پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

پرواز


پرواز
با دیده سر بنگر ، پرواز نمی بینی ؟
بر اوج کشان ، جان را ، جان ، باز نمی بینی ؟
هر گوشه سری بَر شد ، تاوانِ تَبَش سر شد
پویا تر از این مردم ، سرباز نمی بینی
هر توشه که آوردی ، خرج ِ غم خود کردی
تا ره ندهی بر دل ، همراز نمی بینی
بر خویش نَهیبی زن ، پُر کن تن از این روشن
تا شب نَبری پایان ، ره باز نمی بینی
ایران به تو باشد در ، کی می رود این باور
یر خاک و درش بنگر ، خود باز نمی بینی ؟
رنگین شده دفتر ها ، از خون فروهر ها
در این همگان آیا ، آغاز نمی بینی ؟
با کشتن پروانه ، محراب شد آن خانه
این گوهر پَران را ، شهباز نمی بینی ؟
در قیمت آزادی ، خون را نه هدر دادی
بر بال شقایق ها ، آواز نمی بینی ؟
سرچشمه به جوش آور ، بی دغدغه داور
موجی ، نَفَسی ، جانی ، همساز نمی بینی ؟

به یاد جانباختگان قتل های زنجیره ای
داریوش لعل ریاحی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید