عادات غذائی و اقتصاد خانواده

در طبقات متوسط معمولاً حدود ۵۰ درصد از کل درآمد آنها صرف خرید و تهیه مواد غذائی می‌گردد. بنابراین دقت در خرید، نگهداری از اتلاف غذا از یک طرف و داشتن حداقل اطلاعات تغذیه‌ای از جانب دیگر می‌تواند در بودجه خانواده اهمیت بسزائی داشته باشد. محل خرید مقدار جنس خریداری شده و نوع جنس تا حدود زیادی در هزینه خانواده اثر دارد.
داشتن اطلاعات اولیه تغذیه‌ای از قبیل اطلاع دربارهٔ ترکیب غذا و احتیاجات بدن به مواد مغذی به‌طور قطع می‌تواند در هزینه خانواده مؤثر باشد. مثلاً اگر مدیر خانواده به قصد خرید غذا برای تأمین پروتئین موردنیاز افراد خانواده از منزل بیرون می‌رود می‌تواند گوشت، جوجه، ماهی، گوشت گوسفند یا گوشت گاو بخرد یا ماست و پنیر تهیه کند ولی پولی که در برابر مواد فوق‌الذکر می‌پردازد در ارزش‌های غذائی متساوی یکسان نمی‌باشد.
در مورد سبزیجات و میوه مسئله ضایعات از قبیل پوسته، تخمه، برگ‌های اضافی سبزی و غیره می‌تواند قابل توجه باشد. ضایعات و کمبودهای غذا حین آماده کردن برای طبخ و حین پختن نیز باید مورد توجه قرار گیرد به‌علاوه تهیه غذا به‌اندازهٔ احتیاج از باقیماندن غذا در بشقاب و اتلاف آن جلوگیری می‌کند. این موضوع مخصوصاً در مراکزی که غذا برای عدهٔ زیادی تهیه می‌شود فوق‌العاده حائزاهمیت است.
به‌کار بردن روش‌های صحیح برای نگهداری غذا در منزل نیز به نوبه خود از اتلاف غذا نیز خواهد کاست روش‌های پخت غذا به‌طوری که تا حدی بتواند از خرابی غذا و در نتیجه اتلاف واقعی آن جلوگیری نماید خوب است. سبزی‌کاری در مناطقی که دارای باغ و یا باغچه می‌باشند هر قدر هم کم باشد کمک مؤثری به وضع تغذیه و اقتصاد خانواده می‌کند اگر روزی برسد که مردم به‌اندازه‌ای که در گُل‌کاری در منزل علاقه دارند به سبزی کاری هم علاقه پیدا کنند شاید تعداد زیادی از حالات سوء‌تغذیه به‌خصوص کمبودهای ویتامین و املاح خود به خود از بین برود.
به‌وجود آمدن این عقیده و ایمان که دخانیات، آدامس و غیره نه تنها دارای ارزش تغذیه‌ای نمی‌باشند بلکه غالباً زبان‌های زیادی نیز از مصرف این مواد متوجه سلامتی شخص می‌گردد و باعث می‌شود که از به‌کار بردن و مصرف آنها تا حد زیادی جلوگیری به‌عمل آید و در نتیجه از این راه کمک بزرگی به اقتصاد خانواده خواهد شد. در بسیاری از خانواده‌های کارگری دیده می‌شود که با وجود اینکه درآمد محدودی دارند مع‌هذا رئیس خانواده برای سیگار پول می‌دهد در حالی‌که اگر این عادث بد را ترک می‌کرد، می‌توانست روزانه با آن پول ۵ تا ۸ عدد تخم‌مرغ یا دو لیتر شیر یا سبزی برای افراد خانواده خود تهیه نماید.
محدود نگاه داشتن تعداد اولاد نیز به‌طور غیر مستقیم با وضع تغذیه و اقتصاد خانواده‌ها ارتباط دارد. امروزه مردم در دنیا به اصل ”اولاد کمتر، زندگی بهتر“ کاملاً پی‌برده‌اند و کوشش می‌کنند از راه‌های مختلف تعداد اطفال خود را محدود نگه دارند.