سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


تلنگری دیگر


با این نگاه می توان به بررسی و تحلیل تاثیر حوادث و بلایا در سیر تكامل دستاوردهای بشری پرداخت. در واقع انسان در طول حیات خویش در واكنش به هر حادثه ناخوشایند اندیشیده و راهی را در پیش گرفته است تا بار دیگر در شرایطی مشابه گرفتار زیان های دوباره نشود یا آنكه دست كم آسیب كمتری ببیند. بخشی از این تجربه ها به ارتقای ایمنی در ساخته های بشری منجر شده است تا آنجا كه امروزه هر آنچه از چرخه تولید صنعتی بیرون می آید، نشان ایمنی را بر خود دارد و ایمنی بیشتر اثبات كننده مرغوبیت و كیفیت بالای كالاها و خدمات محسوب می شود. یافتن نمونه هایی از این دست دشوار نیست و نگاهی به اطراف می تواند به دریافت این واقعیت یاری رساند. گذشت زمان و ادامه این روند سبب شده حلقه ایمنی در گرداگرد حوادث و بلایا تنگ تر شود. هر حادثه تجربه ای را نصیب بشر ساخته است تا بر كیفیت زندگی خویش بیفزاید و بر مخاطرات موجود در محیط زندگی غلبه یابد. رویارویی با پدیده طبیعی زمین لرزه نیز درس آموزی را برای بشر به ارمغان آورده است. درس های نخست آن بود كه سقف و ستون سرپناه باید استوار باشد و علاوه بر تحمل فشار عمودی باید فشارهای ناشی از حركت های افقی را نیز تاب بیاورد. از این رو مهندسان سازه دست به كار شدند و اینك با به خدمت گرفتن سختی فلز و استواری بتن و به كار بستن شیوه های نوین ساخت وساز، ایستایی و جلوگیری از ریزش سازه ها ممكن شده است. رفته رفته تدابیر دیگر نیز به موازات ساخت وساز مقاوم به خدمت گرفته شد. تجهیزات امداد و نجات متنوع و به روز شده است و آموزش های عمومی، سطح دانایی و توانایی انسان را در پیشگیری و رویارویی با حوادث ارتقا بخشیده است. حتی ساختار های زندگی اجتماعی و سازوكار های زندگی در شهرهای بزرگ تحت تاثیر تجربه رویارویی با حوادث و پدیده های طبیعی خشن مورد بازنگری و تجدید نظر قرار گرفته و شیوه های اعمال مدیریت در بخش حاكمیت های كلان و مدیریت های شهری متحول شده است. این روند همچنان ادامه دارد اما هر یك از كشور های جهان در بخشی از طیف تلاش برای غلبه بر حوادث و خشونت طبیعت قرار دارند. اگر از رویارویی ایران با حوادث انسان ساز همچون آتش سوزی، تصادفات و... و نیز پدیده های طبیعی خشن چون زمین لرزه، سیل، توفان و... در دهه های اخیر نموداری ترسیم شود آشكار می شود كه از هر حادثه یا واقعه بزرگ تجربه هایی اندوخته شده و برنامه هایی برای رفع آن طراحی و به عمل درآمده است كه در نهایت به خروج از شرایط دشوار یاری رسانده است اما با این وجود كماكان در قیاس با كشور های توسعه یافته و حتی برخی كشور های در حال توسعه جهان و نیز منطقه از موقعیت مطلوب فاصله داریم. زلزله خونبار ۱۳۴۱ بوئین زهرا به نوعی نخستین واقعه طبیعی بزرگ در دوران معاصر به شمار می آید كه تلنگر آن حاكمیت وقت را به چاره اندیشی برای پوشاندن نقاط ضعف كشور در رویارویی با واقعه زلزله واداشت. از همین رو در بررسی تاریخ حوادث و پدیده های خشن دهه های اخیر، تدابیر اتخاذ شده بعد از زلزله سال ۱۳۴۱ مقطع نخست چاره اندیشی در غلبه بر غافلگیری ناشی از وقوع زلزله محسوب می شود. بحث و بررسی برای ساخت و ساز مقاوم و برخورداری از تشكیلات مردمی مناسب رویارویی با شرایط اضطراری از آن زمان مطرح شد. بخشی از پیشنهادها در كانون توجه قرار گرفت و در نتیجه تغییراتی در ساختارهای امداد و نجات، مدیریت شهری، بهبود تجهیزات و تغییر مقررات ساخت وساز اعمال شد اما با گذشت زمان ابعاد فاجعه فراموش شد و به دنبال آن راهكارهای پیشنهاد شده مورد غفلت قرار گرفت. ضربه دوم برای هوشیاری در برابر خطر زلزله در سال ۱۳۵۶ و در جریان زلزله شدید طبس وارد آمد. بار دیگر بحث ها بر سر اصلاح ساختارهای امداد و نجات، پیشگیری و آمادگی لازم در رویارویی با زمین لرزه مطرح شد اما زلزله تحت تاثیر تحولات سیاسی آن سال ها قرار گرفت و بار دیگر برنامه ریزی برای تقویت ساختار های كشور در ابعاد مختلف و در رویارویی با حوادث و پدیده های خشن مورد غفلت قرار گرفت. ضربه سوم به سال ۱۳۶۹ و زلزله مرگبار منجیل و رودبار بازمی گردد. پرونده زلزله یك بار دیگر گشوده شد و این بار با توجه به نزدیكی صحنه حادثه به پایتخت نگرانی ها با حجم گسترده تری مطرح شد. فرصت ایجاد شده سبب شد تا بخشی از ساختارها اصلاح و تدابیر قابل توجهی اندیشیده شود. ایجاد كمیته ملی كاهش اثرات بلایای طبیعی، پیش بینی ستادهای حوادث غیرمترقبه در استانداری ها، تقویت جمعیت هلال احمر و تدوین «آئین نامه ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله ۲۸۰۰» بخشی از دستاوردهای هشدار سوم به شمار می آید. از آن پس ثبت هشدارهای كوچك تر نیز تا حدی از فراموشی كامل موضوع زلزله جلوگیری كرد. به موازات نامگذاری دهه ۱۹۹۰ از سوی سازمان ملل به نام دهه كاهش اثرات ناشی از بلایای طبیعی، برنامه هایی به اجرا درآمد اما ضربه چهارم در جریان زلزله شهر تاریخی بم بار دیگر نشان داد كه نقاط آسیب پذیر چنان وسیع و گسترده است كه غلبه بر تمامی ضعف ها و كاستی ها در این حوزه به یك باره و طی دوره ای كوتاه امكان پذیر نیست. امروز نقطه امیدوار كننده، قرار گرفتن موضوع بهبود شاخص ایمنی در برابر حوادث و پدیده های خشن در كانون توجه افكار عمومی و در نتیجه فراموش نشدن موضوع از نظر مسئولان و كارشناسان است كه تداوم آن به ترمیم و تقویت ساختار های موجود در زمینه مدیریت شهری، مدیریت حوادث و سوانح، بهبود كیفیت ساخت و ساز، افزایش كمی و كیفی تجهیزات امداد و نجات و نیز جدی گرفتن آموزش شهروندان با راه های پیشگیری و مقابله با حوادث و شرایط اضطراری می انجامد. زلزله روز گذشته زرند نیز تلنگری دیگر محسوب می شود تا طرح های پیشنهاد شده بعد از زلزله بم و مصوبات تصویب شده فراموش نشود.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید