شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

ناصرخسرو با داروهای ممنوعه زنده است


ناصرخسرو با داروهای ممنوعه زنده است
ناصرخسرو و بورس فروش داروهایی که درمان هر درد بی درمانی بودند در طرح های ضربتی یگان های ویژه و تغییر کاربری های شهرداری گم شده اند و دیگر کمتر کسی سراغ دوای دردی را از این محل می گیرد. ناصرخسرو دیگر جبروت گذشته را ندارد. آنهایی که داروی خاص می خواهند از ترس تقلبی بودن و هزینه های گزاف فقط به «سیزده آبان» فکر می کنند و ناصرخسرو کم کم شده بورس فروش داروهای «بی دردی». این دردهای بی دردی شاید در نگاه اول نیاز به دارو یا محصول بهداشتی نداشته باشند اما کافی است کمی دقیق تر به ماجرا توجه کنید تا حساب کار دست تان بیاید.
● درد حجم بدن
«اگر تمام دنیا جمع شوند و بگویند که استفاده از داروهای نیروزا برای سلامتی زیان دارد باز وقتی در یک باشگاه هیکل نحیف و کوچک خودتان را در آینه قدی می بینید مصمم می شوید که سراغ این داروها بروید.» این جمله از یک بدنساز تازه کار را باید در واقع مثل افق پیش روی چرخه عرضه و تقاضای داروهای نیروزا دانست و شک نکرد این داروها حالا حالاها مشتری دارند. معادله حجم بدن، دارو و ناصرخسرو هم این گونه زود به جواب می رسد. دستفروش های ناصرخسرو با یک اشاره شما را به دنیا کراتین و پروتئین و ناندرلون مهمان می کنند. دیگر شمایید و اسکناس های آبی و آجری که کف دست فروشنده گذاشته اید و یکی، دو قوطی پودر و چند آمپول تحویل گرفته اید.قضیه البته به فروش داروهای تقویتی ختم نمی شود و سر زخم چرکین این ماجرا از جایی باز می شود که نمک تقلب بر زخم پاشیده می شود. «مرد کلاهبردار پس از جمع آوری پودرها و داروهای از رده خارج و تاریخ گذشته آنها را دوباره در کارگاهش بسته بندی می کرد و به جای داروی تازه تولید شده می فروخت.» خبر را این گونه کامل کنید که؛«در بازرسی از زیرزمین خانه این مرد ۸ عدد مهر مخصوص حک کردن تاریخ تولید و انقضا، دو دستگاه قالب تهیه قوطی جعبه دارو، یک دستگاه مخصوص بسته بندی داروهای تقلبی و ۴۵۰ هزار قوطی خالی برای پر کردن داروهای بدنسازی کشف شد.» با این اوصاف و شنیدن خبری که نمونه اش هر روز در منابع خبری منتشر می شود باید به موضوع داروهای تقویتی بیشتر حساس شد.البته فراموش نکنید که این داروها تنها بخشی از محصولات زیرزمینی بازار ناصرخسرو هستند.
● ب مثل بچه بی مادر
اگر شما هم گریه دارترین فیلم یکی دو سال گذشته سینمای ایران را دیده باشید به حتم پلان های تلاش بی فرجام پدر خانواده- حسین یاری- برای سقط شدن بچه ناقص اش توسط گلشیفته فراهانی را به خاطر دارید. آمپول و ناصرخسرو وجه اشتراک واژه هایی است که برای مادران بیزار از بچه تکرار می شود. در بسیاری از فیلم های سینمایی دیگر هم سرنوشت بچه ناخواسته در راهروهای پاساژهای کهنه همین محل مشخص می شود و شاید به همین دلیل است که نباید فراموش کرد به رغم تمام تلاش های فرهنگی سقط جنین آن هم با روش های نه چندان تایید شده هنوز در ایران وجود دارد. جالب اینکه هنوز هم آمپول های سقط جنین در بازاری بهتر از بازار زیرزمینی ناصرخسرو پیدا نمی شود. جان هر بچه کمتر از دویست هزار تومان می ارزد. اگر فکر می کنید بازار این کاسبی ها دیگر رونق قدیم را ندارد با این خبر جواب تان را بگیرید؛«مسافری که ۱۸۰۰ عدد آمپول سقط جنین غیرقانونی را به طرز ماهرانه یی در سه چمدان جاسازی کرده و با پرواز هوایی از دوبی به تهران انتقال داده بود هنگام بازرسی پس از باقی گذاشتن چمدان های خود متواری شد. این آمپول ها به طرز ماهرانه یی زیر لباس ها و جداره های چمدان ها جاسازی شده بود.» کم کم می توان باور کرد که آمپول های سقط جنین هم بازار خوبی دارند و مشتری های دست به نقدی.
● داروهای تقلبی روی پوست خیابان
از داروهای نیروزا و سقط جنین که بگذریم پاشنه آشیل خیابان پرحاشیه آشکار می شود. مشتری نیروزاها و سقط جنین ها همیشگی نیستند اما رژ و ریمل در تمام روزهای سال مشتری دارند.
این یعنی اینکه با این محصولات می توان عمر خیابان و دستفروش های حرفه یی اش را بیمه کرد. ماجرا البته در مسیر سرراست اندکی با مشکل روبه رو می شود. واردکنندگان تخصصی نبض بازار را در دست دارند. محصول خوب سفارش می دهند، پول خوب می پردازند و جنس شان را هم خوب می فروشند. پس باید مسیر دیگری را برای پولدار شدن انتخاب کرد. لوازم آرایشی تقلبی و تاریخ مصرف گذشته اینجا به کار می آیند. برند معتبر، قیمت ارزان و مشتری که دوست دارد با پول یک رژ تمام «میک آپ» صورتش را فتح کند.
نتیجه اینکه هفته یی یکی دو باند فروش و تولید لوازم آرایشی تقلبی کشف می شوند و خیلی ها هم جان سالم به در می برند و جنس شان را آب می کنند.
این هم خبر آخر؛«ماموران پلیس در بازرسی از یک بنگاه در حوالی بازار تهران موفق به کشف بیش از ۶۰ هزار نوع کالای آرایشی قاچاق شدند. در این محموله مکشوفه انواع لوازم آرایشی با مارک های تقلبی و تاریخ گذشته وجود داشت.»
● بی دوا
همیشه همین بوده است. قرار بود ناصرخسرو از دارو پاک باشد و با شنیدن این اسم لرزه بر جان نیفتد اما نتیجه آن چیزی نیست که قرار بوده است. شمایل البته عوض شده است. دیگر در ناصرخسرو خبری از «پلاویکس»، «اینترفرون» و... نیست. داروهای سرطانی ها و مبتلایان به ام اس هم بازار سیاه دیگری پیدا کرده اند. ناصرخسرو اما هنوز هست. آن هم از جنس دوا...

مسعود میر
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید