پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مادر می ستایمت


مادر می ستایمت
مادر تو اکنون در میان ما نیستی
و من به اندازه تمام غروبهای پائیزی برای تو دلتنگم
برای هر آن چه به ما آموختی و هر آن چه که به ما بخشیدی.
برای بودنت که جهانی را غرق نور و شادی می کرد.
تو معنای حقیقی کلام را به من آموختی.
و چون صخره ای پناه من شدی، صخره ای که هرگز فرو نریخت.
هرگاه در مشکلی درمانده می شدم
آغوش تو ماوای من بود.
عشق حقیقی تو برای ما، برای همه ما
آن چنان عمیق و آن چنان راستین بود که در کلام نمی گنجد.
مادر به راستی دلتنگ توام
و آه این دلتنگی مرا به کجا خواهد کشانید؟
دلتنگی برای لبخند زیبای تو
که لبانت را چون غنچه می شکفت
دلتنگ دستان پرمحبت تو
که هر روزه ما را می نواخت.
آوای درد مرا بشنو، ای مادر، از فراز آسمانها و بهشت
از بهشت خویش صدای قلب محزون مرا بشنو که تو را می خواند
که تو را و عشق تو را تمجید می کند
برای آن چه به ما بخشیده ای و هر آن چه کرده ای
تو حیات خویش را برای حیات بخشیدن به ما به خطر میانداختی
دست گشاده تو را به یاد می آورم و آغوش گرما بخشت را
دست دهنده ات را به یاد می آورم و هدایای محبت و عشقت را
مادر همیشه به یادت خواهم بود.
به یاد کسی که همیشه می دانست
همیشه می دانست که افکارمان به کجا پرواز می کند
تا ما را زیر بالهای آرامش خود تسلی دهد
و هر آنچه گفتنی و شنیدنی است، از قلبهای ما می شنید.
مادر امروز، فردا و فرداها دلتنگت خواهم بود.
چنان گروه ملائک برای مهر تو می سرایند
که بهشت خویش در کنار ایشان هستی.
تمام بهشت را عطر مهربانیت انباشته است
و من یقین دارم که تو در سایه سار نور تابان قادر مطلق نشسته ای.
خدایت، ترا غرق رحمت و محبت خویش سازد
چنان که تو ما را غرق عشق خود ساختی
عشق تو، خرد تو، زیبایی تو
انسانی که برای خویش هیچ نخواست
و خود را غرقه عشق به ما نمود.
مادر، هیچ کس هرگز مانند تو نخواهد بود
هیچ کس به جایگاه رفیع تو نخواهد رسید
شیفته و شیدای وقار و استواری و جلال تو
با قلب شکسته می سرایمت
مادر باشد که تا ابد در عشق لایتناهی باقی بمانی
پس عشق ما را بپذیر از حال تا قیامت

سمانه افشاری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید