


همچنین مشاهده کنید