پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مجادله


مجادله
"درونمان خالیست، کسی نیست. تنها انتظاری بی رنگ و بی شکل. انتظاری برای هیچ. و این حالت در ماست مثل هوایی که با هم مخلوط شده است. به هیچ چیز شباهت ندارد. اگر داشت هم شاید مثل یک لحظه احساس خستگی یا کسالت بود. این انتظار همیشه وجود نداشته است. ما هیچوقت چنین هیچ چیز و هیچ کس نبوده ایم. در کودکی همه چیز بودیم و خداوند تنها قسمت کوچکی از تمام دارایی ما بود. چیزی مثل یک شاخه کوچک گیاه در یک علفزار.
در اواخر کودکی بود که انتظار آغاز شد. پس از مرگمان بود که شروع کردیم به انتظار کشیدن." (ک. ب)
"با خود فریاد می کشیدم: آخر انتظار چه؟ آخر جز آنچه زاده ماست چه می تواند در رسد؟ و چگونه ممکن است چیزی را که از ما باشد تاکنون نشناخته باشیم؟" (آندره ژید)
چگونه اش را نمی دانم. اما ممکن است آندره. ممکن است.

http://farsoodegi.blogfa.com/۸۷۰۲.aspx
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید