پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

جعبه پاندورا و «عروس نیل»


جعبه پاندورا و «عروس نیل»
● عروس نیل (رمان)
▪ محمد بهارلو
▪ نشر آگه
▪ ۱۳۸۷
▪ ۱۱۰۰ نسخه
جعبه پاندورا در اساطیر یونان نمادی است از افسارگسیختگی حس کنجکاوی فرد انسانی که کسی را یارای مقاومت در برابر آن نیست. زئوس برای انتقامجویی از پرومته فرمان می‌دهد تا پاندورا‌ـ نخستین زن روی زمین‌ـ را از گل بسازند و آنگاه آتنه در او روح می‌دمد و دیگر خدایان لطف و دلربایی و استعداد به او می‌بخشند و هرمس چرب زبانی و حیله‌گری به او می‌آموزد. سپس جعبه‌ای حاوی انواع پلیدی‌ها و بلایا به او می‌دهند و با این هشدار که مبادا در جعبه را بگشاید او را نزد اپی منتوس (برادر پرومته) می‌فرستند. اپی‌منتوس «که عقلش از عقب می‌آمد»، به‌رغم توصیه‌های پرومته که مبادا چیزی از زئوس بپذیرد، از پاندورا با آغوش باز استقبال می‌کند. سرانجام حس کنجکاوی پاندورا بر عقل او نهیب می‌زند و در جعبه را می‌گشاید و به این ترتیب بیماری و اندوه و لشکری از بلایای مخوف، که تا امروز گریبانگر انسان است، از جعبه بیرون می‌آیند. فقط امید در ته جعبه می‌ماند تا نوع بشر را در برابر زیانباری آن همه درد و تباهی تسکین بدهد. استفاده از «تابو» و اشیایی نظیر صندوقچه و قاب تصویر و نقاشی و مانند اینها یا سرداب و اتاق ممنوعه همواره عاملی در پیشبرد روایت داستان و رمان بوده است. شاید کاربرد این اشیا و عناصر به اندازه دفترچه خاطرات در متن‌های روایی شایع نباشد و هر کدام نسبت به دیگری تفاوت ماهوی دارد، اما از قدیم‌ترین شگردها و تدابیر داستان‌سرایی شمرده می‌شوند.
هر یک از این اشیا یا اماکن دربسته و اسرارآمیز چنان نقش فعالی در روند روایت ایفا می‌کند که اغلب راوی را به حاشیه می‌رانند و دیگر شخصیت‌ها نیز در کانون جاذبه آنها شکل می‌گیرند و هویت پیدا می‌کنند آنها حتی هیچگونه امتیاز و تقدمی نسبت به خواننده ندارند و چه بسا برای دریافتن راز پنهان یا حقیقت نهفته در جعبه یا اتاق ممنوعه از خواننده نیز عقب بمانند. در «عروس نیل» نوشته محمد بهارلو اتاق دربسته خلیفه در مسافرخانه متروکش در جزیره‌ای پرت افتاده در جنوب، راز تابو مانندی دارد که همه آدم‌ها نسبت به آن کنجکاوی مهارناپذیری از خود نشان می‌دهند. این کنجکاوی نه از سر آز و طمع است و نه به جهت دریافت امتیاز و پاداش، بلکه به منظور دستیابی به راز یا شناخت هویت دیگری است. مرکزیت شیء، اسرار نهفته در آن اتاق دربسته، هویت خلیفه را بر ملا می‌سازد. در حقیقت آن اتاق در حکم نوعی «تابو» است که هم خلیفه را و هم دیگرانی را که به درون آن پا می‌گذارند و به نوعی دچار خلجان و سرگردانی می‌سازد و راوی را دچار تیره‌بختی در عشق نوشکفته خود می‌کند.
از حیث روایت‌پردازی نیز می‌توان گفت که میان دو قطب نویسنده (راوی) و خواننده ضمنی (واقعی) آن اتاق ممنوعه حکم نوعی واسطه را دارد. به موازات آنچه به حکم ضرورت بازگو می‌شود مطالبی نیز سربسته می‌ماند. راوی صدای روایت است‌ـ روایت عشق رازآمیز خلیفه را بازگو می‌کند‌ـ اما جزئیات عشق خود و ناکامی آن را در هاله‌ای از ابهام می‌گذارد. اگر چه انگیزه روایت راوی از بیان عشق خلیفه به دست دادن نقل عشق خود نیز هست اما او چیز زیادی از عشق خود به ما نمی‌گوید. در واقع راوی چیزی را روایت می‌کند که در معرض آن قرار گرفته است و نقل عشق خود را مکتوم می‌گذارد، زیرا از بیان عشق خود به معشوق (صفورا) ابا دارد. در حقیقت راوی نوجوان «عروس نیل» تا حدی نقش نویسنده را نیز به‌عنوان ناقل روایت تقلیل می‌دهد. به همین جهت نقش خواننده در روند خوانش متن فعال‌تر می‌شود، زیرا نویسنده پر کردن فضاهای خالی روایت را به عهده خواننده گذاشته است. نویسنده با گزینش ساختار روایت‌پردازی به صورت غیرمستقیم‌ـ بر اساس گفت‌وگوـ حوادث را به‌گونه تقدیری محتوم نقل می‌کند، به‌گونه‌ای که گویی هیچ نقشی در پیشبرد روایت ندارد. نویسنده با کنار کشیدن از صحنه داستان‌ـ و ثبت وفادارانه «واقعیت داستانی»‌ـ چنان وانمود می‌کند که انگار سرنوشتی از پیش رقم خورده را بازگو می‌کند، بدون هر گونه گزینش و تصرفی.
حاصل این نگرش را باید در توجه ویژه نویسنده به اشیا‌ ـ یا شیء واره دانستن همه چیز‌ـ و آدم‌ها دانست. چنانکه اشاره شد نه فقط موقعیت و هویت خلیفه) آدم اصلی داستان)‌ در ارتباط با شیء (اتاق ممنوعه) تبیین و ادراک می‌شود بلکه راوی نیز با توسل به رازوارگی اتاق ممنوعه به موقعیت و شخصیت جدیدی دست می‌یابد (پس از آن است که تصمیم می‌گیرد جزیره را برای همیشه ترک کند.) در واقع براساس این شیوه روایت‌پردازی نویسنده از متن فاصله می‌گیرد و از توضیح و تبیین موقعیت و شخصیت جدید راوی اجتناب می‌ورزد. آنچه در مرکز روایت قرار دارد همان اتاق ممنوعه است و اینطور به نظر می‌رسد که حتی نویسنده نیز از رازآمیز بودن آن اتاق برکنار نیست.

محمود تقوایی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید