پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

استراتژی مقاومت در لبنان


بدون شك منطقه خاورمیانه به لحاظ برخورداری از منابع سرشار زیرزمینی و موقعیت ممتاز ژئوپلتیكی (نقطه تلاقی سه قاره آفریقا، آسیا و اروپا و خط جداكننده كشورهای شرق و غرب و شمال و جنوب به مفهوم سیاسی آن) همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ جهان بوده است.
از این روست كه در ادوار مختلف تاریخی ، تعارض و تضاد منافع نیروهای داخلی و خارجی یا نیروهای درون منطقه ای ، بحران های متعددی را برای این منطقه به دنبال آورده است.
شاید بتوان گفت وجه اشتراك علل بروز این بحران ها، دخالت نیروهای فرامنطقه ای برای همسو كردن تحولات منطقه ای با منافع و مصالح خود است.
پدیده تشكیل رژیم صهیونیستی نیز در همین بعد معنا پیدا می كند به نحوی كه اندیشه استقرار یهودیان در فلسطین از سوی خود آنها مطرح نشد، بلكه از سوی قدرتهای استعماری نوظهور در اروپا مطرح شد و آمال مذهبی یهود تبدیل به پوششی برای این خواسته شد.
وجود منابع عظیم انرژی و ثروت فراوان بالفعل و بالقوه در منطقه در كنار ظهور موج تازه ای از اسلامگرایی سبب شده است خاورمیانه در كانون توجه كشورهای دیگر قرار گیرد.
كشور لبنان با وسعت نه چندان زیاد به لحاظ جایگاه و نقش ژئوپلتیك و ژئواكونومیك ، بخشی از كانون تحولات منطقه به شمار می رود. آزادی سیاسی و ویژگی های طایفه ای جامعه لبنان در كنار مناقشات سیاسی ، این كشور را به یك محیط بی نظیر در جهان عرب و خاورمیانه تبدیل كرده است.
عمده صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی بر این باورند كه نقش لبنان و بازیگران دولتی و غیر دولتی آن در حل چالش اسرائیل فلسطین و فرونشاندن التهاب های منطقه ای ، انكارناپذیر است. آنچه این تحلیلگران را به سمت این نظر سوق داده است ، بیش از آن كه به خاطر بافت سیاسی و اجتماعی یا موقعیت جغرافیایی لبنان باشد، به خاطر ظهور بازیگر قدرتمندی به نام ((حزب الله )) است كه برای اولین بار در تاریخ نبرد اعراب و اسرائیل ، افسانه شكست ناپذیری ارتش صهیونیستی را فرو ریخت و جایگاه خود را نه تنها به عنوان یك بازیگر نظامی بلكه بیشتر به عنوان یك بازیگر در عرصه های سیاسی و اجتماعی ، تثبیت نمود.
این مقاله بر آن است به طور مختصر به بررسی روند ظهور و چگونگی تثبیت حزب الله لبنان بپردازد و نقش آن را به عنوان محوری ترین بازیگر مقابل اسرائیل ، هم در عرصه های داخلی و هم در عرصه های بین المللی تبیین كند.
اندیشه ظهور
پس از شكل گیری رژیم صهیونیستی در سال 1948 كه منجر به آواره شدن هزاران تن از فلسطینیان شد، بخشهایی از جنوب لبنان نیز توسط متجاوزان اسرائیلی به اشغال درآمد و حتی قرارداد متاركه كه در سال 1949 بین رژیم اسرائیل و دولت لبنان منعقد شد نتوانست به روند اشغالگری این رژیم پایان بخشد.
از این رو در 1967 نیز مجددا بخشهای دیگری از جنوب لبنان به محاصره اسرائیلی ها درآمد. به طور كلی تحولات درونی لبنان از دهه 1970، مستقیما تحت الشعاع كشمكش اعراب و اسرائیل بود به گونه ای كه عمده ترین دلیل طولانی شدن جنگهای داخلی لبنان (1990-َ1975) را نیز تداوم بحران اسرائیل فلسطین دانسته اند.
رژیم صهیونیستی از دهه 70 به بعد، 4 عملیات بزرگ را در لبنان به اجرا درآورده است: عملیات صلح برای الجلیل (1982)، عملیات لیطانی (1978)، عملیات تسویه حساب (1993) و عملیات خوشه های خشم (1996).
عملیات صلح برای الجلیل در سال 1982، بزرگ ترین تهاجم ارتش اسرائیل پس از عملیات لیطانی بود. در این تهاجم كه بر اساس طرح شارون از زمین ، در یاوهوا پشتیبانی می شد بخش عظیمی از جنوب لبنان اشغال شد و دومین پایتخت عربی (بیروت) به مدت 5/2 ماه در محاصره قرار گرفت.
اسرائیل اعلام كرد هدف او از این عملیات - كه با حمایت نظامی امریكا، انگلیس و فرانسه نیز خواهد بود - دور كردن چریكهای فلسطینی تا فاصله 40 كیلومتری مرز لبنان و فلسطین است ; اما اسرائیلی ها اهداف دیگری را در سر می پروراندند.
اهداف اساسی این حمله گسترده ، انهدام ساختار نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین ، روی كار آوردن یك رئیس جمهور مسیحی طرفدار اسرائیل در لبنان و كاهش قدرت نظامی و سیاسی سوریه در صحنه لبنان بود.
حمله اسرائیل به لبنان در ژوئن 1982، بی تردید در بسیج سیاسی و نظامی جامعه شیعیان كه دچار تشتت و چند دستگی بودند تاثیر بسزایی داشته است و از این رهگذر، تجارب ارزشمندی را نصیب این گروهها كرد. جرقه های تشكیل مقاومت اسلامی در برابر اشغالگران از همین زمان ، به وجود می آید.
از این رو گروههای شیعه كه عمدتا در شهر بعلبك مستقر شده بودند، توانستند تشكیلات واحدی ایجاد كنند. این سیاسی شدن و متشكل شدن مجموعه های مقاومت شیعی در نهایت بستر لازم را برای تولد جنبش حزب الله لبنان را فراهم كرد. اولین ثمرات مقاومت ، 3 روز پس از تهاجم اسرائیل آشكار شد.
در آن روز، عده ای از جوانان شیعه كه خود را پیروان امام خمینی می نامیدند توانستند با اسلحه های سبك ، راه را بر اسرائیلی ها در دروازه جنوبی بیروت ببندند. این پیروزی در گسترش ایده مقاومت ، تاثیر شگرفی گذاشت.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) - كه به گسترش موج بیداری اسلامی و تقویت نهضتهای رهایی بخش در سراسر جهان اسلام كمك كرد - نیز در زمره علل خارجی اندیشه تاسیس حزب الله است.
به جرات می توان گفت جرقه های اولیه تاسیس حزب الله ناشی از تفكر و ایدئولوژی جهانشمول حضرت امام (ره) بود كه در میان شیعیان لبنان به بار نشست.
شهید سیدعباس موسوی از بنیانگذاران حزب الله در این باره می گوید: ((روش جوانان مبارز ایرانی پس از انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی با نیروهای بعثی و حامیان غربی آنها باعث شد جوانان مسلمان لبنانی ، شیفته و عاشق شهادت شوند و جای تعجب نداشت كه همزمان با مبارزات شهادت طلبانه نیروهای ایران ، یك جوان مسلمان لبنانی به مرگ لبخند زند و با 1200 كیلوگرم مواد منفجره كه با خود حمل می كرد به دشمن هجوم برد.))
واكنش به تجددگرایی و گرایش های لائیك در جامعه لبنان ، وجود نظام طائفه گری و دیرپایی اختلافات مذهبی و نقش رهبران و شخصیت های كاریزمایی چون امام موسی صدر، شهید سیدعباس موسوی ، شهید شیخ راغب حرب ، سیدحسن نصرالله و... در پدید آمدن مقاومت اسلامی و بسیج شیعیان ، از دیگر انگیزه های ظهور اندیشه مقاومت اسلامی به شمار می رود.
ظهور محتاطانه حزب الله
با آغاز حركت امام موسی صدر، تعداد زیادی از جوانان از احزاب ملی و چپ به حركت المحرومین و جنبش امل پیوستند.
با از دست دادن 2 رهبر اصلی این جنبش (امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران ) جنبش امل ، توانایی حفظ وحدت و یكپارچگی نیروهایش را از دست داد.
از طرفی چرخش ایدئولوژیك برخی عناصر سیاسی امل از مذهب شیعه به سمت حركت سیاسی لائیك ، انگیزه جوانان شیعی را برای پیوستن به صفوف مجاهدین تقویت كرد.
همین جوانان كه در سالهای اولیه مقاومت اسلامی و نیز در سالهای بعد به صفوف مجاهدان پیوستند، پس از ظهور اندیشه جدید مقاومت اسلامی ، حزب الله را تشكیل دادند.
این مجموعه های شیعی بر حول محوری گرد آمده بودند كه دارای این ویژگی ها بود:
1) حضور رهبران شیعه در هسته اولیه مقاومت اسلامی
2) تلاش برای رفع محرومیت از شیعیان لبنان
3) برخورداری از حمایت های مرجعیت تشیع و حضرت امام خمینی (ره)
4) الگوگرفتن از نیروهای سپاه پاسداران به عنوان نماد انقلاب اسلامی ایران
5) مبارزه با اشغالگری و كسب استقلال سیاسی
6) مخالفت با نظام ناعادلانه طائفه گری در لبنان
مجموعه های متفرق اسلامگرا كه بعلبك را پایگاه خود قرار داده بودند بدرستی دریافتند كه در شرایط حاضر تنها راه نجات ، حفظ وحدت و یكپارچگی است.
آنها در تاثیرپذیری از دیدگاه های سیاسی امام خمینی و در اعتقاد به ضرورت مقابله با اسرائیل با یكدیگر وحدت نظر داشتند. از این رو به این نتیجه رسیدند در شرایطی كه ظرفیت لازم برای مبارزه با دشمن خارجی در دیگر احزاب و سازمان های سیاسی وجود ندارد، باید با بهره گیری از تجارب انقلاب اسلامی ایران به فكر ایجاد تشكیلاتی متناسب با وضعیت جاری خود باشند.
بر همین اساس ، كمیته ای 9 نفره در پاییز 1982 برای پی ریزی چارچوب سیاسی موردنظر شكل گرفت.
شروع حركتهای نظامی حزب الله نیز متقارن با همین ایام بود.
در 11 نوامبر 1982، اولین عملیات شهادت طلبانه علیه مقر فرماندهی ارتش اسرائیل در شهر احمد قصیر انجام و منجر به هلاكت 76 افسر و سرباز اسرائیلی شد.
پس از اتمام كار كمیته 9 نفره ، شورای لبنان متشكل از 5 نفر از اعضای كمیته قبلی به وجود آمد. این شورا نیز تا مدتها به دلیل ملاحظات امنیتی و تشكیلاتی به صورت غیرعلنی به فعالیت خود ادامه می داد.با این وجود بتدریج چهره هایی چون سیدعباس موسوی ، شیخ صبحی طفیلی ، شیخ حسن كورانی ، سیدحسن نصرالله ، حسین موسوی (ابوهشام)، محمدرعد و... به عنوان رهروان اسلامگرا در بعلبك و جنوب لبنان معروف شدند.
هنگامی كه تشكیلات و سازماندهی حزب الله و مقاومت (شاخه نظامی آن)، استحكام لازم را پیدا كرد، حزب الله دریافت كه باید هویت مقاومت اسلامی را اعلام كند زیرا كتمان این مساله ، گرچه مقاومت را از ضربه پذیری و نابودی زودرس محفوظ می داشت ، اما از نظر دستاوردهای سیاسی ، حزب را در حاشیه دیگر گروههای سیاسی قرار می داد.
از این رو در 6 ژانویه 1984، مقاومت اسلامی در لبنان با صدور اولین بیانیه نظامی با امضای مقاومت اسلامی ، اعلام موجودیت كرد. در واقع نیاز حزب الله به حضور سیاسی باعث شد مقاومت اسلامی به شكل مستقل و رسمی به فعالیت خود ادامه دهد.
با گسترش عملیات مقاومت علیه اشغالگران توسط شورای لبنان ، شعارهایی با عبارت ((حزب الله ظهور یافت )) البته نه به عنوان رسمی یك گروه سیاسی ، بلكه به معنای عام آن به كار می رفت تا این كه در ماه می 1984،شورای لبنان تصمیم گرفت نام ثابتی برای تشكیلات خود انتخاب و بیانیه های خود را با آن نام صادر كند.
لذا نام ((حزب الله لبنان )) انتخاب و دفتر سیاسی حزب ، راه اندازی شد. در این زمان ، حزب الله سعی در گسترش و همه گیركردن مقاومت داشت و می خواست شبكه های كوچك مقاومت را به خود جذب كند; بنابراین پس از مدتی توانست بعد از بعلبك در بیروت و مناطق جنوبی لبنان ، حضور فعال پیدا كند.
این امر باعث شد حزب الله بدون واهمه لو رفتن ، حجم عملیات نظامی علیه ارتش اسرائیل در جنوب را افزایش دهد.
سرانجام فشارهای نظامی حزب الله در طول سالهای 1983 و 1984، رژیم اسرائیل را واداشت تا در 14 ژانویه 1985، تصمیم به عقب نشینی بگیرد. این عقب نشینی به سمت باریكه كمربند امنیتی از فوریه 1985 آغاز می شود و اسرائیل ، اولین شكست رسمی خود را تجربه می كند.
همزمان با شروع این عقب نشینی از شهر صیدا، حزب الله در یك گردهمایی رسمی در 16 فوریه 1985 با صدور نامه ای سرگشاده ، هویت ، استراتژی و برنامه ایدئولوژیك خود را برای اولین بار اعلام می كند و به فعالیت های پنهانی خود خاتمه می دهد.

دوران تثبیت
نقش بلامنازع حزب الله در رهبری و سازماندهی مقاومت های مردمی و پرهیز از بزرگنمایی اختلافات میان احزاب رقیب در مواجهه با اسرائیل در كنار موفقیت كم نظیر این حزب در عقب راندن رژیم صهیونیستی به كمربند امنیتی ، موجب شد جایگاه حزب الله نه تنها در عرصه های داخلی بلكه در عرصه های بین المللی ارتقا یابد و كسب مشروعیت بین المللی برای این حزب ، سیر صعودی پیدا كند.
این مساله حتی در میان صحبتهای سران رژیم صهیونیستی نیز مشهود است.صریح ترین اعتراف از آن اسحاق رابین ، وزیر دفاع وقت بود كه گفت: ((حمله نظامی اسرائیل باعث شد تا غول شیعه از بطری خارجی شود.))
نگرانی مقامات اسرائیل پس از این پیروزی ، به خاطر ترس از گسترش روش مبارزاتی حزب الله میان مسلمانان نوار غزه و كرانه غربی رود اردن ، روند فزاینده ای به خود گرفت.
پس از صدور نامه سرگشاده ، فعالیت های رسمی و علنی حزب الله اوج گرفت و از حالت صرفا امنیتی و كاملا محرمانه خارج شد و حالت نیمه محرمانه پیدا كرد. محبوبیت روزافزون حزب الله پس از علنی شدن آن ، سبب شد جوانان مسلمان بیشتری به این حزب بپیوندند كه این امر، خود به تقویت حركتهای اسلامگرا در لبنان كمك می كرد و از طرفی حساسیت سوریه را نسبتا به آنچه رشد رادیكالیزم دینی می خواند، برانگیخته بود.
در عین حال تشكیل حزب الله در بدو امر، برخی گروههای سنتی سیاسی در جنوب لبنان را متوجه خود ساخت و این مساله حتی تا مرز درگیری های نظامی هم پیش رفت كه البته موقتی بود. توافقنامه ((دمشق 1)) كه با فشار ایران و سوریه در 30 ژانویه 1989 میان حزب الله و گروههای سیاسی نظامی قدیمی تر امضاؤ شد، تا حدودی از این درگیری ها كاست ، اما كاملا به آن پایان نداد.
با اصرار سوریه در اكتبر 1990، توافقنامه ((دمشق 2)) به امضا رسید و سرانجام به درگیری ها پایان داد.
این درگیری ها كه در واقع ، فرصتی طلایی برای اسرائیل به حساب می آمد، به قدرت نظامی و ساختار تشكیلاتی امل كه به خاطر چرخش های ایدئولوژیك رهبرانش از نظر سیاسی تضعیف شده بود ضربات سختی وارد كرد.
به این ترتیب ، تمركز سیاسی و نظامی برای مقاومت علیه تجاوزطلبی اسرائیل به گروه حزب الله كه طرفدارانش بسرعت بیشتر می شدند، منتقل شد.در دهه 90 میلادی ، اسرائیل 2 عملیات بزرگ دیگر را در لبنان با هدف سركوب مقاومت اسلامی و ایجاد كمربند امنیتی ، سازماندهی كرد: عملیات تسویه حساب و عملیات خوشه های خشم.در عملیات تسویه حساب ، هدف اصلی اسراییلی ها، از بین بردن رابطه شیعیان و طوائف مختلف با حزب الله بود اما نتیجه معكوس به دنبال داشت.
این عملیات نه تنها رابطه شیعیان با حزب الله را از بین نبرد، بلكه یك نوع همبستگی ملی میان تمام طوائف مذهبی لبنان درخصوص مشروعیت مقاومت ایجاد كرد.
عملیات خوشه های خشم (آخرین تلاش گسترده اسرائیل برای سركوب حزب الله) شانزده روز به طول انجامید; در این تهاجم ، مهمترین فاجعه در روستای قانا به وقوع پیوست.
انعكاس خبر این فاجعه ، محكومیت های شدید جهانی را در پی داشت. حزب الله در پاسخ به این تهاجم ، شهرك های یهودی نشین را زیر آتش موشكهای خود قرار داد و شهرك نشینان را وادار به عقب نشی&#


همچنین مشاهده کنید