جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ماموریت های سر جان ملکم در ایران ، تاریخی که تالیف کرد و شرح خصلت ایرانیان از زبان او! (در این روز ۵ جولای)


« جان ملكم John Malcolm» كه به پاس خدماتش به دولت متبوع خود انگلستان لقب «سر Sir» گرفته است پنجم ژوئیه سال ۱۸۱۳ تالیف خود «تاریخ ایران» را كه كلا حدود هزار صفحه است و آن را در هند تكمیل كرده بود به دست چاپ داد ولی تاریخ انتشار نسخه های اصلی كه از آن به جای مانده سال ۱۸۱۵ را نشان می دهد كه از آن چنین بر می آید كار چاپ و صحافی نزدیك به دو سال طول كشیده بود.
«سرجان ملكم» یك «نظامی- دیپلمات» بود كه از سال ۱۸۰۰ میلادی تا ۱۸۱۰ سه بار به عنوان مامور دولت انگلستان به ایران آمده بود. انگیزه او در نوشتن این كتاب كه قسمتهایی از آن، مخصوصا آن قسمت كه درباره منش ایرانیان است دهها سال به عنوان «راهنمای» دولت های اروپایی (غرب) بكار رفته و مد نظر آنها بوده هنوز به درستی شناخته و روشن نیست.
«جان» از افسران واحدهای نظامی انگلستان در «هند» بود كه مامور دیدار از ایران شد. دولت انگلستان ایران آن زمان را دیوار كوتاه و فرسوده ای دیده بود كه فرانسه و روسیه - هر دو - می خواهند از آن بالا روند و «هند» را از چنگ آن دولت در آورند، لذا در صدد برآمده بود كه به هر وسیله، مانع نفوذ آن دو دولت اروپایی از طریق خاك ایران به هند شود و اعزام «جان ملكم» كه شاید تا آن زمان هرگز درصدد تاریخ نویسی و تحقیقات تاریخی برنیامده بود به همین دلیل بود. بنابراین، «جان» یك مامور دولت متبوع خود بود و منطقا هرگونه تلاش و فعالیت او در جهت اجرای سیاست انگلستان قرار داشت و یكی از كارهای هر مامور سیاسی، جمع آوری اطلاعات پیرامون حوزه ماموریت است و به احتمال زیاد تاریخ نگاری او نیز با تایید قبلی دولت انگلستان بوده است. كه هزینه تنظیم و نگارش تاریخ او را هم تامین كرد و تسهیلات كار وی را فراهم ساخت و وسایل و افراد لازم را در اختیارش گذارد.
دیدارهای این «مامور سیاسی» دولت انگلستان از ایران مصادف با تصمیم ناپلئون مبنی بر محاصره دریایی و تحریم اقتصادی انگلستان و قطع دست آن از سایر كشورها بود و اعزام ژنرال گاردان و افسران و ماموران سیاسی دیگر از فرانسه به ایران عمدتا با هدف برخورد با انگلستان بود. به علاوه، این دیدارها همزمان با نخستین جنگ روسیه با ایران بود كه در سال ۱۸۰۳ آغاز شد.
قرارداد ناپلئون با تزار روسیه در هفتم ژوئیه ۱۸۰۷ در تیلسیت كه ضمن آن ناپلئون به شرط تحریم انگلستان، دست روسیه را برای تصرف سوئد، فنلاند و مستملكات عثمانی آزاد گذارد و تكمیل و تائید مجدد آن در ۱۴ اكتبر ۱۸۰۸، ماموریت «جان ملكم» را حساس تر كرد، که فتحعلی شاه هم در این سال (۱۸۰۸) به وی اجازه سفر از بوشهر به تهران را نداد، اما سال بعد او را كه باخود هدایای فراوان برای شاه قاجار آورده بود به حضور پذیرفت و چون احتمال بازگشت ژنرال گاردان به اروپا می رفت و فشار روسیه بر ایران افزون گردیده بود راه برای امضای قرارداد ۱۲ مارس ۱۸۰۹ ایران و انگلستان هموار بود كه به موجب آن دولت ایران متعهد شد كه تعهدات نظامی خود با كشورهای دیگر را به سود انگلستان لغو كند و این قرارداد به مفهوم آن بود كه ژنرال گاردان و افسرانش باید از ایران بروند كه در سال ۱۸۱۰ رفتند و جای آنان را انگلیسی ها گرفتند و همین عمل موجب فاجعه سال ۱۸۱۲ در جبهه اصلاندوز شد . مشاور توپخانه ارتش ایران در جبهه اصلاندوز یك افسر انگلیسی به نام «لیندسی» بود و توپخانه ایران نیروی خودی را به گلوله بست و باعث شكست ایران از روسیه شد كه با میانجیگری و اعمال نظر انگلیسی ها قرارداد ترک مخاصمه میان روسیه و ایران به امضا رسید و .... بنا بر این، مداخلات استعماری و سلطه گری انگلستان در ایران با ماموریت های سر جان ملکم آغاز شد که ماهیت آن با ماموریت برادران شرلی که ۱۰۲ پیش از آن آغاز شده بود متفاوت بود و مداخلات انگلیسی ها در ایران در قرون ۱۹ و ۲۰ عامل اصلی کاهش وسعت، تزلزلل حاکمیت، عقب ماندگی و بدبختی های ایران و ایرانیان بشمار آورده شده است.
وارد جزئیات تاریخ نویسی «سرجان ملكم» و اسناد و منابع او و میزان تسلطش بر زبان فارسی (از نظر خواندن متون تاریخی) و اطلاعاتی كه داده است نمی شویم، ولی ذكر اشاره ای كه او به منش ایرانیان كرده كه «راهنمای» غربی ها قرار گرفته لازم است.
وی در کتاب خود ابراز نظر كرده كه ایرانیان مردمانی خودخواه ، متلون ( دمدمی مزاج ) ، متفرق و... هستند. می دانیم وقتی در غرب به كسی وصله «خودخواهی و خود بینی» بزنند یعنی كه می شود با او وارد چانه زدن شد و احتمالا وی را خرید و ... ، مخصوصا كه سرجان ملكم در چند جای كتاب خود تاكید كرده است كه «بنی آدم بنی عادت است» یعنی عاداتش را داوطلبانه رها نمی سازد؛ به عبارت دیگر، این خصلت ها فرهنگ ثانوی ایرانی شده است!!. او همچنین بر این عقیده است كه ایرانیان بمانند سایر مردم مشرق زمین حكمران مستبد( دیکتاتور )، ولی قاطع و تامین كننده رفاه و امنیت را بر حاكم كم عرضه و لیبرال ترجیح می دهند.
پس از انتشار تاریخ سرجان ملكم و پس از او ـ البته با فاصله ای زیاد ـ تاریخ «سر پرسی سایكس» كه او نیز یك ژنرال انگلیسی بود و با ماموریت نظامی و ایجاد یک نیروی رزمی برای انگلستان ( اس. پی. آر ) به ایران آمده بود انتشار یافت و متاسفانه از این دو تالیف به عنوان ماخذ و منبع استفاده شده و حتی تاریخدانان خودمان هم گهگاه به كتابهای این دو « مامور رسمی» استناد كرده اند.
باید دانست كه خاطره نویسی با تاریخ نویسی تفاوت دارد. هر مامور خارجی می تواند خاطرات روزانه خود را بنویسد و ایرادی نیست، ولی تاریخ نگار شدنش آن هم درباره کشور محل ماموریت و شروع كردن از آغاز كار (گذشته بسیار دور) جای تردید می تواند باقی بگذارد. تاریخ نگاری همانند روزنامه نگاری دارای اصول و قواعد است که اگر رعایت نشوند آن نوشته ،تاریخ و یاخبر روزنامه به حساب نخواهد آمد.

دکتر نوشیروان کیهانی زاده
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید