پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

چند تجربه از کلاسهای مختلط!


چند تجربه از کلاسهای مختلط!
معمولا دانشگاه ما اصولا کلاس های مختلط( لابد بنا بر صبغه و عنوان اسلامی بودن! ) ندارد و طبق سنتی دیرینه کلاس های آقایان در روزهای زوج و خانمها در روزهای فرد برگزار می شد تا اینکه در همین ترم جاری بالاخره مسئولین آموزش این حقیقت را یافتند( نه مثل ارشمیدس در حمام ! تا جایی که من می دانم البته!) که ادغام کردن دو کلاس کم جمعیت ولی سالم سازی شده ! و غیرمختلط بهتر و از نظر اقتصادی برای دانشگاه به صرفه تر است!
چرا که در صورت ادغام نکردن کلاسها باید پول استاد را دوبله بدهند ( احتمالا انگیزه اصلی این ادغام انگیزه های اقتصادی بوده ولی اگر مسئولین دانشگاه ما سایت فرهنگی می خواندند دلایل بهتری هم برای این کار خود پیدا می کردند)
فلذا اگر در ادامه خواندن مطلب نشانه هایی حاکی از جو گیری حقیر از برپایی کلاس مختلط(بعد از ۵ سال و خورده ای یدک کشیدن عنوان دانشجو!) پیدا کردید خیلی سخت نگیرید لطفا!
ولی اشتباه نکنید! من اصلا قصد ندارم در باب رفتار شناسی دانشجویان (به خصوص دانشجویان پسر!) در این کلاس ها سخن بگویم یا از اتفاقات «خاص» و «مساله داری» که در این کلاسها روی می دهد! چیزهای تکراری تعریف کنم...واقعیت این است که رفتار استاد ها نیز در این کلاس ها هم موضوع قابل توجهی است! چون طرح سالم سازی و جداسازی اناث و ذکور در دانشگاه ما حتی میان اساتید هم برقرار شده است و معمولا سعی می شود از استادهای خانم برای خانمها و از اساتید آقا! برای آقایان استفاده شود! اما چند تجربه من از اساتید این کلاسها:
-بعضی استادهای ما در این نوع کلاسها ترجیح می دهند وقتی حرف می زنند و دارند مثلا با حرارت سیاست خارجی رضا شاه و چالش های مربوطه و گربه دوانی های انگلیس در امور داخلی ایران را تدریس می کنند به سمت چپ (یعنی جایی که ضعیفه ها جلوس کرده اند) نگاه کنند! به سئوالات نسوان با حوصله و وسواس و تا حد شیرفهم کردن کامل طرف جواب می دهند می شود به اختصار نتیجه گرفت که برای بعضی اساتید یه جورایی در کلاس های مختلط دخترها از پسرها دانشجوتر هستند!
-در کلاس های مختلط استادها خیلی مهربان تر و سروزبان دار تر و بامزه تر می شوند و دوست دارند مدام بی ربط و با ربط تیکه های بامزه و لطیفه گویند! (البته بازهم طبعا برای دخترها!)
استادها علاقه خاصی به خواندن اسامی لیست کلاس و شناسایی دقیق سوژه! پیدا و سر در آوردن از معنای اسم و فامیل و زادگاه و ...پیدا می کنند(البته باز هم در مورد خانمها طبعا! وگرنه فرضا کدام استادی دوست دارد بداند فی المثل «اکبر نورآبادی » مال «نور آباد لرستان » است یا« نور آباد اصفهان»؟!)
-زمان کلاسهای مختلط زودتر سپری می شود حتی برای استادها!
-نمره دادن اساتید هم در کلاس های مخلط دچار تغییرات کسینوسی می شود! (شرح و تفسیرش با دانشجویان ریاضی محض!)
اتفاقا از یکی از اساتید که نمره بیست دادن برایش از جان دادن به جناب عزرائیل سخت تر بود ولی عجیب بود که گاهی به خانمها ۲۰ می داد! سئوال شد که حضرت استاد! شما که اینقدر در دادن ۲۰ سخت گیر و وسواسی هستید پس چرا به دخترها ۲۰ می دهید آیا؟! این استاد بامزه و اهل حال ما هم جواب داده بود: بابا جان! خدا به اینها (منظور ضعیفه ها! است ، برای صاحبان آی کیوهای پایین و مخاطبان خاص! ) ۲۰ داده ! من ۲۰ ندهم؟! پس نتیجه می گیریم که عدالت جنسیتی در جامعه ما بشدت پایمال شده است و باید به کنوانسیون رفع تبعیض علیه مردان بپیوندیم!
منبع : نشریه الکترونیک موازی


همچنین مشاهده کنید