شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

دفاعمان دیدنی بود


دفاعمان دیدنی بود
وقتی جنگ تمام شد و ملت و امام جام زهر را نوشیدند، من و هم سن و سال‌های من پشت نیمکت‌های سال‌های اول دبستان نشسته بودیم.
از جنگ فقط این را می‌فهمیدیم که آژیر قرمز یعنی پناهگاه، یعنی شیشه‌هایی که ضربدری چسب خورده بودند، یعنی پدرانی که رفته بودند به جنگ آقا غوله (‌به قول حاج کاظم آژانس شیشه ای.)ما فقط همین‌ها را می‌دانستیم و جز مارش نظامی گویندگان اخبار و یا تصاویر راویان فتح چیزی در ذهنمان نمانده بود.
اما این روزها که می‌گذرد خیلی چیزها می‌دانم. نه اینکه از کتابی خوانده باشم که کتاب‌های خوب در مورد جنگ و فضای آن بسیار کم است. نه اینکه از فیلم‌ها آموخته باشم که اکثر فیلم‌های دفاع مقدس ما آن چیزی که باید می‌گفت را نمی‌گفت. همیشه دشمن ضعیف بود و ما هم با یک کلا‌ش (کلا‌شینکف) ساده از پسش برمی‌آمدیم.
به ذهنمان خطور نمی‌کرد که باشند آدم‌هایی از جنس بنی صدر و هم پیاله‌هایش که خادم خائنان و دشمنان این ملت باشند. ندیده بودیم منافقان مدعی جهاد چه بر سر این مملکت آوردند. چشمان ما از دریای جنگ فقط یک قطره دیده بود به اندازه همان اشک‌های شب‌های دلتنگی برای پدر.
اما حالا‌ فرق می‌کند. حالا‌ دیگر دلم کمتر از قبل برای ایرباس می‌سوزد. نه کمتر که حالا‌ دلم خنک می‌شود وقتی می‌بینم ایران هم ساکت ننشست و جواب داد. حالا‌ دلم برای دست خالی بودن شمخانی و یارانش می‌سوزد که در راه خدا جان داشتند که بدهند اما امکانات دادن جان را نداشتند.
حالا‌ می‌فهمم ( نه اینکه لمس کنم ) پدرانمان چه کرده اند و چگونه دست و شاخ و دم غول را قطع کردند. دیگر می‌دانم که جنگ ما یک جنگ جهانی تمام عیار بود همه دنیا حتی همان‌ها که حالا‌ دست دوستی شان را درازتر از دراز می‌کنند چه بلا‌یی بر سر ما آورده اند.
همه اینها را حالا‌ می‌فهمم. از زمانی که یکی از بهترین برنامه‌های صدا و سیما را طی سال‌های عمرم دیدم. لذت دیدن مستند دفاع مقدس از دیدن فیلم‌های سینمایی محبوبم، از دیدن ۹۰ دقیقه فوتبال هم بیشتر بود. آنقدر که حتی برخی اوقات تکرارش را هم از شبکه دیگری می‌دیدم.
حالا‌ که نمایندگان مجلس از رئیس سازمان صدا و سیما تشکر می‌کنند، جا دارد که من هم به اندازه چند سطر تشکر کنم از همه بچه‌هایی که جنگ واقعی را نشانمان دادند.البته حالا‌ دوست دارم تنها نکته منفی این مجموعه را هم بگویم. جایی که ۳ مجری - راوی صحنه‌ها را کنار هم نشان می‌داد. بدترین و بی روح ترین اجرای ممکن برای یک برنامه فوق العاده که از حرارت تصاویر مستند می‌کاست.اما باز هم دستشان درد نکند.
مهدی رجبی
منبع : سیاست روز


همچنین مشاهده کنید