شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تلخ تر از زهرمار!


تلخ تر از زهرمار!
دوستی داشتم که هر وقت به او قهوه تعارف می شد با احساس خاصی به قهوه اش نگاه می کرد و بعد آن را با همان احساس یا کمی بیشتر و غلیظ تر می بوئید و بعد از ته دل با صدای آرامی می گفت به به ...! و بعد آن را (قهوه اش را) تا ته سر می کشید و ...
یک روز از او پرسیدم تو با قهوه خوردن مشکلی داری ؟ یا اینکه داری با خودت نیت می کنی که فال قهوه بگیری ؟ یا اینکه اساسا با مزه و طعم تلخ قهوه مبارزه می کنی؟
دوستم جواب داد : نه ، فال قهوه که این طوری نیست ! من با قهوه خوردن هم مشکلی ندارم ، فقط دارم به رنگ تیره و طعم تلخ و عطر مطبوعش فکر می کنم چون آدم باید به چیزی که می خورد توجه داشته باشد و توجه من بیشتر متوجه رنگ، طعم و عطر این قهوه است (البته قهوه چیز دیگر هم ندارد) که تا مدتی بدون شکر نمی توانستم آن را بخورم و فکر نمی کردم نمی توانم قهوه ای به تلخی زهر مار را بدون همکاری شکر بخورم تا این که آنقدر با خودم تمرین کردم که حالا می توانم یک قهوه به تلخی زهر مار را به راحتی سر بکشم و حتی از این کار لذت هم ببرم ! پرسیدم : خب این موفقیت کوچک خیلی درس های بزرگ می تواند داشته باشد تو رمز موفقیت را در چه می دانی ؟ و دوستم پاسخ داد : در این که یک لحظه به خودم و زندگی سراسر سختی و رنج و عذابم فکر کردم و با خودم گفتم : من هر روز و هر ساعت و هر لحظه کلی خبر و اتفاق تلخ و ناگواری را تحمل می کنم ، من یک زندگی تلخ تر از زهر مار را تحمل می کنم آن وقت برای خوردن یک فنجان قهوه تلخ این قدر به شکر محتاجم !
و این قهوه که از هر ثانیه زندگی من تلخ تر نیست و اگر تلخ تر از زهر مار است در عوض عطر خوبی دارد و به آدم احساس خوبی می دهد دقیقا مثل زندگی پر مخاطره من که هر چند تحمل های چند ساله من همه را با این پرسش روبرو کرده که چرا با وجود همه تلخی ها رهایش نمی کنم و یا به هیچ شرایط تازه ای به نفع خودم فکر نمی کنم و من جواب می دهم تحمل کردن یک زندگی تلخ تر از »زهرمار« و یک همسر نامهربان حتما ارزش های نهفته ای دارد که فقط من درکشان می کنم دقیقا مثل عطر مطبوع قهوه که با بوئیدن آن احساس اشتیاق برای نوشیدن این مایع تلخ تر از »زهرمار« که البته داغ نیز هست بیشتر می شود و بعد از تحمل این مایع تلخ تر از زهرمار ، وقتش می رسد که حالت بهتر شده باشد و این حال بهتر شده یعنی اینکه سختی و سر سختی هر دو فقط جزئی از من هستند نه همه »من« ! و من تسلیم اجزاء خودم نمی شوم!
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید