پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
ضرورت رعایت اخلاق حرفهای
● ضرورت رعایت اخلاق حرفهای در چیست؟
اصلا چرا تازگیها پیله کردهایم به این که بیاید آدمهای با اخلاقی شویم. آن هم از نوع حرفهایاش؟ گفتیم نوع حرفهای، برای آن که میتوان اخلاق را به دو دسته اخلاق حرفهای واخلاق فردی تقسیم کرد.
همه آنها که سهمی از یک اثر هنری را میدزدند، لزوما در اخلاق فردی دزد نیستند!
هیچ کدام ما ندیده و نشنیدهایم فلان نویسنده، یا اهل ادب به جرم بالا رفتن از دیوار همسایه در یک نیمهشب پاییزی دستگیر شده باشد! اما فراوان سلسله مراتبی از سرقتهای ادبی را دیده و شنیدهایم که از بازسازی و دزدیدن طرح اولیه یک اثر شروع میشود و در سادهترین شکل ممکن که چندان هم شبیه سرقت ادبی نیست به تقلید مکرر از درون مایه یک اثر موفق میرسد. در واقع ما بارها باب شدن یک سوژه را دیدهایم که دست مایه داستان و کتابهای بسیار دیگری میشود که امضا نویسنده اثر پای هیچ کدام آنها نیست، بلکه تنها تکرار یک سوژه از یک اثر ماندگار است و معمولا این گونه آثار تنها تفاوتی که با اثر الگو دارند خلق شخصیتهای تازهای است که عموما داستان را با همان رویکرد اثر قبلی پیش میبرند.
نه این که گمان کنید جزو ویژگیهای اخلاق فردی این دسته از آدمها است که نگاه کج به مال دیگری داشته باشند، نه، این طور نیست بلکه تنها در بعد اخلاق حرفهای ما نتوانستهایم اصول اخلاقی را بشناسیم و ملزم به رعایت آنها شویم. شاید بیراه نباشد اگر ادعا کنیم رعایت اصول اخلاق حرفهای بیش از آن که غریزی و انسانی باشد اکتسابی و آموختنی است و نیازمند تدوین قواعد رفتاری است. تا زمانی که چارچوب و قواعد از پیش تعیین شدهای در صنف و حرفه نویسندگی نداشته باشیم آن وقت ماجرای رفتارهای غیراخلاقی آن قدر برای ما عادی و روزمره میشود که مرز باریک میان اصول اخلاقی و غیر اخلاقی را گم میکنیم. بعد به عنوان مثال، فکر میکنیم میشود سوژهها و موقعیتها را کپی کرد، یا باورمان میشود که خیلی از ناشرها مجاز به تغییر و یا سانسورهای غیر ضروری در متن هستند بدون آن که با مولف هماهنگ شوند و او را از تغییرات قبل از چاپ مطلع کنند. یا میتوان سخت نگرفت و به غلطهای نگارشی و تایپی که گاه از زیر نگاه ویراستارها میگذرد توجه نکرد. حتی در این شرایط دیگر چندان اهمیت نمیدهیم، فکر میکنیم خیلی هم بد نیست وقت چاپ کتابمان غافلگیر شویم و طراحی روی جلد را همان وقت روی پیشخوان کتاب فروشیها ببینیم که باقی مردم میبینند.
یکی دیگر از مسائلی که ما را به سمت و سوی لزوم رعایت اخلاق حرفهای میکشاند بحث قانون کپیرایت است. تا زمانی که ما قانون کپیرایت نداشته باشیم آن وقت دور از ذهن هم نخواهد بود که اثر یک نویسنده بدون اجازه او ترجمه شود. یا داستان و یادداشتی از او بدون هماهنگیاش در نشریات و سایتهای مختلف چاپ شود حالا هر قدر هم که به نام مولف، اثر چاپ شده باشد باز هم نمیتوان به آن وجهه اخلاقی داد.
این چند نمونه و مثال تنها میتواند بیانگر مشتی از خروارها رفتار غیرحرفهای باشد که امروز آن قدر با عرصه نویسندگی و نشر ما ملموس شده که کمتر متوجه آنها میشویم تا آن جا که گاهی حتی تصور میکنیم داریم در مسیر صحیح و معمول حرکت میکنیم.
دامنه این بحث آن قدر وسیع است که میتوان ادعا کرد به همان میزان که از اخلاق انسانی دور شویم میشود به نمونههای بیشتری از رفتارهای غیراخلاقی حرفهای اشاره کرد.
اما وقتی فضاهای ادبی ما با مشکلاتی از این دست گرفتار شده باشد، آنقدر که رفتارهای غیر اخلاقی ادبیات ما را به سمت زوال بکشاند و برای اهالی ادب ارمغانی جزء عدم امنیت و آزادی نداشته باشد در آن صورت ضرورت رعایت اخلاق حرفهای بیش از پیش آشکار میشود.
نویسنده: مرضیه - سبزعلیان
منبع: سایت - والس
منبع : باشگاه اندیشه
همچنین مشاهده کنید