جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

۲۸ ژانویه سال ۱۵۴۷ ـ طلاق به سبک هنری هشتم


۲۸ ژانویه سال ۱۵۴۷ ـ طلاق به سبک هنری هشتم
هنری هشتم پادشاه جنجالی انگلستان که شش بار ازدواج کرد و دو تن از همسرانش را به جای طلاق، با گردن زدن اعدام کرد ۲۸ ژانویه سال ۱۵۴۷ پس از ۳۸ سلطنت در گذشت. تقویت و گسترش نیروی دریایی انگلستان ابتکار هنری هشتم است که متوجه اوضاع زمان شده بود. وی ذخیره پولی کشورش را صرف ساختن کشتی توپدار کرد.
همسر اول هنری، کاترین آراگون بود که هنری به ندیمه او «آن بولین» که زنی باهوش و دانا بود دل بست و استدلال کرد به این دلیل می خواهد با «آن» ازدواج کند که فرزند آنان هوشمند خواهد شد و لذا، این ازدواج به خاطر وطن است، نه بوالهوسی.
پاپ وقت، کلمنت ششم، با طلاق کاترین و ازدواج مجدد هنری موافقت نکرد و هنری که چنین دید در سال ۱۵۳۴ در پارلمان انگلستان خود را رئیس کل کلیسای این کشور اعلام داشت و پاپ را از این سمت در قلمرو انگلستان خلع کرد و نمایندگان پارلمان بر این تصمیم صحه گذاردند و از همان زمان کلیسای انگلستان از دستگاه پاپ جدا شده و دارای سراسقف (اسقف کانتربوری) از آن خود گردیده و طلاق و ازدواج مجدد آزاد شده است.
«آن» از هنری دارای دختری شد که بعدا به نام الیزابت یکم پادشاه انگلستان شد، اما هنری پسر می خواست و چون خوش نداشت که ازدواج با آن همه سر و صدا را به طلاق منجر سازد ، به «آن» اتهام خیانت و بی وفایی زد و دستور داد که او را گردن بزنند و پس از او چهار بار دیگر ازدواج کرد که یک همسر دیگرش را به اتهام مشابهی اعدام کرد.
هنری جرات نکرد«آن کلیو» همسر دیگرش را که آلمانی بود اعدام کند، زیرا احتمال حمله نظامی آلمان می رفت، لذا او را پس از اندک مدتی طلاق گفت.
هنری هشتم پس از اعلام خود به عنوان رئیس کلیسای انگلستان «توماس مور» نویسنده و اندیشمند انگلیسی و مولف «یوتوپیا (مدینه فاضله) » را به خاطر این که حاضر نشده بود ریاست او را بر کلیسا برسمیت بشناسد اعدام کرد. درآن زمان صفویه بر ایران حکومت داشتند که شاه صفوی هم خود را رئیس مذهب می دانست.
همان روزی که هنری هشتم در گذشت، بزرگان انگلستان تاج پادشاهی این کشور را بر سر پسر ۹ ساله اش (ادوارد ششم) گذاشتند و در برابرش به عنوان پادشاه تازه زانو زدند!.
ریاست یک کودک بر یک کشور، گرچه مسخره به نظر می آید، اما تاریخ نشان داده است که در یک کشور پارلمانی همچون انگلستان چنین انتصابی به سود حکومت پارلمانی تمام شده است؛ زیرا در طول طفولیت شاه، پارلمان همه امور را قبضه کرده و به تکامل دمکراسی ادامه داده و بعدا هم که پادشاه بزرگ شده ، پارلمان حاضر به از دست دادن اختیارات به دست آورده نشده است.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید