پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ناصرالدین شاه در صف بنزین


ناصرالدین شاه در صف بنزین
یحتمل در این ایام اگر فی مابین شوارع، گردشون داشته باشید با مناظر محیر العقول صفوف اتول های غازقولنگ مواجه شده و پیرامون شلوغیه های اتفاقیه، فکرون های مختلفه ای نموده اید که البته به هیچ جنبده ای من جمله اصغر آقای بیکار دخلی ندارد؟! گویا در تنور فصل تموز قطع وقت و بی وقت برق از سوی وزارت قوتیه، پای مافیای الکتریکی را نیز به ماجرایه باز کرده و برای اتول ها ایضا این یک مورد هم قوز بالا قوز شده است. یوم ماضی در یک فرصتیه خفن، سویچ اتول امیرکبیر خان را کش رفتیم تا به همراه کارت سوخت مهدعلیا که طی یک عملیات لا یوصف ما قبل آن چخ رفته بودیم، به بازار شویم و کمی چرخ بزنیم. نامراد این اتول جدید که توسط عین الدوله خریداری شده چنان قوچ راه می رود و گاهی از حیث سرعت، موجبات کمآوردن جناب میگ میگ را نیز فراهم میآورد لیکن ما هم که عشق اسپورت و اسپید هستیم فی الفور بی جنبه می شویم، در لا ین قلهک تا ازگل به عملیات ویراژ و لا یه کشی مبادرت می کنیم تا کف درایورهای بلوفی هم چون مایکل خان شوماخر ببرد.
دیگر اینکه جهت تفریحون با اتول سابقا منجیلک را هم با خود ملا زم می کردیم لیکن این مادر مرده فی الکل آمار خلا فی های ما از جمله بوق زدن برای نسوان ژینگول و شباب را کف دست مهدعلیا می گذاشت که من باب همین مساله چندین بار پول توجیبی، اتول سواری و حرم سرا بر ما غدغن شد. لیکن منجیلک تا درب صاحبقرانیه را مفتوح می کند ما فی الفور گاز اتول را می گیریم و این غاز قولنگ را اصطلا حا سوسکش می کنیم هر چند این پرابلم خارج از قواعد میزپلی بوده اما چاره ای نیست؟! جل الخالق؟!
عارض به حضورتان که قضیه به آن جا رسید که در این مرداد ماه داغ به بازار شدیم تا چرخی زده و حظ وافره ببریم که چشمتان روز بد نبیند با نبود بنزین در باک اتول مواجه گشتیم. فی الحال طریق استیشن بنزین پیش گرفتیم تا به عملیات نفس گیر سوخت گیری پرداختون شویم. با چشمان هومایونی سر صف را رویت نمودیم لیکن هر چه ته صف را گشتیم تا فرسخ ها خبری نبود که در این تایم به یاد عبارت رمانتیک گشتم نبود، نگرد نیست شدیم؟! گویا به علت ازدیاد اتول ها ته صف به سرصف استیشن دیگری متصل گردیده بود ایضا این در حالی است که میرزا محمدخان رویانیان هم زمان صدارت پولیس راه داخله و ستاد سوختیه را تواما در دست داشته و رجا می رفت که وضعیه قاراشمیش ترافیک به قاعده ای بهبود یابد که حضور مافیا این مهم را ناممکن نموده است.
دیگر این که میرزا منوچهر خان منطق الدوله هر یوم ده کرور اتول به همراه شازده مهردادخان بذرپاشیان به ملت تحویل می دهند لیکن دریغ از آن که یک استیشن بنزین یا گاز به آمار اضافه گردد؟! همین کارها را می کنند که آمارطلا ق بالا می رود؟! عارض به حضورتان که میرزا داود خان میرفتاح چنان شیر در وزارت قوتیه کار می کنند و مشکلا ت کنکوری های بخت برگشته برای تعیین رشته اینترنتی آن هم با قطع مکرر برق اصلا و ابدا دخلی به ایشان نداشته بلکه گویا مافیا بر روی کابل های برق چتر شده اند و برق دزدی می نمایند؟!
در این ایام آدمیانی که بابت بنزین زدن به استیشن های مربوطیه مراجعت می فرمایند عن قریب است که به یادبازی پر طمطراق دود و چی چی افتاده و از حیث قرار گرفتن اتول ها به صورت پشت سر هم، به قاعده ای نیز از بازی عمو زنجیر باف مستفیض می گردند؟! جل الخالق؟!
ایضا سوال فنی و مهمی که پیش آمده این است که اگر صاحب یکی از اتول ها، آقای بیگلی بیگلی باشند چگونه باید مدت مدیدی بر روی کمک فنرهای خود وزن جناب گوریل انگوری را تحمل نمایند. لیکن بنا بر گفتن های اصغرآقا، دروق و منوچ بین الملل گویا اتول به وسیله ای گفته می شود که خاصیت جا به جایی داشته باشد نه آن که مانند درخت درجایی ثابت گردد؟! هر چه بوده وضعیه اتول سواری در داخله بسیار بی حساب کتاب گشته به طرزی که حاضری در این ایام داخل شیلنگ آب شناکنی ولی در صف طویل بنزین گرفتار تیر غیب مافیای برق نشوی؟! در ازمنه ماضیه، خود دیده بودیم که چوپان مربوطه، گوسفندان را در مقابل طویله، صف می کند تا آنان را شمارش نماید مبادا که یک راس درجایی گمشده باشد؟! نمی دانم چگونه به یاد این اتفاقیه شدیم لذا ملت چه گناهی کرده اند که باید سرخر اتول خود را بگیرند و در غم بنزین و برق، سماق بمکند؟!
دیگر این که امیر کبیر خان می گویند وقتی به خانه می شوی تا کولر گازی فاز خنک بدهد و عینهو ساکنین بومی مناطق آمازون از باد کیفورشوی ناگاه هوا بس ناجوانمردانه گرم می شود و برق نیست؟!
حالا اگر این رویای جناب امیرکبیر خان به واقعیت تبدیل نشده و ایشان عقده ای گردند و یک عمر در کف کولرگازی بمانند چه کسی پاسخگو می باشد. همین کارها را می کنند که آمار کودکان عقده ای بالا می رود؟!
امیرکبیر خان گفتن می کنند بعد ملتفت شدند بابت نبود برق، هیبت یک راس تارزان را می گیری تا به بیرونی رفته واندکی از هوای شوارع فازبگیری که متاسفون اتول، بنزین ندارد؟! حال این معمای بزرگ را آیا پدر ارسطو نیز می تواند، حل نماید؟! علی دایی هم نمی تواند چه برسد به مایلی کهن؟!
مظفرالدین خان نیز با آن مغز فندقی شان آمار می دهند که متروی مش باقر نیز در ساعاتی دچار کمبود برق شده و با قطع نیمی از لا مپ های داخل لوکوموتیوها، فضایی شبیه کافی شاپ می آفریند. البته گویا کمبود برق بیشتر گاها متروی مربوطه یکهو داخل تونل تاریک، دستی می کشد و صحنه هایی چون سکانس های فیلم های دلهره و سرگیجه برادر آلفرد هیچکاک را نیز خلق می نماید؟! جل الخالق؟!
سخن سر به درازا کشیده لیکن تفکرون به قضایای نبود برق، استیشن های بنزین و گرمای تموز هر عاقلی را روانه دارالمجانین جناب میرزا محمد علی خان جمال زاده می نماید چه برسد به ما که همین طور مغزمان هنگ است؟! زیاد به آن فکر نکنید، علی الحساب قبض برق فراموش نشود، لا مپ اضافی جدا ودیگر هیچ، روزگارتون عشرون، فعلا خداحافظون.

نویسنده : مهدی دل روشن
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید