سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

شفافیت اهداف سازمانی


شفافیت اهداف سازمانی
برای اینکه بتوان تمام افراد سازمان را حول یک محور متحد کرد و نیروهای انها را همسو ساخت تا منسجم تر به اهداف تعریف شده دست پیدا کرد باید همه چیز شفاف و روشن برای انها تعریف شود.مدیر باید خواسته های خود را واضح و روشن بیان کند و اطمینان حاصل کند که همگی به خوبی توجیه شده اند و جزییات وظیفه محوله به خود را می دانند . اگر مدیری نتواند بخوبی انچه را مد نظر دارد تشریح کند و کارکنان را قانع نماید شاید خودش دقیقا به انچه می خواهد اعتقاد ندارد یا هنوز برای خودش موضوع شفاف نیست .بخشی از این بیان دیدگاهها نه به گفتار که با رفتار است و شاید بتوان گفت مهمترین پیامها از این طریق منتقل می شود . برای منتقل کردن مسئولیت اجرای کاری به کارکنان در جهت اهداف شفاف توضیح داده شده باید روشی بکار گرفته شود که حس مسئولیت در انها برانگیخته شود و انگیزه هایی حتی قوی تر از آنچه خودتان برای انجام کار دارید در آنها بوجودآ ورید. و سعی کنید کار تیمی را تشویق کنید و این رویه را نه با زبان که با عمل ترویج دهید با اینکار ضمن هم افزایی به از بین رفتن رقابتهای ناسالم نیز کمک می کنید.اعضای تیم را باید متناسب انتخاب کرد .
اگر چون خودمان گلر خوبی هستیم گلر ضعیفی انتخاب کنیم با این نیت که در عمل با راهنمایی به او کمک می کنیم کار اشتباهی کرده ایم . ما همیشه و در همه لحظات بازی با او نیستیم و او باید با تواناییهای خودش در لحظات حساس تصمیم بگیرد . مدیر تولید بگوید چون من خودم متخصص این صنعت هستم دیگر نیازی ندارم افراد متخصص را در رده های پایین تر بکار بگیرم و افراد دونده و پیگیر کفایت می کنند . اینکار باعث می شود رده بعدی مدیریت به دست افراد ضعیف بیفتد که مسلما در دراز مدت باعث این می شود که تیم مدیریتی سازمان کوتوله شود . برخی از مدیران که با نیت عدم وجود رقیب اینکار را می کنند تجربه بمن ثابت کرده است که در نهایت موفق نمی شوند و در نهایت وضع موجود را برای خود تثبیت می کنند و از رشد خودشان و سازمان جلوگیری می کنند .
برخی افراد در زندگی انسان اثرات خاصی را می گذارند آدمهایی که مثل بقیه نیستند . روز دوشنبه مشاور منابع انسانی ما که دکترای روانشناسی دارد و نویسنده داستان می باشد بعلت برف شدید قادر به برگشت نشد و شب با ما به سالن برای بازی فوتسال امد .لباس پوشید و با جدیت در زمین بازی کرد خطا کرد و دریبل زد و شوت کرد چند گل هم زد و …خوب شاید تا اینجای کار بگویید کار خاصی صورت نگرفته است ولی اگر بدانید که او از یک چشم کاملا نابینا و یک چشم بسیار کم سو است همت و روحیه ایشان می شود آن چیزی که اثر گذار است روی مایی که با کوچکترین ناملایمت خود را می بازیم و صحنه بازی زندگی را ترک می کنیم . کتابهای داستان او در بازار نایاب است حتما اگر تجدید چاپ شد آنها را معرفی می کنم . مدیر بازرگانی یک شرکت از اصفهان تماس گرفت و گفت که کتاب من را خوانده است و ان را بهمسرش داده تا بخواند و او نیز که دبیر آموزش و پرورش است از نوشته های کتاب بصورت شعار نویس در تابلوی مدرسه برای بچه ها استفاده می کند . خواست تا تعدادی از کتابها را برای اهدا به شرکت کنندگان یک سمینار که توسط انها برگزار می شود برایشان ارسال کنم . چند مورد دیگر نیز قبلا داشتم و روش جالبی است بجای خودکار و جا سوئیچی و… کتاب هدیه دادن ….چاپ اول کتاب خاطرات یک مدیر جلد اول در حال اتمام است و تعدادی جزیی باقی مانده است . از لطف عزیزان در استقبال از این کتاب متشکرم و اگر خدا بخواهد شاید چاپ دوم را شروع کنم .
منبع : خاطرات یک مدیر


همچنین مشاهده کنید