جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

نگاهی به نمایش «ماچیسمو» نوشته و کار محمد یعقوبی


نگاهی به نمایش «ماچیسمو» نوشته و کار محمد یعقوبی
● ماچیسمو
● نویسنده و کارگردان: محمد یعقوبی
● بازیگران، علی سرابی، امیر رضا دلاوری، مهدی پاکدل، آیدا کیخایی و...
● خلاصه نمایش:
یک زندانی از بند گریخته پاراگوئه ای همراه با یک کشیش رانده شده از کلیسا، برای آزاد کردن زندانیان سیاسی، قصد گروگانگیری سفیر انگلیس را دارند، اما به اشتباه کنسول افتخاری انگلیس را می ربایند... .
محمد یعقوبی «ماچیسمو» را براساس رمان «کنسول افتخاری» گواهام گرین نوشته و شاید به همین دلیل هم هست که نمایشنامه اقتباسی او، تفاوتهای چشمگیری با سایر آثار این کارگردان و نویسنده خوب تئاتر دارد.
آثار نمایشی محمد یعقوبی تا پیش از این - عموماً - بیش از آنکه مقید به ساختار منظم داستانی باشند، کارهایی «روایت محور» بوده اند که اتمسفر و فضایی قوی داشتند.
آثاری چون «قرمز و دیگران»، «تصویر ماه در آب» و... آنقدر جذاب و دارای حس قوی درگیر سازی تماشاگر بودند که عدم تأکید و توجه به ساختار کلاسیک داستانی در آنها کمتر به چشم می آمد.
این دست نمایشها تمام توجه و تأکیدشان را بر روی جذب مخاطب در فضا و جو نمایش و رویداد متمرکز می کردند و بنابراین ضعفهای احتمالی ساختار نمایشنامه در آنها کمتر به چشم می آمد و یا اینکه اصلاً دیده نمی شد.
«ماچیسمو» بر خلاف بیشتر آثار یعقوبی، یک نمایشنامه کاملاً متکی به ساختار داستانی است. حرکات نمایشی در این اثر محور و مرکز روایت قرار گرفته و اهمیت و ارزش آن بر سایر وجوه و عناصر دراماتیک ارجحیت و برتری مشهودی یافته.
اهداف و انگیزه های قهرمان، بستر اصلی رویداد را شکل می دهند و اتفاقات را به حرکت می اندازند.
چند مبارز پاراگوئه ای با شخصیتها و اهداف کامل و تعریف شده اقدام به گروگانگیری می کنند و یک نقش مقابل - کلنل پرز - در بستر حوادث و رویدادهای نمایشی در مقابل آنها قرار می گیرد.
طرح و توطئه و درگیری و کشمکش در «ماچیسمو» به طور کاملاً قاعده مند و اصولی در جهت شکل گیری ساختاری منسجم مورد پرداخت قرار گرفته اند و همین ویژگی، نمایش جدید یعقوبی را با سایر آثار او - که اهمیت چندانی به ساختار نمی دادند - متفاوت کرده است.
هر چند نوعی آشنا زدایی از روایت معمول و بر هم ریختن نظم و پیوستگی روایی در این نمایش هم دیده می شود؛ اما جدا کردن پرده ها و صحنه های نمایش و استفاده از تصویر صحنه و ویدئو آرت در فاصله میان روایت این صحنه ها، پرداخت متفاوتی را در حوزه روایت نمایش به وجود آورده است.
در واقع این طور به نظر می رسد که کارگردان با به کارگیری این ترفند قصد داشته تا از همذات پنداری بیش از اندازه و درگیر شدن زیاد تماشاگر با داستان جلوگیری کند و تا اندازه ای بتواند با کاهش تأثیر داستان بر مخاطب، اندیشه تماشاگرش را نیز به فعالیت وا دارد.
«ماچیسمو» که در بیست و ششمین جشنواره تئاتر فجر جزو معدود نمایشهای خوب و قابل تحسین بود، یکی از دیگر قوتها و قدرتهایش را بدون شک، مدیون حضور تأثیرگذار و مثبت بازیگرانش است و بازیگران نمایش یعقوبی، سهم مهم و غیرقابل چشم پوشی ای در موفقیت این اثر دارند.
علی سرابی که برای بازی در این نمایش جایزه بهترین بازیگر جشنواره بیست و ششم را نیز دریافت کرد، با حرکت و لحن سنگین و کنترل شده اش، به زیبایی قادر به ایفای نقش کشیش خارج شده از کلیسا شده است. او با حضور چشمگیر در این نمایش - و همچنین نمایش «غولتشنها» - نوید ظهور یک بازیگر خوب دیگر را به تئاتر کشور می دهد.
دیگر بازیگران «ماچیسمو» - امیر رضا دلاوری، مهدی پاکدل، مسعود میرطاهری، آیدا کیخایی و پونه عبدالکریم زاده - نیز براساس شخصیتهایشان به خوبی از عهده ایفای نقشها برآمده اند و شباهت زیادی با آدمهای داستان دارند. در این میان تنها اشکان جنابی در نقش «کلنل پرز» است که به رغم بازی خوبش از نظر فیزیک و چهره کمتر به شخصیت داستانی نزدیک است.
در مجموع «ماچیسمو» نمایش خوبی است که در وهله اول داستان و رویدادهای ساختاری آن را به خوبی در معرض انتقال به تماشاگر قرار می دهد و در درجه دوم با وادار کردن مخاطب به تفکر درباره رویدادها به خوبی توانسته محتوا و ژرف ساختش را نیز مطرح کند و به واسطه این انطباق زیبا شناختی خوب هم به نتیجه برسد.

آی سان نوروزی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید