پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جنگ ویتنام


سایگون دهم اردیبهشت برابر با ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ به تصرف نیروهای ویت كنگ درآمد و به جنگی پایان داد كه سی سال پیش از آن آغاز شده بود.كشور ویتنام كه در آن هنگام ۳۶ میلیون نفر جمعیت داشت نخست در مقابل فرانسه ایستاد و پس از آن پشت آمریكا را به خاك مالید.جنگ از هنگامی آغاز شد كه در دوم سپتامبر سال ۱۹۴۵ یعنی كوتاه زمانی پس از پایان جنگ دوم جهانی رهبر پارتیزان های ویتنام هوشی مین پس از آن كه شاه ویتنام بائودای كه قرارداد همكاری با فرانسه از قرن نوزدهم را ملغی شده تلقی كرد از سلطنت كناره گرفت و در هانوی جمهوری دموكراتیك ویتنام به جای دولت پادشاهی ویتنام توسط هوشی مین اعلام وجود كرد.
با اعلام رسمی این جمهوری دولت فرانسه با اتكا به قراردادی كه در قرن نوزدهم با ویتنام پادشاهی بسته بود، ضمن عدم پذیرش این دولت به عنوان نماینده مردم ویتنام در تدارك مبارزه با آن درآمد و كوتاه زمانی پس از آن در سال ۱۹۴۶ نیروهای خود را به ویتنام گسیل كرد.جنگ آغاز شد و جدالی در دین بین فو كه به نابودی آخرین نیروهای فرانسوی در ویتنام انجامید بر پایان نفوذ فرانسه در ویتنام صحه گذاشت.كنفرانس بین المللی هند و چین كه در ژنو تشكیل شد در سال ۱۹۵۴ ویتنام را به دو بخش جدا كه خط جغرافیایی ۱۷ درجه مرز بین آنها بود تقسیم كرد.
ولی ویتنام در این هنگام به گوی آتشینی در صحنه جنگ سرد تبدیل شده بود.آمریكا كه خود را یكه تاز جهان می دانست در صدد بود آب ریخته را به جوی بازگرداند و جایگزین فرانسه در هندوچین شود. آمریكا دیواری را در مقابل نفوذ كمونیسم در جنوب شرقی آسیا در ذهن می پروراند كه ویتنام خشت اصلی این دیوار بود. سایگون در جنوب باید توازنی را با هانوی در شمال بوجود می آورد تا از نفوذ عقاید كمونیستی به بقیه كشورهای همجوار نیز جلوگیری كند.
اما مسكو و پكن به كشور برادر ویتنام شمالی چشم دوخته بودند كه می توانست در برابر نفوذ آمریكا ایستادگی كند، ولی آمریكا هر روز بر تدارك نظامی خود افزود و مدام در باتلاقی كه هنوز عمق آن پیدا نبود فرو می رفت.مأموران مخفی آمریكا كه عضو سیا بودند به ویتنام گسیل شدند و از سوی دیگر در جنوب نهضت مقاومتی شكل می گرفت كه از كمك شمال نیز برخوردار بود و به نام ویت كونگ در تاریخ اثرگذار شد.در اوایل دهه شصت میلادی فعالیت ویت كونگ ها افزایش یافت و به موازات آن رئیس جمهور وقت آمریكا جان اف كندی نیز بیش از ۱۰ هزار مستشار نظامی به ویتنام جنوبی فرستاد.
نخستین بمباران آمریكایی ها در پایان سال ۱۹۶۴ و در زمان ریاست جمهوری لیندن جانسون بود.دلیل این بمباران ویتنام شمالی حادثه ای بود كه به گفته آمریكایی ها در خلیج تونگ كینگ اتفاق افتاده بود.
آمریكایی ها ادعا كردند كه یك كشتی جنگی آمریكایی مورد گلوله باران قایقهای ویتنام شمالی قرار گرفته و همین موضوع آنان را به پاسخ واداشته است. پاسخی كه سرآغاز جنگی خونین شد.
در هشتم ماه مارس ۱۹۶۸ نخستین واحدهای ارتش آمریكا رسماً در بندر دانانگ پیاده شدند. هرگز جنگی رسمی به ویتنام شمالی اعلام نشد.نیروهای ویتنامی كه ازسوی مردم عادی و كشاورزان حمایت می شدند از همین هنگام بر مقاومت خود افزودند و كوتاه زمانی پس از آن و با درگیر شدن هر چه بیشتر آمریكایی ها در جنگ، سربازان آمریكایی به مرحله ای رسیدند كه در هر ویتنامی پارتیزانی را می دیدند و به همین نسبت نیز بر جنایتهای خود افزودند. صحنه كشتن یك اسیر ویتنامی توسط رئیس پلیس سایگون و یا دهكده هایی كه ابتدا با بمبهای آتش زا بمباران شده و سپس توسط كماندوهای آمریكایی نابود می شدند هنوز در خاطره ها مانده است. آمریكا ولی پا را از این فراتر نیز نهاد و با مواد شیمیایی تمام مناطقی را كه تحت تسلط ویت كنگ بود با هواپیما سم پاشی كرد. نام عنصر نارنجی كه نام این ماده شیمیایی بود سالها به عنوان لكه ننگی بر تارك آمریكا درخشید. عنصر نارنجی كه حتی تا امروز قربانی می گیرد ماده ای بود كه عنصر اصلی آن دی اكسین بود و به بیماریهای گوناگونی از جمله سرطان و معلولیتهای ذهنی می انجامید. هنوز هزاران آمریكایی كه از جنگ ویتنام بازگشته اند در دادگاه ها برضد كارخانه سازنده این ماده شیمیایی ادعای خسارت می كنند؛ ولی دادگاهی در آمریكا كارخانه سازنده را از اتهام مبرا دانسته و دولت آمریكا را مسبب آن می داند. با پرداخت ۱۸۰ میلیون دلار به صندوقی برای كمك به صدمه دید گان آمریكایی این دادگاه سال گذشته در آمریكا پایان یافت ولی برای هزاران و شاید میلیونها ویتنامی كه هنوز و حتی پس از سی سال از بیماری و اثرات ناشی از عنصر نارنجی لطمه دیده اند آمریكا هیچ اقدامی انجام نداد.
ژنرال جیاپ فاتح دین بین فو و سایگون
۷۲ میلیون لیتر از این ماده شیمیایی بر فراز كشتزارهای ویتنام فروپاشیده شد.در آخر دهه شصت میلادی بیش از نیم میلیون سرباز و نظامی آمریكایی در ویتنام حضور داشتند. بیش از ۵۸ هزار آمریكایی و دو میلیون ویتنامی جان خود را از دست داده بودند.
فشار افكار عمومی جهانیان كه هر روز بر وسعت آن افزوده می شد از یك سو و ناكامی های نیروهای آمریكایی از سوی دیگر، آمریكا را بر آن داشت تا راه خروج از این منجلاب را بیابد. میلیون ها پیر و جوان در اروپا و آمریكا، «هوشی مین هوشی مین» فریاد می زدند و همین موضوع به آمریكائیان در داخل ویتنام فهماند كه دوران آنان در ویتنام به سر آمده است.پس از پنج سال گفت وگو و پس از آن كه بمبارانهای گسترده آمریكائیان نیز گره ای را در ویتنام نگشود، رئیس جمهور وقت آمریكا ریچارد نیكسون موافقت كرد تا قراردادی برای پایان جنگ به امضا برسد. در بیست و هفتم ژانویه سال ۱۹۷۳ در پاریس قرارداد صلح امضا شد. قراردادی كه نخست صلحی در پی نداشت. آمریكائیها با این قرارداد به پایان حضور نظامی خود دل بسته بودند ولی به این امید بودند كه دولت دست نشانده آنان در سایگون، جا را پای آنان نهد. در اوایل سال ۱۹۷۵ دولت هانوی با اتكا به ویت كونگها بر شدت حملات خود افزود و در سی آوریل ۱۹۷۵ با تصرف سایگون به سی سال جنگ پایان داد. اما پایان جنگ، پایان ماجراجویی آمریكا در ویتنام نبود. هزاران ویتنامی كه خانه و كاشانه خود را از دست داده بودند با ویرانه ای مواجه بودند كه بازسازی آن تلاشی همگانی را می طلبید.با سقوط سایگون نام رهبر ویتنام شمالی جایگزین این نام شد و شهر هوشی مین قد برافراشت. نظامیان ویتنامی كه در كنار آمریكائیها می جنگیدند سعی در فرار از سایگون كردند و فرار آمریكائیها آن قدر عجولانه انجام شد كه آنان حتی نتوانستند بسیاری از وابستگان محلی خود را نیز از سایگون خارج كنند. وسایل نظامی آنچه سالم مانده بود به دست نیروهای ویت كنگ و شمال افتاد. ۵۸ هزار و۲۴۵ آمریكایی جان خود را از دست داده بودند.آمریكا پس از شكست در ویتنام كه به گفته آنان نخستین شكست آمریكا در تاریخ است دیگر تمایلی به حضور نظامی در خارج از مرزهای خود را نداشت و هیچ سیاستمدار آمریكایی نمی خواست كه جان سربازان خود را در خارج به خطر اندازد. این موضوع پس از پایان جنگ سرد و خروج شوروی از صحنه سیاسی جهان تغییر كرد. جنگ اول خلیج فارس كه به بیرون راندن نیروهای عراقی از كویت در سال ۱۹۹۱ انجامید سرآغازی برای حضور دوباره نظامی آمریكا در خارج شد.در زمان ریاست جمهوری بیل كلینتون، آمریكا بار دیگر در سومالی، بوسنی، كوزوو، هائیتی، لیبریا، عراق و افغانستان اظهار وجود كرد.كلینتون نخستین رئیس جمهور آمریكا بود كه پس از پایان جنگ در اكتبر سال ۲۰۰۰ از ویتنام دیدن كرد.هنگامی كه در مارس ۲۰۰۳ نیروهای آمریكایی قدم به خاك عراق نهادند شبح جنگ ویتنام بار دیگر نمایان شد ولی به عقیده بسیاری از كارشناسان مقایسه جنگ عراق با ویتنام صحیح نیست. در ویتنام ۵۸ هزار آمریكایی كشته شدند و بیش از نیم میلیون نظامی آمریكایی در آن كشور حضور داشتند در حالی كه در عراق اكنون ۱۵۰ هزار نظامی آمریكایی اسكان داده شده اند و حضور فیزیكی آمریكائیها با شكل گرفتن دولتی مردمی كاهش نیز خواهد یافت. در ویتنام بیست و پنج سال مقاومت نیروی همگون را برای مبارزه علیه آمریكا تربیت كرده بود كه در نوع خود بی نظیر بود. ولی شبح ویتنام هرگز از خاطره آمریكائیها زدودنی نیست و حتی بر مبارزه های انتخاباتی نیز سایه افكند. درگیری بین طرفداران جان كری كه خود در ویتنام خدمت كرده بود و جورج بوش كه به نوعی با خدمت در گارد ساحلی از جنگ گریخته بود هنوز در خاطره ها مانده است. درحالی كه هر روز هزاران جهانگرد به دیدن مزار آمریكایی می روند كه در جنگ ویتنام جان خود را از دست داده اند هزاران سرباز بازگشته از ویتنام به خیل بی خانمانان آمریكا پیوسته اند و براساس آخرین آمار۳۰۰ هزار سرباز بازگشته از ویتنام بی خانمان و خیابان خواب هستند. آمریكا حتی هنوز عقده جنگ ویتنام را از خود دور نكرده است و هنگامی كه هنرپیشه قدیمی آمریكا «جین فوندا» كه در سال ۱۹۷۲ در اعتراض به حضور آمریكا در ویتنام جنوبی به هانوی سفر كرد، در مراسمی انتخاباتی به سیاستهای جورج بوش حمله كرد مورد اعتراض حاضران قرار گرفت و او را به باد ناسزا گرفتند.دسته گلهایی كه در مزار كشته شدگان جنگ ویتنام در واشنگتن نهاده می شود ،خاطره جنگی را در ذهن آمریكاییان زنده می كند كه جامعه آمریكا را دگرگون كرد.آمریكای پس از جنگ ویتنام دیگر آمریكای پیش از جنگ نبود و هر گامی كه این كشور برای حضور در صحنه ای دیگر بردارد، با نخستین گام های آنان در ویتنام مقایسه می شود. به عبارت دیگر، ویتنام؛ پایان تاریخ آمریكای به گمان خود آزادی طلب و آغاز آمریكایی تجاوزگر و اقتدارگراست.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید