سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مباهات


روزی به همراه خانواده به منزل یكی از دوستان شاعر كه تازه ازدواج كرده بود و مصداق بارز «ای گرفتار پایبند عیال/ دیگر آسودگی مبند خیال» بود، رفتیم. اتفاقاً یكی از بستگان او نیز برای تجدید دیدار از كرج آمده بود. من به رسم ادب و اصرار دوستم، آخرین كتابم(در خلوت روشن) را كه به تازگی چاپ شده بود، برای یكی از دوستان «نزدیك دور» توشیح می كردم كه ناگهان میهمان روبه من كرد و گفت: من این كتاب نقد را برای اولین بار خانه باجناقم دیدم و بعد از تعریف از كتاب، با مباهات گفت: آیا اسم شما در این كتاب آمده؟ اسم فامیل ما چند جا در این كتاب آمده است. ناگهان همه خندیدند و او هاج و واج به ما نگاه می كرد كه میزبان برگشت و با لبخندی معنادار به او گفت: ایشان نویسنده این كتاب هستند!
منبع : همشهری


همچنین مشاهده کنید