پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


اینجا آخر خط است(۲)


دنیای بی تفریح دانشجویان

پای دردل دانشجویان می نشینی همه از دلتنگی می گویند،عده ای که از شهرستانها برای درس خواندن به تهران آمده اند بیشتر دلتنگ هستند آنها می گویند دلتنگی جزیی از وجود آنها شده است و همیشه ناراحت هستند.زندگی کردن در خوابگاهها ، با همه شرایط و مشکلاتش دانشجویان را آزار می دهد. بسیاری از دانشجویان بخصوص آنهایی که از شهرستانها به تهران آمده اند قادر نیستند مشکلات این کلان شهر را تحمل کنند و وقتی از آنها راجع به احساس و فکرشان در مورد موقعیت زندگیشان می پرسی ، شانه بالا می اندازند و می گویند که افسرده هستند ، آنها معتقدند که تهران آرامش و زندگیشان راحتی ندارد. مشکلات زندگی اینقدر زیاد است که دانشجویان را به جای روبرو کردن با دنیای خیالات و وریاها با این دنیای شلوغ و ناامن و پیچ در پیچ درگیر می سازند و مزه هر نوع خوشی و امکانات را برای همیشه از آدم می گیرند و جز تجربه ای سخت برای آدم چیزی باقی نمی گذارند.
دانشجویان از وضعیت خوابگاهها گله مند هستند، آنها می گویند چهار سال از بهترین سالهای عمرمان را باید در خوابگاههایی سر کنیم که حتی فاقد تلویزیون است از صبح تا شب باید سرکار درس باشیم تازه شبها هم درس بخوانیم آنهام در اتاقهایی که ۴ نفر ز ندگی می کنند و آدم گاهی وقت واقعا سرسام می گیرد.
حسن که نمی خواهد خودش را بطور کامل معرفی کند می گوید: هیچ دانشجوی دوست ندارد همه وقتش را در دانشگاه بگذراند و این درحالی است که اکثر ما وقتمان را در دانشگاه می گذرد ، شرایط اقتصادی هم آنقدر متزلزل است که به سختی می توان سینما رفت و از عهده دادن بلیط هزار تومانی آن برآمد .
وی می افزاید:ما هعم انسان هستیم به تفریح و سرگرمی نیاز داریم،هیچ سرگرمی برای ما دانشجویان وجود ندارد فقط فقر است و فقر و فقر،مسوولان هم گویی ما را از یاد بدره اند هیچکس به فکر ما نیست که دانشجویان از حداقل زندگی بی بهره هستند و حتی اتاقهایشان هم تلویزیون ندارد . وی تآکید می کند: تفریح و سرگرمی نداریم، امکان رفتن به سینما و تئاتر برایمان مهیا نیست و اصلا به گروه خونمان نمی خورد ، قادر به خرید رمانهای گران قیمت هم نیستیم و تنها می توانیم با هزار بدبختی به خرید کتابهای درسیمان اکتفا کنیم خب با این شرایط چه تضمینی وجود دارد که دانشجو افسرده نشود، به نظر من ۶۰ درصد از دانشجویان دانشکده ما افسرده هستند و خودشان نمی دانند چه مشکلی دارند.
کارشناسان در تعریف خودکشی آمده است خودکشی به معنای نابود کردن و از بین بردن خود ، پدیده ای اجتماعی است که تاریخی بس کهن دارد و سالیان دراز است که گریبان بشر را گرفته است ، خودکشی از خصوصیات مشترک افراد است که آن را تنها راه حل غلبه بر احساسات غیرقابل تحمل خود می دانند . به طوری که در تراژدی خودکشی ، آشفتگی و مشکلات عاطفی به حدی شدید می شود که فرد را در یافتن راه حل مناسب ناتوان می کند .
دکتر ״اصلان ضرابی ״ روانپزشک در مورد عوامل شخصیتی موثر در خودکشی می گوید سرشاخصه عمده در تشخیص خودکشی عبارتند از سوء استفاده از مواد و دارو و اعتیاد ، اختلالات رفتاری و سلوکی و اختلالات خلقی به علاوه وجود پرخاشگری ، مقاومت کم در برابر ناکامی ، در کنار موارد دیگر ریسک خودکشی را بالا می برد چرا که این ویژگیهای شخصیتی بسیار مهم هستند و اغلب در بین جوانان و دانشجویانی که قصد خودکشی دارند شایع تر است .
وی می افزاید:تقریبا هرجا که سخن از خودکشی است این ویژگی های شخصیتی نیز حضور دارند که گاه بصورت افسردگی دو قطبی شامل دوره های افسردگی و سرخوشی دیده می شود.ظاهرا افسردگی ارتباط زیادی با تخیلات و اندیشه خودکشی و تفکر در مورد کشتن خود دارد. محققان معتقدند که ۸۳ درصد از دانشجویانی که فکر خودکشی دارند،دچار افسردگی هستند،با این حال اکثر جوانان افسرده اقدام به خودکشی نمی کنند.
وی تأکید می کند: تاریخچه سوءاستفاده از مواد مخدر نشان می دهد که ۱۵ تا ۳۳ درصد جوانان که دست به خودکشی زده اند معتاد بوده اند و با توجه به افزایش آمار دانشجویان معتاد، دانشجویان سه برابر بیشتر از دیگران در معرض خودکشی هستند.
اکثر جوانانی که به علت خودکشی جان باخته اند به نوعی با رفتارهای ضد اجتماعی و غیرقانونی درگیر بوده اند و هنگامی که این افراد احساس خشم و پرخاشگری شدید دارند ریسک خودکشی نیز افزایش می یابد . وی تصریح می کند که وابستگی بیش از حد یا برعکس نداشتن حمایت کافی از دانشجویانی که اقدام به خودکشی می کننند می خواهند در برخی روابط خود تغییرات جدی ایجاد کنند . به نظر می رسد که آنان ظرفیت محدودی برای حمایت از خود دارند و با هیجانهای خود کنار نمی آیند و نمی توانند با احساس تنهایی شدید مدارا کنند . آنان اغلب متکی به حمایتهای دیگران هستند و هیچ دوست صمیمی ندارند .
این دانشجویان دوست دارند که احساس رنج خود را با رفتارشان بروز بدهند . اغلب از گفت و گو با دیگران پرهیز می کنند . جوانانی که نسبت به ناراحتی خود هشیار باشند در برابر مشکلات از خود مقاومت نشان می دهند و از ریسک خودکشی پایین تری برخوردارند. وی می گوید:خودکشی در دانشجویان ممکن است علل متعددی داشته باشد اقدام به خودکشی برآیند مسایل پیچیده دیرپا و مهمی است که هم اکنون در درون فرد و هم بین شخصی و محیط زندگی او وجود دارد . اغلب کسانی که دست به خودکشی می زنند در معرض استرس هستند و در این کشاکش کسی را نمی یابند که در برابر استرسها از آنان حمایت کند . به گفته این استاد دانشگاه یکی از دلایل افزایش آمار خودکشی در کشور ، نبود برنامه ریزی برای دوران گذرا است.کشور ما درحال عبور از دوران سنتی به صنعتی است و به طور کلی کشورهایی که این مراحل را می گذرانند دچار چالش های اجتماعی هستند که می بایست برای آن برنامه ریزی کرد در غیراینصورت تبعات ناخوشایندی در پی خواهند داشت.این درحالی است که دولت ، مسوولان و دست اندرکاران برای دوران گذرا برنامه ریزی نکرده اند و جامعه را برای گذار از این دوران آماده نساخته اند و بدیهی است که این مساله باعث مشکلات روحی می شود و در این میان دانشجویان در صدر هستند. وی می افزاید:هیچ جوانی علاقه به خودکشی ندارد بلکه این شرایط خاص اجتماعی است که موجب خودکشی می شود، این وضعیت تنها به خود افراد برنمی گردد بلکه شرایط اجتماعی یک حالت عمومی و ناامیدی بی تفاوتی است که متأسفانه در بسیاری از جوانان دیده می شود . این هم به علت است که جوان به آینده اشت چندان امیدوار نیست . دکتر ״جعفربوالهری״رییس انسیتیتو روانپزشکی تهران نیز معتقد است که بایدبحران های موجود در سطح دانشگاه ها را شناسایی کرد و به دنبال درمان آن باشند تا بتوانند به نوعی از خودکشی دانشجویان جلوگیری کنند.
وی درمورد آسیبهایی که در سطح دانشگاه اتفاق می افتد می گوید:دانشگاه هم جزیی از اجتماع است،شاید گروهی معتقد باشند چون دانشگاه مرکز علم و دانش و تراکم روشنفکران اجتماعی است، نسبت به جامعه سالمتر است ، آسیب هایی که در فضای دانشگاه وجود دارد در مقوله سازگاری و هویتی است ، سازگاری با شرایط اجتماعی ، سازگاری با خوابگاه ، سازگاری با استادان و سازگاری با دوستانی که مشکل دارند و خیلی از گله گذاریها وی این قضیه است . ״مساله دیگر مقوله هویتی و احساسی انگیزه و امید و کارآیی داشتن است، یعنی بحرانهایی که در جامعه وجود دارد ، هرچند شدتش آنچنان نباشد، ولی دانشجو را نسبت به آینده ، شغل ، جامعه ناسالم و از این قبیل مسایل نگران کرده است ، به هر حال این دو قضیه مشکل عمده ای است که به نوعی دانشگاه با آن درگیر است یعنی هویت و احساس مثبت بودن دانشجو و سازگاری با شرایط موجود درسی ״ وی تأکید می کند:عاملی که می توان از لحاظ روان شناختی علت آسیبها باشد مربوط به تحولات ده بیست ساله گذشته است بطوریکه ما از سویی ساختارهای موجود اجتماعی را در طول ده ، بیست سال گذشته متحول کرده ایم که خودش عاملی است برای به وجود آمدن برخی آسیبهای اجتماعی،بنابراین ما درسالهای گذشته،تحولات،بحرانها و شرایط اجتماعی متعددی را پشت سر گذاشتیم و ازطرف دیگرعامل به وجودآمدن بحرانها به سوءمدیریتها،ناتوانی در ایجاد ساختار مدرن و پیشرفته برمی گردد. بوالهری تصریح می کند:دانشجویان پزشکی فشار و استرس بیشتری را نسبت به سایر دانشجویان دیگرتحمل می کنند و کار در دانشکده های پزشکی نسبت به دانشگاههای دیگر سخت تر است.این در حالی است که شرایط تحصیل دربعضی گروهها مثل رشته های هنر یا بعضی از دانشگاه آزادها بدتر است.
وی می افزاید : افسردگی در خوابگاه های دانشجویی زیاد دیده می شود که ممکن است به خاطر شرایط نامساعد خوابگاهها باشد.این مساله در خانمها بیشتر است وشیوع زیادی دارد . اخیرا هم احتمال شیوع مصرف مواد مخدر ، اعتیاد و سیگار نیز مطرح می شود که در رابطه با مواد مخدر تحقیقات پراکنده ای انجام شده است. دکتر״محمدحسین فرجاد״آسیب شناسی اجتماعی نیز در این مورد می گوید:درچندسال اخیر متأسفانه خودکشی دربین دانشجویان زیاد شده است و استادان دانشگاه باید روی این قضیه تحقیقات بیشتی انجام دهند.به گفته وی باید به جامعه عوارض خودکشی را نشان داد، سقوط از روی پلها و طبقات بالا بدترین خودکشی است و این روزها روند بی معنایی پیدا کرده است.باید در کشورمان مرکزی برای مطالعات خودکشی بنا کنیم زیرا اگر دانشجو که جامعه برای او هزینه زیادی صرف کرده است باخودکشی ازدست دهیم ،آسیب جدی به جامعه وارد می شود،آن وقت جامعه دیگری متخصصی ندارد که از تخصص او بهره مند شود.
دکتر فرجاد تاکید می کند:همین الان نیروی انسانی کارآمد با توجه به رشد جمعیت کم داریم بنابراین باید به این هشدارها توجه شود و روی این مساله تحقیق و بررسی شود.
منبع : شبكه خبری قسط


همچنین مشاهده کنید