جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

یک خیابان و دو قانون!!


یک خیابان و دو قانون!!
تا حالا شده در یک خیابون با دو قانون و دو افسر پلیس و دو نوع حرف مخالف با یکدیگر روبرو شوید. اگر هم فرض محال باشد فرض کردن یک چیز محال، محال نیست. اگر مثلاً سر یک خیابانی یک افسر پلیس راهنمایی به شما بگوید این خیابان دوطرفه است و شما با خیال راحت پایتان را روی پدال گاز بگذارید و حرکت کنید ولی آخر خیابان همان روز یا روز بعد افسر دیگری به شما بگوید: " این خیابان ورود ممنوع است چرا آمدید؟ " شما با این برخورد چه حالتی پیدا می‌کنید؟ آیا احساس تحیر و سردرگمی نمی‌کنید. احساس نمی‌کنید که شما مقصر نیستید. شما فقط اعتماد به حرف افسر پلیس کرده‌اید.
پدر و مادرها هم در تربیت بچه‌ها باید دقیقاً هماهنگ باشند. پدری که با نوع گفتار و برخوردش به بچه‌ها می‌فهماند که مثلاً این نوع رفتار را دوست دارد و مشکلی ندارد و بچه‌ها با خیال راحت و با اعتماد به حرف پدر همانطوری که او دوست دارد و راضی است عمل کنند و بعد سروکله‌ی مادر خونه پیدا بشه و به شدت اعتراض کنه که " این چه طرز رفتاری است؟! این چه سبک حرف زدنی است؟! کی به شما گفته اینطوری عمل کنید؟! " به نظر شما این بچه‌ها باید چه عکس‌العملی نشان بدهند. از کدام حرف هواداری کنند. جانب کدامیک از پدر و مادر را بگیرند. اصلاً بالاتر از این حرف‌ها، آیا پیش خودشون نمی گند: پدر و مادرمون با هم هماهنگ نیستند. خودشون با هم مشکل دارند. نمی‌دونند دارند چه کار می‌کنند؟
البته این سخن به معنای این نیست که تمام پدر و مادرها باید یک جور فکر کنند و یک سلیقه و طرز تفکر داشته باشند. ولی بالاخره بچه‌ها باید تکلیف خودشون را بدونند که چه‌طوری باید تو خونه زندگی کنند. یک هماهنگی کوچک می‌تواند از خیلی از این سردرگمی‌ها و به بن‌بست رسیدن‌ها جلوگیری کند.

نویسنده : پیام شعبانی
منبع : ۵ روز


همچنین مشاهده کنید