پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

درباره اجرای اخیر فرهاد آئیش


درباره اجرای اخیر فرهاد آئیش
«اما وقتی مردم دیگر حرفتان را نمی فهمند، وقتی دیگر نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کنید، آدم احساس می کند که مثلاً با کرگدن های هیولا گونه ای طرف شده است. آنها ملغمه ای از بی غل و غش بودن و سبعیت را با هم دارند و شما را با وجدان آسوده خواهند کشت. تاریخ یک ربع قرن گذشته نشان داده مردمی که این چنین مسخ می شوند تنها به کرگدن ها شباهت پیدا نمی کنند، بلکه واقعاً به جرگه کرگدن ها می پیوندند.»
و باز تکرار می کنی «.‎.‎. اما وقتی مردم دیگر حرفتان.‎..» و باز و دوباره. اینها حرف های اوژن یونسکو در گفت وگو با مارتین اسلین در نیم قرن پیش است و حالا تو بعد از ۶۰ سال ازخلق «برانژه» و استحاله دیزی، دودار، ژان و منطق دان و دیگران برای تماشای اقتباس فرهاد آئیش به تئاتر شهر می روی. آذر است و روز اجرا. در ردیف پنجم روی صندلی ۲۰ می نشینی پس به همه بگو ساکت باشند بعد موبایلشان را خاموش کنند. جدی باش. کمی به خودت و بیشتر به دیگران سخت بگیر. تو می خواهی اثری از اوژن یونسکو را ببینی. به خاطر اجرای این اثر است که مهدی هاشمی پس از ۱۰ سال به تئاتر بازگشته است.
● درباره وانموده ها
کرگدن، نمایش طنزآمیز نیست. هرچند آئیش به گفته خودش سعی کرده است مایه های طنز آن را بیشتر باز نماید اما وقتی سرگرم تماشا می شوی به این تردید می افتی که واقعاً نمایش در کجای سالن اجرا می شود. روی سن، بالکن یا در جایگاه تماشاچیان. این تردید که به سودایی بیشتر می ماند با پرش جریان متن از یک سوی صحنه به سوی دیگر، از میزی که برانژه و ژان پشت آن نشسته اند به ورود زنی با سبد سبزی و از آن گوشه به میزی که منطق دان پشت آن نشسته است و از آنجا به بالای عمارت دکوری و از آنجا به خنده های اغراق شده و نمایشی تماشاچی ها، تقویت می شود.
حتی وقتی دیگر نمایش خنده دار نیست هم مردم به نقشی که برای آنها جدا از نقش تماشاچی نوشته شده است پایبند هستند و همچنان می خندند اما وقتی بهروز افخمی، کارگردان سینما در ردیف ششم روی صندلی ۲۰ یعنی درست پشت سر تو می خندد باز گمان می کنی که زیادی به خودت و خیلی زیاد به دیگران سخت گرفته ای. بهروز افخمی حتی در شوک برانگیزترین صحنه یعنی آنجا که در اداره برانژه، زن کارمند غایب از بالای پله های ورودی اداره نگاه می کند و کرگدن را می بیند و می شناسد و کرگدن، شوهر اوست، اولین شهروند مسخ شده و زن فریاد می زند، باز می خندید و بقیه هم! پرسش این است. نمایش در کجای سالن اجرا می شود
● درباره نمایش
اگر موقع نشستن در سالن اصلی تئاتر شهر و تماشای نمایش کرگدن خیلی به خودت سخت گرفته باشی بیشتر حالت کسی را داری که به تماشای مسابقه فوتبال در استادیوم آزادی رفته است و بیش از آن که به بازی توجه کند مجذوب رفتار و بازی تماشاچی ها شده است اما اگر خوب به نمایش دقت کرده باشی و این نکته را در قضاوت خودت لحاظ کرده باشی که حساس ترین موقع این نمایش به لحاظ فنی لحظه استحاله آدم ها به کرگدن است در می یابی که آتنه فقیه نصیری در نقش «دیزی»، آخرین آدمی که لااقل در جریان نمایش به کرگدن تبدیل می شود خیلی درخشان است.درست در جایی که نمایش به لحظه های پایانی خودش نزدیک می شود و مهدی هاشمی در نقش برانژه میان کرگدن شدن و انسان بودن مردد است.

مهدی اورند
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید