جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

رامبراند؛ طراح، نقاش و چاپگر هلندی


رامبراند؛ طراح، نقاش و چاپگر هلندی
نگاه به هویت انسان ها و زندگی روزمره از قرن شانزدهم میلادی موضوع عمده آثار هنری قرار گرفت. وقتی هنرمندان هلندی ارتباطشان را با کلیسای کاتولیک کم کرده و به پیروان کلیسای پروتستان پیوستند حاصل این تغییر رویه، محبوبیت پرداختن به موضوعات واقعی و زندگی مردم طبقه متوسط و پایین جامعه نزد طراحان و نقاشان بود. این تغییر نگرش همان چیزی است که در تاریخ هنر به نام سبک رئالیسم هنری ـ اجتماعی شهرت یافت. در رأس طراحانی که به موضوعات اجتماعی پرداختند، رامبرانت ون رین قرار داشت. او ابتدا با طراحی مناظر جشن و اعیاد مذهبی و نقاشی های تاریخی علاقه خود به موضوعات رئال را نشان داد. این علاقه کم کم به شکل بارزتری در ترسیم مردمی که هر روز رامبرانت با ایشان در کوچه و خیابان روبرو می شد بیشتر شد. علاقه مفرط رامبرانت به طراحی از مردم عادی، پیر، میانسال و حتی معلول روز به روز بیشتر می شد تا آنکه موضوع قالب طراحی ها و آثار چاپی او را به خود اختصاص دادند. رامبرانت هنرمندی صادق و راستگو در هنرش بود. او حتی در هنگام ترسیم خودنگاره هایش نیز از بازنمایی ضعف های چهره اش ابایی نداشت. وی بی هیچ کم و کاستی به پرداخت جزئیات موضوعش می پرداخت و آیینه تمام نمایی از واقعیت را در
طراحی هایش به مخاطبش عرضه می کرد. رامبرانت اولین هنرمندی نبود که گدایان،موضوع آثارش شدند. با جستجویی کوتاه در بین هنرمندان هم دوره وی به اسامی طراحان برجسته ای نظیر «بروگل» و «آدریان ون دوین» بر می خوریم. این دو هنرمند گرچه در طراحی بیچارگان، کشاورزان و افراد ناتوان آثار ارزشمندی را از خود باقی گذاشتند ولی آنچه هنر رامبرانت را ایشان متمایز می نماید شیوه بازنمایی موضوعات توسط او بود. رامبرانت معتقد بود که نباید تصویری تحقیرآمیز، نفرت انگیز یا رقت بار از افراد طبقه متوسط جامعه ترسیم کرد. چرا که این نوع نگاه سبب می شود که بسیاری از ظرایف و جنبه های دوست داشتنی مردم در قالب نقاشی یا طراحی مغفول بماند. همین عقیده سبب شده است تا امروز نیز با نگاه به آثار طراحی و چاپی رامبرانت روحیه انسان دوستی و احترام به مقام انسان را در لابه لای هاشورهای ریز و منسجم آثارش نظاره گر باشیم. بررسی آثار رامبرانت در مقام یک تماشاچی به ما ثابت می کند که قصد وی از طراحی انسان ها در شرایط مختلف اجتماعی تنها ارتقای سطح کیفی هنرش نبوده است. او به انسان به منزله یک فرم نگاه نمی کرد. می توان آثار بیشماری را در مجموعه به جای مانده از وی مشاهده کرد که فاقد تاریخ، نام پدیدآورنده و مکان خلق اثر هستند. حتی بسیاری از این آثار نیمه تمام رها شده اند. تمام این نکات موید این مطلب است که طراحی برای رامبرانت وسیله برای کنکاش هویت انسانی بوده است و نه ابزاری برای مطرح کردن نام هنرمند در بین جامعه یا برپایی نمایشگاهی از آثارش! او پیش از آنکه هنر بزرگی داشته باشد، قلب بزرگی داشت. رامبرانت یک اعجوبه در عالم هنر چاپ بود. در سن ۱۸ سالگی توانست تمام دوره های پیشرفته هنری را با موفقیت به اتمام برساند. در نوزده سالگی شروع به فروختن آثارش کرد. پنج سال بعدی عمرش را به کارهای چاپی پرداخت و بیشترین آثارش را در این دوره به شیوه چاپ اچینگ به وجود آورد. بسیاری از آثار تراز اول رامبرانت در این تکنیک مربوط به دو دهه ۱۶۴۰ و ۱۶۵۰ است. امروزه کارشناسان بسیاری با بررسی آثار این هنرمند علاوه بر نمایش استعداد او در هنر چاپ به اطلاعات ارزشمندی از شیوه زندگی و عادات اجتماعی در طول دوران حیات وی دست یافته اند.

پیوست: اچینگ شیوه ای در چاپ است که در آن طراح با استفاده از اسید طرح مورد نظرش را بر روی لوح های فلزی پدید می آورد. در این روش ابتدا سطح لوح فلزی با یک عایق شبیه قیر پوشانده می شود و سپس طراح با یک وسیله نوک تیز، طرح مورد نظرش را بر روی لوح قیر اندود ترسیم می کند. با قرار گرفتن لوح در ظرف اسید، طرح مورد نظر به وسیله اسید خورده می شود. با رنگ گذاری بر روی لوح، طراح می تواند به چاپ طرح مورد نظرش دست یابد.

منبع: بنجامین جنوچیو نیویورک تایمز ـ فوریه ۲۰۰۹
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید