جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

وضعیت روزنامه نگاری در تهران در دهه اول قرن ۲۱ (در این روز ۸ سپتامبر)


در دهه اول سپتامبر سال ۲۰۰۴ ، در آمریكا یك رشته میزگرد تلویزیونی برای بحث درباره مطبوعات (رسانه های چاپی) برگزار شده بود. در جریان این میزگردها، بحث به روزنامه های تهران نیز كشانیده شد. در این بحث گفته شد كه در تهران ده ـ یازده میلیونی بیش از هر شهر بزرگ دیگر در جهان، روزنامه منتشر می شود، ولی مخاطبان آنها نسبت به جمعیت شهر اندك هستند و بیشتر این روزنامه ها از دولت كمك مالی می گیرند؛ به صورت كاغذ ارزان و ... و شنیده شده است كه برخی از این روزنامه ها عمدتا به خاطر دریافت همین كمك های دولتی منتشر می شوند و علاقه مندی زیاد به تیراژ ندارند. همچنین گفته شده است كه كسب شهرت سیاسی و ورود به محافل بزرگان انگیزه دیگر انتشار روزنامه در تهران بوده است. در ایران پس از سال ۱۹۸۱ بسیاری هستند كه طبق قانون از دریافت پروانه انتشار نشریه محروم شده اند و شماری نیز سالها در خم و پیچ بوروكراسی و تارهای عنكبوتی آن گرفتار و دارند خسته می شوند و از خیر این كار می گذرند و كسانی موفق به دریافت پروانه می شوند كه وابستگی دولتی قوی داشته باشند و یا ناشناس و غیر حرفه ای باشند و بعضی از این ناشناس ها كه قوه قضایی و دستگاههای امنیتی به دلیل همین ناشناس بودن و نداشتن نام در فایل های این دستگاهها موفق به دریافت پروانه می شوند پروانه خود را در اختیار «افراد طالب آن» قرار می دهند. به علاوه، در ایران برخلاف بیشتر كشورهای مدعی دمكراسی، دولت ـ شهرداری تهران و سازمان رادیو ـ تلویزیون دولتی دارای روزنامه هستند كه روزنامه نگاری عرفا باید خارج از چارچوب سه قوه حكومتی باشد. مدیران دو روزنامه قدیمی و مجهز تهران كه عمر دهها ساله دارند و پس از انقلاب مصادره شده اند از جانب دفتر رهبر روحانی ایران كه در این كشور، قانونا قدرت اول است اعزام می گردند و كمك وسیع دریافت می دارند. چند روزنامه دیگر جناحی هستند و با این كه اسم حزب رویشان نیست، حزبی عمل می كنند. بنابراین، نمی توان گفت كه كدام روزنامه در تهران حرفه ای است، ظاهرا هیچكدام!. گفته شده كه مدیر فعلی روزنامه دولتی ایران یك غیر حرفه ای است و سابقه قبلی روزنامه نگاری او اعلام نشده است. وی از جانب دولت خاتمی منصوب شده است كه مدعی اصلاحات بوده است!. روزنامه شهرداری تهران قانونا اجازه سیاسی نویسی ندارد، ولی بیش از روزنامه های دیگر وارد سیاست می شود. ولی روزنامه رادیو ـ تلویزیون كه آن نیز اجازه سیاسی نویسی ندارد، در این زمینه احتیاط بیشتری می كند. بهای تكفروشی روزنامه های تهران به مراتب كمتر از بهای تمام شده است و گمان نمی رود كه جز یكی ـ دو روزنامه، سود دهی داشته باشند. در ایران توزیع روزنامه، بسیار عقب مانده است و منحصرا در كیوسك ها كه آنها هم انحصارا در دست یك شركت هستند بفروش می رسند. هیچیك از روزنامه های ایران متعلق به روزنامه نگاران حرفه ای نیستند. چند سال پیش پارلمان ایران در صدد اصلاح قانون سخت مطبوعات این كشور برآمد، ولی با صدور یك حكم از بالا ترین مقام، این تلاش متوقف شد.
شركت كنندگان در این میز ها كه از اصحاب نظر بودند همچنین گفتند كه روزنامه های تهران اخبارشان را عینا از چند خبرگزاری های داخلی نقل می كنند كه تعداد آنها هم (شاید به دلیل كمك دولت و دلایل دولتی دیگر) رو به افزایش است و به همین سبب این روزنامه ها از لحاظ اخبار داخلی رونوشت یكدیگر شده اند و برای خواننده فرق نمی كند كه كدام را بخرد و در نتیجه سعی می كند روزنامه ای را بخرد كه اعلان كلاسه شده (نیازمندیها) بیشتری داشته و یا ارزانتر باشد. به علاوه چون اخبار این خبرگزاری ها هم المثنای یكدیگر است و در اینترنت قراردارند، آن دسته از تهرانی ها كه به اینترنت دسترسی دارند این اخبار را زودتر از روزنامه ها می بینند و دیگر نیازی به خرید روزنامه نیست. شاید هم مقامات دولتی همین وضعیت را می خواهند كه خبرهای سازمانهای رسمی از سوی این خبرگزاری ها داده شوند. رضا شاه نیز در سال ۱۹۳۴ (۱۳۱۳ خورشیدی) آژانس پارس (ایرنا) را به منظور كنترل اخبار دولتی (داخلی) در روزنامه های تهران به وجود آورده بود. می دانیم كه خرید روزنامه دلیل خواندن مطالب آن نیست. یك عیب دیگر مطبوعات چاپی ایران، طبق گفته برخی پارسی زبان و كارشناسان پارسی زبان حرفه روزنامه نگاری، این است كه جمله ها در نگارش ساده نیست و در نوشتن روزنامه، واژه های قابل درك توده مردم بكار نمی رود و نگارش طبق اصول و قواعد روزنامه نگاری صورت نمی گیرد و خبرها عمدتا فعالیت سازمان های مشخص و اظهارات مقامات و شخصیت های معینی است كه از رادیو ـ تلویزیون نیز عینا پخش می شود.
این اصحاب نظر گفتند كه راه بالا بردن تیراژها در تهران در این است كه قانون مطبوعات اصلاح شود، روزنامه های دولتی به كارهای اختصاصی معین بپردازند، روزنامه های دیگر وضعیت خود را كه حرفه ای هستند و یا حزبی و وابسته، روشن سازند و روزنامه هایی كه حرفه ای بودنشان از سوی اتحادیه ها و روزنامه نگاران بی طرف تایید شود درباره اخبار دولتی، نظر دیگران (ازجمله مردم) را بپرسند و بر انها اضافه كنند و یا این كه خبرهای خبرگزاری های داخلی را به صورت خلاصه در یك ستون قرار دهند و سراغ مطالب دیگر از درون جامعه بروند و آنها را بزرگ كنند و به مطالب حاشیه ای و تفسیر و مقاله روی آورند و ....
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید