پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ناقوس مرگبار خالی شدن ذخایر آب زیرزمینی


ناقوس مرگبار خالی شدن ذخایر آب زیرزمینی
ناقوس مرگبار نشست زمین در وطن، چنان طنینی یافته است که اینک، تارنمای نشنال جیوگرافیک نیز به آن می‌پردازد و ابعاد هراس‌انگیزش را برای جهانیان باز می‌نمایاند؛ باشد که این رخداد زنهاردهنده بتواند تلنگری موثر را به برنامه‌ریزان مدیریت سرزمین در کشور زده و آن‌ها را متوجه ژرفنای هول‌انگیز و برگشت‌ناپذیر این خطر بگرداند.
نگارنده تاکنون چندین بار از خطر فرونشست زمین و پدیدارشدن فروچاله‌هایی حیرت‌انگیز در دشت قهاوند همدان، دشت ورامین، رفسنجان، شمال خراسان، مناطق مرکزی و جنوبی استان فارس و ... سخن گفته و آمارهایی ارایه داده است. اینک اما به دلیل تراز منفی آبخوان‌های کشور که میزان آن از منفی شش میلیارد متر مکعب در سال هم گذر کرده است (یعنی ایرانیان سالانه دست‌کم شش میلیارد متر مکعب آب بیشتر از آن چیزی که در سرزمین‌ پهناورشان فرو می‌رود، از آن برداشت می‌کنند)، ابعاد خطر چنان شگرف و کم‌سابقه شده که پژوهشگران زمین‌شناس در یک مرکز تحقیقاتی کشور آلمان هم می‌توانند با استفاده از فناوری سنجش از دور و تصاویر ماهواره‌ای بر فرونشست شتابناک زمین در ایران مهر تأیید زنند.
به نحوی که این پژوهشگران اعلام کرده‌اند: در طول ۳۰ سال گذشته (از ۱۹۷۱ الی ۲۰۰۱)، دست‌کم ۱۵ متر از عمق سفره‌های آب زیرزمینی در ایران کاسته شده است. یعنی، به طور متوسط سالی نیم متر سطح آبخوان پایین رفته است؛ رخدادی که منجر به نشست زمین و برجای ماندن خسارت‌های هنگفت به تأسیسات زیربنایی کشور شده است و مطابق این گزارش، میزان نشست زمین ناشی از اُفت سطح آبخوان در برخی مناطق کشور به ۵۰ سانتی‌متر در سال هم رسیده است که بسیار خطرناک و کم‌نظیر در سطح جهان است. در حقیقت از این منظر، تنها می‌توان مناطقی در شمال چین و ایالت کالیفرنیا آمریکا را با وضعیت بحرانی ایران قابل مقایسه دانست.
کافی است نگاهی به نقشه‌ی حساسیت اراضی به بیابان‌زایی در جهان و نیز خطر بیابان‌زایی انسانی که در آغاز هزاره سوم و توسط سرویس حفاظت منابع طبیعی ایالت متحده آمریکا تهیه شده است، بیاندازیم تا دریابیم که اوضاع در سرزمین مادری تا چه اندازه به سوی ناپایداری گرایش دارد. بنابراین، دیگر چه جای حیرت، اگر می‌خوانیم که ایران‌زمین از منظر شاخص‌های پایداری زیست‌محیطی ESI حتی در بین ۱۳۰ کشور نخست جهان هم جایی ندارد.
اصرار بیش از حد بر روش‌های سنتی آبیاری در کشاورزی و مقاومت در اصلاح و افزایش راندمان آبیاری، حفر بی‌رویه چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق، گسترش شهرنشینی و چیدمان غلط صنایع پرمصرف (از نظر آب) در مناطق و دشت‌های بحرانی کشور، به همراه رشد نگران‌کننده جمعیت و تبعات جهانی تغییر اقلیم و جهان‌گرمایی، از جمله مهمترین دلایل افزایش شتاب در خالی شدن ذخایر آب زیرزمینی کشور به شمار می‌رود. ذخایری که ارزشش به مراتب از ذخایر ارزی کشور بالاتر است، چراکه با تمهیداتی بخردانه و مدبرانه می‌توان چرخ اقتصاد را دوباره رونق بخشید و خزانه کشور را آباد ساخت، امّا اگر زمین نشست کند و اگر اندوخته‌های آبی سرزمین به تاراج رود، صدها سال زمان نیاز است تا بوم‌سازگان وطن بتواند این خسران را جبران کرده و قدرت زیست‌پالایی‌اش را ترمیم سازد.
امید که چنین زنهارهایی بتواند ارزش واقعی آب را برای یکایک ایرانیان و به ویژه دولتمردان آشکار ساخته و آن‌ها را بیش از پیش در صرفه‌جویی، مدیریت و حراست دوراندیشانه از این منبع ارزشمند یاری رساند.
http://darvish۱۰۰.blogfa.com
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید