شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

۲۳ اوت ۱۹۴۱ ـ دستور بی حاصل رضا شاه در آستانه اشغال نظامی ایران


رضا شاه پهلوی ۲۳ اوت ۱۹۴۱ بالاخره دستور داد آن دسته از اتباع آلمان که در ایران به وجودشان نیاز نیست از این کشور خارج شوند. شاید او هنوز متوجه نشده بود که اخطارهای پی در پی لندن و مسکو دایر بر اخراج آلمانی ها ، فریب او و خرید وقت برای اشغال نظامی ایران بود. رادیو دولتی لندن که در کنترل ماشین جنگی انگلستان بود پنج روز پیش از این، شمار آلمانی ها را در ایران دو هزار و هفتصد تن اعلام کرده بود و گفته بود که وجود این آلمانی ها در ایران امنیت همسایگان این کشور را تهدید می کند.
رضا شاه که در سالهای آخر سلطنت خود تلاش کرده بود از حلقه نفوذ انگلیسی ها خارج شود به احتمال زیاد تفسیر درستی از تحولات بین المللی تیر و مرداد ۱۳۲۰ نداشت از جمله این تحولات : قرار داد دفاع متقابل انگلستان و شوروی در ۲۱ تیر ، ملاقات چرچیل و روزولت و طرح منشور اطلس ( اتلانتیک ) در ۲۳ تیرماه ، ملاقاتهای پی در پی آندره اسمیرنوف سفیر تازه شوروی در تهران و ریدرزبولارد سفیر انگلستان با علی منصور نخست وزیر وقت و اظهارات ضد و نقیض آنها، دستور محرمانه چهارم مرداد چرچیل به ژنرال
" ویول " در هند که نیروهای آماده خود را هرچه زودتر به عراق بفرستد ، توجیه پارلمان انگلستان در ۱۵ مرداد از سوی ایدن وزیر امور خارجه وقت از خطر ادامه اقامت آلمانی ها در ایران و ... و بالاخره افزایش گزارشها و مقلات رسانه های غرب در باره ایران ، هدفهای هیتلر در ایران و خاورمیانه و استقرار آلمانی ها در این کشور.
از نخستین روزی که ارتش آلمان به شوروی حمله ور شده بود حساسیت مسکو و لندن نسبت به ایران بیشتر شده بود و اخطارهای پی در پی مقامات آن دو کشور به ایران به همین دلیل و نیز برای تو جیه اقدامات بعدی آنها بود. تصمیم رضا شاه به صدور دستور خروج آلمانیهای غیر لازم هنگامی صورت گرفت که واحدهای یک لشکر هندی که عده آنان به چهار هزار نفر هم نمی رسید در خاک عراق به مرزهای ایران نزدیک می شدند. حال آن که افراد ارتش ایران پنجاه برابر آنان بودند، ولی رضا شاه در آن دو ماه حساس سازمان ارتش را از افسرانی که احتمال تطمیع شدن داشتند پاک نکرد ، نظامیان واقعی ، رزمنده و میهندوست را سمت فرماندهی نداد ، حالت فوق العاده در کشور اعلام نکرد و با این که رجال وابسته به انگلستان را بخوبی می شناخت آنان را تحت نظر قرار نداد تا تماس نامطلوب نداشته باشند ، و مردم را از خطری که در اطرافشان کمین کرده بود آگاه نساخت و اقدامات دفاع غیر نظامی و بسیج مردمی و.... بعمل نیاورد ، تنها روز اول شهریور مرخصی افسران ارتش ایران لغو شد که ابدا کافی نبود.
در پاسخ برخی مفسران که می گویند : تسلیم شدن بهتر از تحمل تلفات است ، باید گفت که غرور ملی و دفاع از وطن چه می شود که رسالتی است بزرگ و غیر قابل مصالحه و صرف نظر کردن. تلفات ناشی از گرسنگی و انواع بیماری و اسارت سیاسی پس از تسلیم خانئانه ایران در شهریور ۱۳۲۰ بمراتب بیش از تلفاتی بود که اگر مقاومت صورت می گرفت وارد می آمد ، بعلاوه ، "مقاومت " ملت را زنده و گوش بزنگ می ساخت و پس از آن تسلیم هر شرایط سیاسی نمی شد و رویداد های سیاسی - اجتماعی پس از شهریور ۱۳۲۰ به وقوع نمی پیوست و ملت در مسیر دیگری که قطعا بهتر بود قرار می گرفت و دست کم از شر رجال وابسته به خارجی راحت می شد و ....
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید