جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

خبرهای فرمایشی‌


خبرهای فرمایشی‌
پنجشنبه‌ای که گذشت، روز خبرنگار بود. در این چند روزه به تلفن‌های همراه دوستان من سیل پیام‌های تبریک روز خبرنگار ارسال شد. اغلب این پیام‌ها را هم کسانی فرستادند که ما با آنها در تعامل و مناسبات کاری قرار گرفته‌ایم؛ آنها به عنوان خبردهنده و ما به عنوان خبرگیرنده.
تبریک گفتن رسم خوشایندی است و در آدمی ایجاد انگیزه می‌کند، منتها شرط دارد؛ باید باور کنی که به تو به خاطر رسالت حرفه‌ای‌ات تبریک می‌گویند و دوستانی که با آنها در مناسبات کاری قرار گرفته‌ای، نمی‌خواهند از تو به عنوان ابزاری برای تبلیغ کارهای کرده و ناکرده خویش استفاده کنند.
اگر غیر از این باشد، احساس می‌کنی در قبال این چند جمله‌ای که به عنوان تبریک برایت ارسال شده، در طول یک سال آینده چه توقعاتی از تو خواهند داشت؟
خبرنگار چشم بینا و گوش شنوای جامعه و مدعی‌العموم است. می‌تواند بی‌پرده و صریح باشد. او را نباید بی پاسخ گذاشت و یک جمله کلیدی‌تر و غیرواقعی‌تر: «خبرنگاران روی چشم ما جای دارند.» جملات زیبایی است، اما روح ندارد چون گاهی از سوی افرادی تکرار می‌شود که هیچ اعتقادی به آن ندارند و نمی‌دانم چرا گمان می‌کنند خبرنگاران افرادی ساده لوح هستند که این تعارف‌های بی‌روح را باور کنند.
تاسف‌آور است، چون واقعیت چیز دیگری است. گاهی وقت‌ها از دوستان من می‌خواهند به مثابه روابط عمومی سازمان و نهادی که حوزه کاریشان است، رفتار کنند. از آنها توقع دارند با دیده اغماض در حوزه کاریشان قدم بردارند، نقص‌ها را نبینند و نکات مثبتی را که هست، بزرگنمایی کنند.
به خبرنگاران به چشم جارچی‌ها نگاه می‌کنند که وظیفه دارند وعده و وعید‌های آنها را در بوق و کرنا کنند و به خورد جامعه دهند.
هر روز می‌خواهند از تصمیمات و اقدامات خود در آینده خبر‌های خوشایندی بدهند ولی اگر دوستان من همین خبرها را سر موعد مقرر پیگیری کنند که بدانند تحقق یافته است یا نه گویی گناه کبیره مرتکب شده‌اند.
از همه دردناک‌تر هم مقوله خبر‌های فرمایشی است. خبر‌هایی که پیش از رسیدن به دست دوستان من از رده‌های بالایی برای منتشر شدن تضمین شده‌اند. وقتی هم که خبرنگاران خلاف خواسته آنها و با توجه به رسالت حرفه‌ای خود رفتار می‌کنند با بی مهری‌ها یا به قول معروف سنگ‌اندازی‌ها روبه‌رو می‌شوند.
آن وقت است که حتی از راه دادن خبرنگار در حوزه خبری‌اش دریغ می‌کنند. براحتی به او پاسخ نمی‌دهند و تا آنجا که بتوانند او را در پیچ و خم‌ کارهای اداری و هماهنگی‌های لازم و روزهای آینده گرفتار می‌کنند تا شاید سوالش را فراموش کند و یا از خیر آن بگذرد. شاید هنوز باور نکرده‌اند سماجت، یکی از اصول اولیه حرفه خبرنگاری است.
دوستان من همه اینها را می‌بینند، گاه اغماض می‌کنند و می‌گذرند، گاه سماجت و گاهی مناظره می‌کنند، اما مگر تلاش جمعی و فردی آنها برای جا انداختن تعریف حرفه‌شان چقدر موثر است؟ اگر کسانی که در راس نهاد‌های فرهنگی و اجتماعی کشور قرار گرفته‌اند که این نوع رفتار هم اغلب از سوی آنها صورت می‌گیرد به اندازه منافع خود باید‌ها و نباید‌های حرفه خبرنگاران را درک کنند ، آیا فرهنگ‌سازی بزرگ و موفقی در این زمینه صورت نخواهد گرفت؟ دوستان، سال آینده در روز خبرنگار می‌توانند به جای سیل پیام‌های تبریک، اندکی هم به این شیوه فکر کنند.

فاطمه رحیمی‌
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید