چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

چینی ها از کسی «نه» نمی پذیرند


كل جهان در معرض فرو غلتیدن به ورطه خطر و نابودی قرار دارد.اگرچه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ثابت كرد كه «كمونیسم» پدیده ای ناكارآمد و غیرانسانی است، برخی از مفاهیم كمونیسم هنوز برای توجیه دیكتاتوری های سیاسی در بعضی ممالك مورد استفاده قرار می گیرند. چین و كره شمالی جزء این قبیل كشورها به شمار می روند و هر دو منابع عمده ناپایدار و بی ثباتی در آسیا محسوب می شوند.چین و كره شمالی هر دو سانسور اندیشه های مخالف را سرلوحه اقدامات خویش قرار داده اند و كنترل شدیدی را بر آزادی بیان كه اصولاً جایگاه قابل اعتنایی در تفكر كمونیسم ندارد اعمال می كنند. جز در مورد هنگ كنگ و ماكائو كه حدود یك و نیم قرن تحت استیلای اروپاییان قرار داشتند و تایوان كه خود را سال ها پیش از یوغ حكومت سركوبگر «چیانگ كای- شك» رهایی بخشید و مستقلانه راه دموكراتیزاسیون را در پیش گرفت، مردم چین هرگز شانسی برای تجربه كردن یك «جامعه مدنی» نداشته اند.
• استراتژی منسوخ در خدمت اهداف چین
وقتی ما حضور فزاینده چین را در بطن تحولات بین المللی مورد ملاحظه قرار می دهیم، مهمترین چیز این است كه هدف و مقصود واقعی حكومت مركزی چین برای ما مسجل شود. یكی از شاخص های اصلی تداوم حضور پكن در عرصه های مختلف منطقه ای و بین المللی، طرح دائمی ادعاهای ارضی چین و نیز موضوع ساختار تشكیلات نظامی آن است.این استراتژی در دنیای امروز منسوخ شده است. چین، مدت ها پیش، تبت را كه منطقه ای متشكل از یك گروه نژادی متمایز با یك فرهنگ منحصر به فرد محسوب می شود ضمیمه قلمرو خویش كرد و اكنون نیز به ادعاهای ارضی مختلف در مورد مناطقی واقع در آب های اطراف فیلیپین، ویتنام و ژاپن اصرار می ورزد.ماهیت واقعی پكن همچنین می تواند در یك اصل مورد ادعای زمامداران چینی موسوم به اصل «یك كشور، دو سیستم» تجسم یابد. بر پایه این اصل، چینی ها به دروغ از لیبرالیزاسیون یا آزادسازی بخش اقتصاد در كشورشان دفاع می كنند. اگر ما فرآیند صنعت را به یك رودخانه تشبیه كنیم، مفهوم فرآورده های جدید و توسعه فناوری ها نمایانگر نزدیكترین نقاط به سرچشمه رود یا بالادست جریان خواهد بود. تولید انبوه به عنوان نقطه میانی رود شناخته خواهد شد و توانایی برای توزیع كالاهای ساخته شده از طریق توسل به شیوه های كارآمد بازاریابی و تبلیغ به عنوان نقطه انتهایی آن در نظر گرفته خواهد شد.اقتصاد چین هم اكنون فقط قادر به به جریان انداختن بخش میانی رود است. اقتصاد این كشور پهناور بیش از هر چیز مدیون فراوانی و ارزانی فوق العاده نیروی كار است. در مقابل، هیچ مجوزی برای تاسیس اتحادیه های كارگری در چین صادر نمی شود. پكن البته هیچ محظوریت اخلاقی یا اساساً هیچ تردیدی در سرقت و جعل فرآورده های جدید كه پس از طی مراحل گوناگون و استفاده از انواع فرآیندهای بالادستی پیشرفته در سایر كشورها به بازارهای جهانی عرضه می شوند حس نمی كند.
اقتصاد در خدمت نظامی گری
اگرچه اقتصاد در حال رشد چین به عنوان یك بازار جدید در جهان نگریسته می شود، اما مهم است كه این آگاهی نزد ما حاصل شود كه رشد اقتصادی این كشور اساساً برای تداوم مدرنیزاسیون نظامی پكن مورد استفاده قرار می گیرد، ضمن اینكه توجیه تداوم حاكمیت اقتدارمآبانه «حزب كمونیست» در سایه رشد اقتصادی چین محقق خواهد شد. توسعه لجام گسیخته این كشور بیشتر شبیه وضع نابسامان طرح های نیمه تمام ساختمانی در اقصی نقاط چین است كه الزاماً تخریب محیط زیست را در پی خواهد داشت. به عنوان مثال، در بخش هایی از رودخانه زرد كه یكی از بزرگترین و پر آب ترین رودخانه های جهان شناخته می شود جریان آب به یك ایست كامل رسیده است.همچنین تناقضات بیشماری در حوزه های مختلف داخلی از جمله درآمد سالیانه یا به طور كلی سطح زندگی و رفاه اقشار مختلف مردم چین وجود دارد. در حالی كه چند هزار چینی تازه به دوران رسیده قادرند سالیانه بیش از ۹۳۰ هزار دلار كسب كنند، درآمد سالیانه بیش از یك میلیارد چینی فقیر ندرتاً در طول یك سال به ۹۳ دلار می رسد.
• مخفی كاری با خودكشی فرقی ندارد
به رغم محدودیت های فراوان ایجاد شده بر سر راه فعالیت رسانه های مستقل، گزارش های دریافتی از چین حاكی از وجود تناقضات متعدد در عرصه سیاست داخلی این كشور از جمله تلاش وافر مقامات حكومت مركزی برای سرپوش گذاشتن بر مفاسد اجرایی و اقتصادی مختلف نزد دست اندر كاران بخش عمومی است. با این حال، علاقه وافر زمامداران برای حفظ استیلای تك حزبی خویش باعث شده است تا آنها از بررسی دلایل رشد فساد اقتصادی در چین و فضای غبارآلود و مسموم ایجاد شده بر اثر آن غافل شوند.در عوض، حكومت مركزی در چین در اندیشه ترویج نوع خطرناكی از ملی گرایی (ناسیونالیسم) به سر می برد تا بلكه به وسیله آن بتواند اذهان عمومی را از بذل توجه به محرومیت های مشهود داخلی منحرف سازد. هم به طور تلویحی و هم به مدد اتخاذ مواضع صریح، زمامداران پكن در حال دامن زدن به عواطف ضد ژاپنی در چین از طریق یادآوری تجاوز ارضی ارتش ژاپن به قلمرو چین در آستانه وقوع جنگ جهانی دوم هستند. چینی ها ادعاهای ارضی خویش را در مورد بخش هایی از قلمرو ژاپن كه به موجب انعقاد توافقنامه ای با ایالات متحده آمریكا رسماً به توكیو بازگردانده شده است از سر گرفته اند.چین همچنین اصرار می ورزد كه تایوان (به عنوان بخش جدایی ناپذیری از سرزمین اصلی) دوباره به آغوش پكن بازگردانده شود. استدلال چینی ها در این رابطه بر این پایه استوار است كه مردم تایوان از همان نژاد مردمان سرزمین اصلی هستند كه در سوی دیگر دریای چین زندگی می كنند. قانون جدید «مبارزه با تجزیه طلبی» كه چندی پیش در چین به تصویب رسید و حق استفاده از نیروی نظامی را برای رویارویی با ناقضان آن محفوظ دانسته است اصولاً با هدف تحت الشعاع قرار دادن تلاش تایوان برای كسب استقلال رسمی از چین به مورد اجرا گذاشته خواهد شد.
• طمع اروپاییان حد و مرز نمی شناسد
در این فضای آكنده از تنش و تخاصم در شرق آسیا، اتحادیه اروپا مشغول بررسی طرح تحریم تسلیحاتی خویش علیه چین است. این اقدام هرگز از جهل اروپاییان نسبت به ماهیت تنش های فزاینده در آسیا نشأت نمی گیرد بلكه بیش از همه نمایانگر حرص و طمع ایشان نسبت به بودجه نظامی چینی ها است.از آنجایی كه جهان هر سال، هم به لحاظ مجاورت فیزیكی و هم به لحاظ مقاربت زمانی، كوچكتر از قبل می شود، لذا كل جامعه بین المللی، از جمله اروپا، ممكن است در آینده تحت تأثیر تبعات جاه طلبی چینی ها قرار بگیرند. بسیاری از ما شكل گیری جوامع مدنی خویش را مدیون رشادت ها و فداكاری های نیاكان خویش هستیم. آیا ما نیز خواهیم توانست جلوی شلوغ كاری چینی ها را كه ظاهراً قصد دارند به بهانه تأمین منافع خویش آسیا و جهان را به آشوب بكشند بگیریم؟ روشن است كه باید در این باره چاره ای اندیشیده شود.
منبع: اینترنشنال هرالد تریبیون
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید