پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

تحلیل عملیات انتحاری (۱)


در قرن اول بعد از میلاد، زیلوت ها و سكاری ها، دو فرقه یهودی، به تجاوزگران رومی قوم یهود و متحدان آنها در مكان های عمومی با وجود اینكه می دانستند حمله آنها منجر به كشته شدن خودشان خواهد شد، اقدام به حمله می كردند.فدائیان اسماعیلی به عنوان فرقه ای فعال در ایران و سوریه امروزی، از قرن ۱۱ تا ۱۳ اهداف خود را از یك مسافت نزدیك و یك امكان فرار محدود مورد هدف قرار می دادند كه به طور جدی هیات حاكمه چندین دولت را با تهدید مواجه می ساختند. در اواسط قرن ۱۸ میلادی گروه های دیگری، اقدام به حملات انتحاری علیه حاكمان استعماری در هندوستان، اندونزی و فیلیپین می كردند و بعد از آن در پایان قرن ۱۹ آنارشیست های روسی با مواد منفجره به حامیان و اعضای رژیم تزاری روسیه حمله و اقدام به كشتن خودشان و قربانیان موردنظرشان می كردند.
در جنگ جهانی دوم حملات كامیكازه ها از جانب خلبان های ژاپنی به كشتی های آمریكایی در اقیانوس آرام انجام گرفت كه در آن، این خلبانان در یك عملیات انتحاری هواپیماهای خود (بادهای مقدس) را به كشتی های آمریكایی كوبیدند.در جنگ اوكیناوا (در آوریل ۱۹۴۵) در حدود ۲۰۰۰ خلبان كامیكازه با هواپیماهای پر از سوخت خود را به ۳۰۰ كشتی آمریكایی كوبیدند كه در آن حمله حدود ۵۰۰۰ آمریكایی (در كنار ۲۰۰۰ خلبان كامیكازه) به عنوان پرهزینه ترین و زیانبارترین جنگ دریایی در تاریخ آمریكا كشته شدند.محققان راجع به كامیكازه ها اظهار داشته اند كه این افراد مایل به خودكشی نبودند بلكه این از جان گذشتگی آنها به مثابه و نشانگر نقطه اوج دشمنی و نفرت آنها علیه یك دشمن قدرتمند بوده است.بیش از ربع قرن بعد، ثبات سیاسی در حال شكل گیری در خاورمیانه احیای عملیات شهادت طلبانه را به خود دید. حزب الله در اكتبر ۱۹۸۳ به این نتیجه رسید كه حملات ویرانگر به آمریكا و نیروهای فرانسوی در لبنان را سازماندهی كند. این حملات ۳۰۰ كشته بر جای گذاشت. جنبش آزادیبخش ببرهای تامیل نیز به نظر به تقلید از تاكتیك های مشابهی پرداخت.نیویورك تایمز گزارش كرده كه جنبش آزادسازی ببرهای تامیل (LTTE) بمب گذاری انتحاری بیشتری را نسبت به سایر گروه ها در هر كشوری از جهان حتی گروه حماس انجام داده است كه تاكنون اقدام به ۲۲۰ مورد بمب گذاری انتحاری كرده، جنبش آزادسازی ببرهای تامیل (LTTE) حملات خود را در ابتدا علیه بالاترین رده های نظامی و سیاسی سریلانكایی و هندی، هدایت می كردند و این تنها سازمانی بوده كه موفق به كشتن دو رئیس دولت، راجیو گاندی نخست وزیر پیشین هند در سال ۱۹۹۱ و پرندزا رئیس جمهور سریلانكا در سال ۱۹۹۳ شد.در تركیه حزب ماركسیست _ ناسیونالیست كارگران در مجموع چهارده مورد حملات انتحاری را علیه اهداف مختلف صورت داده است. مبارزه آنها در ژوئن ۱۹۹۶ در شرایطی آغاز شد كه این سازمان با موانع جدی نظامی در جنوب شرقی كشور مواجه شده بود و حملات انتحاری می توانست به مثابه روشی برای منحرف كردن مسیر بازی به نفع خود در میدان در نظر گرفته شود.بنابراین آنچه ما می توانیم ببینیم این است كه حملات انتحاری در همه تجلیات خود در طول سالیان متمادی به كار گرفته شده و به صورت جدی هم از جانب گروه های مذهبی و هم از جانب گروه های سكولار گذشته از اینكه ریشه قومی آنها چه باشد، مورد استفاده قرار گرفته است.
حملات خونین به مركز تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون موجب آگاهی دوباره جهان از آثار حملات انتحاری شد. از زمان حملات نیویورك و واشینگتن این اعمال كه هر از گاهی اتفاق می افتد جهان را از رباط گرفته تا اسلام آباد و جاكارتا درنوردیده است. تا آن زمان بیش از ۲۰ كشور به صورت مستقیم از سوی پدیده تروریسم انتحاری تحت تاثیر قرار گرفته بودند. این در حالی بود كه اشكال خونین جنگ ها سابقه ای بسیارطولانی تر از حوادث یازده سپتامبر داشته است. برخلاف پیش پندارهای معمول، حملات انتحاری نه یك پدیده جدید است و نه اینكه منحصراً ملهم از گرایش های مذهبی است. به همین ترتیب این پیش فرض كه حملات انتحاری چیزی است كه تا حدودی به صورت انحصاری مرتبط با اسلام و خاورمیانه باشد پنداری غلط است. عاملان و سازمان دهندگان حملات انتحاری صرفاً دارای گرایش های مذهبی و یا سنت های فرهنگی خاص نیستند. حملات انتحاری همواره هم از جانب گروه های مذهبی و هم از جانب گروه های سكولار و غیرمذهبی مورد استفاده قرار گرفته است. كارآمدی حملات انتحاری ناشی از یك تحلیل كاملاً مبتنی بر محاسبه هزینه و فایده است كه براساس آن موثرترین روش از جانب یك سازمان تروریستی بتواند برای وارد آوردن بیشترین خسارت همزمان با متحمل شدن كمترین هزینه به كار گرفته شود. به زبانی ساده حملات انتحاری بیانگر نوع دیگری از ارزش پولی است بدین معنا كه به صورت كاملاً موثر ارزان و اخیراً مبتنی بر سازماندهی آسان به كار گرفته می شود. این منطق استراتژیك و عقلانیت نهفته در سازمان هایی همچون القاعده، حماس و ببرهای تامیل در به كارگیری حملات انتحاری تائیدكننده این مطلب است كه عاملان حملات انتحاری، نه غیرمعقول بوده و نه انسان هایی دیوانه هستند.حملات انتحاری یك روش كارآمد در نظر گرفته می شود كه دلایل آن برای سازمان دهندگان حملات انتحاری شامل موارد زیر می شود:
• تلفات سنگین
حملات انتحاری منجر به كشته شدن تعدادی از افراد شده و باعث وارد آمدن صدمات سنگین می شود. از سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۱ حملات انتحاری صورت گرفته در سرتاسر جهان بنا بر گزارش های رسیده تنها شامل سه درصد از كل حملات تروریستی بوده و لیكن پیامد آن شامل بیش از ۴۴ درصد از تلفات مربوط به تروریسم می شود. در منازعه فلسطین و اسرائیل عملیات های شهادت طلبانه ای كه در بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ انجام گرفته است ۴۴ درصد از تلفات اسرائیلی ها را موجب شده است هر چند كه خود تنها شامل یك درصد از كل حملات در طول این دوره بوده است.با تاكید بر اهمیت این گزارش ها، عبدالعزیز رنتیسی رهبر پیشین حماس، حملات انتحاری را به مثابه مهمترین «حربه استراتژیك» برای مقاومت فلسطینیان قلمداد كرد.رمضان عبدالله شله دبیركل جهاد اسلامی فلسطین به عنوان یكی از مدافعان حملات انتحاری پیرامون مزایای این اقدامات این گونه اظهارنظر كرده كه: «دشمن ما دارای پیشرفته ترین سلاح ها در جهان است و ارتش دشمن به لحاظ آموزشی، در یك استاندارد خیلی بالا قرار دارد ما چیزی جز حربه شهادت برای دفع كردن كشتار و خشونتی كه علیه ما صورت می گیرد، نداریم. ساده است كه فقط به قیمت از دست دادن جانمان تمام می شود... بمب های انسانی شكست ناپذیرند حتی در برابر بمب های هسته ای.»این حربه به عنوان سلاحی بزرگ برای ضعیفان در مقابل دشمن خیلی قوی تر و مافوق تر كاربرد پیدا می كند. مورد خلبانان كامیكازه موضوع را روشن تر می سازد. ژاپن در نوامبر ۱۹۴۴ در شرایطی مجبور به استفاده از خلبان كامیكازه در پایان جنگ شد كه شرایط جنگ به ضرر این كشور تمام می شد.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید