پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

عصر آسیا


عصر آسیا
آمریکا در حال حاضر شاهد مناقشاتی در مورد پیشرفت کشورهایی است که در چارچوب نظام نوین جهانی خود را آماده می کنند که جایگاه او را در جهان تصاحب کنند، با این توجیه که افول آمریکا آغاز شده است.
کسانی که به این موضوع می پردازند، چشمان خود را به آنچه که در آسیا در حال روی دادن است و به عصر آینده آسیا نامگذاری شده دوخته اند.
اصطلاح «عصر آسیا» از «میثاق پرینستون» که مشهورترین کارشناسان و دانشمندان سیاست خارجی در آمریکا در آن شرکت داشته اند، اخذ شده است که برخی از وزیران خارجه شرکت کننده هنوز در قید حیات هستند.
«فرید زکریا» متفکر هندی الاصل آمریکایی به صورت مشروح در پژوهش های خود و به خصوص در کتابی با عنوان «جهان پس از دوران آمریکایی» اصطلاح عصر آسیا را به کار برده است. او می گوید: ما اکنون در دورانی که دگرگونی سوم نامیده می شود زندگی می کنیم.
او دوران اول را پیدایش جهان غرب نامگذاری می کند که به تدریج از قرن پانزدهم آغاز و به ظهور آمریکا در پایان قرن ۱۹ منتهی شد.
سپس «آمریکا» به قوی ترین حکومت پس از امپراتوری روم تبدیل شد و به تنهایی بعد از فروپاشی شوروی بدون رقیب باقی ماند که در تاریخ معاصر بی سابقه است.
دلیل اساسی برای گذار از دوران سوم صعود دیگر کشورها بر اثر رشد شاخص های اقتصادی است که تصور آن قبل از این پیش بینی نمی شد و این توان در آسیا وجود دارد.
در نظم بین المللی در حال پیدایش، کشورهای قدرتمند فعلی به کشورهایی با نقش کوچک و یا متوسط و به کشورهای مطیع در زمینه اقتصادی مبدل می شوند.
این کشورها، دارای مرزهای سیاسی، هویتی هستند و به ناچار باید تحت قوانین جهانی باشند تا بتوانند نقش خود را حفظ کنند.
پیشرفت اقتصادی رو به گسترش در آسیا به خوبی در حال حاضر قابل مشاهده است، اما فقط در این قاره وجود ندارد. در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ نزدیک به ۱۲۴ کشور به رشد اقتصادی معادل ۴ درصد یا بیشتر نائل شدند که بیشتر از ۳۰ کشور در قاره آفریقا قرار داشت.
همچنین پیش بینی می شود ۲۵ شرکت در کشورهای برزیل، مکزیک، هند، کره جنوبی و تایوان به عنوان شرکت های فعال در سطح جهان مطرح شوند.
براین اساس چین، آرژانتین، شیلی، مالزی و آفریقای جنوبی نیز دارای شرکت هایی هستند که می توانند نقش موثری در سطح جهانی ایفا کنند.
در آسیا نیز چین و هند با قدرت هر چه تمامتر در حال پیشرفت هستند و مثلا چین امروز صادرات یک روزه اش معادل با صادرات یک سال آن در سال ۱۹۷۸ است و مسیری که چین در آن گام برمی دارد، نیز ممکن است به تغییر قواعد بازی بین المللی منجر شود.
در مقابل براساس آمار و ارقام، آمریکا هنوز از لحاظ نظامی در جهان عرض اندام می کند و هزینه های نظامی آن برابر با هزینه های همه کشورهای جهان است. این کشور دارای رشد اقتصادی قابل توجه، آموزش، صنعت و... و دانشگاه های آن جزو ۵۰ دانشگاه برتر جهان است. اما، همچنانکه فرید زکریا می گوید، جهان در عصر انقلاب صنعتی قرار ندارد که نیروی مادی به عنوان معیار قدرت قرار داشته باشد، بلکه در عصر «انقلاب اطلاعات»، نیروی فکر و برنامه ریزی است که فرهنگ سرمایه و حامی آن و آزادی و دموکراسی در آن ایفای نقش می کند و این معیار دگرگونی آینده در طبیعت رژیم بین المللی خواهد بود.
در زمینه سیاسی و نظامی، آمریکا هنوز قدرت جهانی به شمار می رود و در حال حاضر مراکز قدرتی به دور از آمریکا به اعمال سیاست هایش مشغولند و در جهان حرف اول را می زند. اما، این چیزی نیست که فرید زکریا آن را می بیند، بلکه ما وارد جهانی متضاد با آمریکا می شویم و در واقع وارد جهان پس از آمریکا خواهیم شد؛ جهانی که کشورها و ملت های مختلفی آن را اداره می کنند.
و در مرکز این دوران بزرگ آینده، در مراکز و اوضاع نیروهای بزرگ در جهان، کلید اصلی قدرت، رشد و پیشرفت معقول اقتصادی است به شرط اینکه، در آمدها براساس عدالت اجتماعی توزیع شود، نه اینکه میلیون ها انسان فقیر تولیدکننده باشند، در غیر این صورت کشورهایی که از دستیابی به این نتیجه عاجز باشند، خود به خود به مشکلاتی مانند بیکاری و عصیان های اجتماعی دچار می شوند و قادر به ایفای نقش در جهان جدید نخواهند بود.
اما کسانی که به بالا صعود خواهند کرد، این توانایی را دارند که از مشکلات سیاسی، اقتصادی و مالی قدیم رهایی یابند. که تجربیات این کشورهای توانمند دارای برنامه ای ملی و راهبردی هستند و آنها را از گرفتاری ها و تجربیات مزمن رهایی خواهند بخشید.
اکنون با توجه به نشانه هایی که درون حاکمیت آمریکا وجود دارد این موضوع را نباید فراموش کنیم که این کشور به راحتی از سیطره بر جهان دست بکشد. این تصور حتی تا زمان چند قطبی شدن جهان نیز وجود دارد که ممکن است تا آن زمان که ۱۵ تا ۲۰ سال طول بکشد، رقابت ها ادامه یابد، ولی شاید دیگر آمریکا، قدرت بلامنازع نباشد.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید