سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

ناله ی چشم ها


ناله ی چشم ها
حسین جان
این روزها باشند از سلاله ی تو
که همه می زنند بر سر و سینه
حتی قبیله ی آسمان
و دگر آن اضصراب خاک را
که جز از برای تو
مضطرب نشد
و چشم ناله ها را گو
چه ناله هایی که هیچ ندیده ام
جز از بهر زینب ناله ای دهند سر
شگفتا
که گویم هرچه
پیش تر از بیش باشد
ازچه ...؟
ازماتم آبی که از کمر خمیده
و یا از خنده ی شیرین سنگ ها
که می روند به خاستگاه تلخ
وای و وه
دراین دریای فریاد
که آفتاب ذره ذره می شود
سنگ
و ماه بر سجاده ی زمین
قیام می کند
و آن غروب که به احترام فریاد خون
بر بسته رکوع
همه و همه ...
نیست آری نیست
رساتر از تو هیچ سکوتی .

شعر از استاد پاپی

عابدین پاپی
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید