چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آخرین برگ


آخرین برگ
آخرین برگ هنوز به شاخه است...میبینمش...آخرین برگ...او نیز با امید مانده است در میان این باد و سرما...مانده است،میبینمش..مثل من و آخرین امید من!
باز هم قربانی شدم. باز هم مقهور فاصله.بازنده همیشگی!گواهم این دل است و سوزش...آتشی كه زیرخاكستر مانده...راستی ندیدی كه قلبم از چشمم چكید؟..ندیدی
آخرین برگ...میبینمت...چه زیبا در آغوش باد تكان میخوری..
و ندیدی كه فرشته روحم از آسمان هبوط كرد به شوقت،به چشمه رسید و در كنارش تشنه جان داد...آسمانی شدی و به نظاره من زمین گیر نشستی!
آخرین برگ...ای نشان از آخرین امیدم!
تو كه رفیق راه نبودی،چرا همسفر شدی؟خیالی نیست..كه هنوز همدم وفادارم هست،تنهایی!
آخرین برگ!آخرین برگم....كو؟...نه!تو نیوفتاده ای..تو نیفتاده ای...
تو افتادی!...افتادی...افتاد...افتا...
....
منبع : مجله آینه


همچنین مشاهده کنید