شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

با فرزند نوجوان خود، چگونه رفتار می‌کنید؟


با فرزند نوجوان خود، چگونه رفتار می‌کنید؟
با فرزند نوجوان خود، چگونه رفتار می‌کنید؟
آیا رفتار شما درست و شایسته است؟ هنگامی‌ می‌توانید پاسخ درستی به این سؤال بدهید که بدانید فرزند شما چه دوره‌ای از مراحل تربیت را می‌گذراند و بدانید که معلم بزرگ تربیت، حضرت محمد مصطفی (ص) رسول بزرگ خدای متعال دربارهٔ تربیت فرزند و شیوه‌ها و مرحله‌های آنچه فرموده‌اند. آیا می‌دانید؟
دربارهٔ مراحل تربیت، رسول خدا فرموده‌اند: فرزند در هفت سال نخست بزرگ و فرمانروا، و هفت سال دوم بنده و فرمانبردار، و هفت سال سوم وزیر و مشاور خانواده‌ها است. با الهام از این سخن و دیگر سخن‌های ربانی رسول خدا (ص) می‌توان مراحل تربیت را به سه مرحله اساسی تقسیم نمود: هفت سال نخست زندگی فرزند را، مرحله سیادت و فرمانروائی، هفت سال دوم را مرحله اطاعت و فرمان‌پذیری و هفت سال سوم از پانزده تا بیست و یک سالگی، یعنی دوره نوجوانی را مرحله وزارت، همفکری و همکاری نام نهاد. و همهٔ اولیاء و مربیان، می‌یابد چگونگی رفتار خود را، از این بیان متین الهام بگیرند.
می‌خواهیم اشاره‌ای به ویژگی‌های لازم در رفتار اولیاء و مربیان در ارتباط با سنین بلوغ و نوجوانی داشته باشیم:
توجه کنیم که کودک دیروز شما، اینک بزرگ و جوان شده از خردسالی و ناتوانی بدر آمده و از سوی خدای متعال لایق و توانا و مکلف شناخته شده است و خدای متعال او را به‌عنوان یک انسان مکلف و مستقل پذیرفته و او را مورد خطاب قرار داده است.
اعضاء خانواده و جامعه نیز باید شخصیت و لیاقت او را بپذیرند و وزارت او را در زندگی به رسمیت بشناسند، وزیر کسی است که با احراز لیاقت، مورد مشورت و اعتماد قرار می‌گیرد و کاری مشخص را می‌پذیرد و در حسن انجام کار می‌کوشد و نتیجهٔ کار خویش را به مقامی برتر ارائه می‌دهد. نوجوان هم باید به‌عنوان وزیر در خانواده، مورد مشاوره قرار گیرد و در تبادل افکار، والدین خود را یاری کند و در تدبیر زندگی همکار و یار و یاور آنان باشد. پدر و مادر و دیگر اعضاء خانواده هم باید به فکر و اراده و عملش احترام نهند:
▪ به فکرش احترام نهند، یعنی: در اموری که مربوط به او و مربوط به جمع خانواده است، به مشورت بنشیند که: هیچ همکاری و تعاونی همانند مشاوره سودبخش نیست. فرزند نوجوان خویش را باید در جمع مشورتی خانواده بپذیرند و از نور عقلش بهره برند و هم عقلش را بیفروزند، در مسائل زندگی و مشکلات و برنامه‌ریزی‌های خانوادگی نظرش را جویا شوند، سخنش را با صبر و متانت بشنوند و از نظر او بهره‌مند گردند و در جمع‌بندی آراء و اندیشه‌ها، رأی او را نیز به حساب آورند. با این روش او در می‌یابند که فکر او مورد احترام و یاریش برای پیشبرد زندگی مورد نیاز می‌باشد، شریک زندگی می‌گردد و به معنای واقعی وزیر و یار و همکار پدر و مادر و سایر اعضاء خانواده می‌شود.
به اراده‌اش احترام گذراند، زیرا که اراده انسان تبلور تمام شخصیت او است و احترام به اراده جوان، احترام به کرامت و مقام وزارت او است. یعنی از تحمیل و اجبار بپرهیزند و از سرزنش‌ها و تحقیرها و از نهی‌ها و امرهای شکننده بکاهند و او را در جهت تحقیق صحیح اراده‌اش و برنامه‌اش یاری دهند و در صورتی‌که میسر و یا مصلحت نباشد، هرگز بدون بیان دلیل روشن، اراده‌اش را نشکنند و برنامه‌اش را لغو نکنند و کرامت و شخصیت او را زیر پا نگذارند و از او نخواهند که همچون موم در پنجه پولادین دیگران، نرم و رام و شکل‌پذیر باشد.
این نکته روشن است که جوان و نوجوانی که در جمع مشورتی خانواده شرکت می‌کند، به‌تدریج درست فکر کردن و به صلاح اندیشیدن را می‌آموزد و نور عقلش را می‌افروزد و لذا تصمیمی نمی‌گیرد که مصلحت‌ نباشد و اراده‌ای نمی‌کند که از امکانات خانواده‌اش به دور باشد.
به عملش هم احترام بگذارند، یعنی کارهایش را به دیده قبول و تحسین بنگرند، هر چند که چندان زیبا و ممتاز نباشد، چرا که او تازه کار و آغازگر راه استقلال و مهارت است، به یاری و همفکری پذیرش و تحسین و تشویق بزرگترها نیازمند است، اما این یاری و راهنمائی باید به‌گونه‌ای دقیق و لطیف انجام شود که او خود را وابسته و ناتوان نبیند، بلکه خود را بر پای عمل خویش توانا و استوار بیابد و از احساس توانائی و استقلال نسبی لذت ببرد.
▪ خلاصله اینکه: هرگز نباید طوری رفتار کرد که نوجوان خود را چون بنده‌ای بی‌اختیار بیابد و حس کند که باید فرمانبردار بی‌قید و شرط و مطیع بدون چون و چرای اعضاء خانواده باشد، بلکه باید فکر و اراده و عملش را در جمع خانواده پذیرفت و با مشورت و برنامه‌ریزی درست و تقسیم عادلانه کارها و مسئولیت‌ها، از مشارکت فعال و صمیمی او در امور زندگی بهره‌مند شد و در یک کلام: وزارت فکری و عملی او را به رسمیت شناخت و برای وصول به آینده‌اش روشن و سرافراز، او را یاری و همراهی نمود.
در صورتی ‌که رفتار اولیاء و مربیان بدین‌گونه شایسته باشد، جوان را برای وصول به قله فرازمند و پرشکوه کرامت و سعادت یاری می‌کنند و به او امید و قدرت می‌بخشند. و بر عکس رفتاری که بر آن اصول نباشد و اعتنائی به احساس‌ها و خواسته‌ها و برنامه‌های جوان ننماید، موجب رنج درونی جوان و احساس پریشانی او می‌گردد.


همچنین مشاهده کنید