پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

جنگ عراق؛ مکان مناسبی برای دروغگوها


ایندیپندنت در این تحلیل آورده است: «اما گذشته از شرایطی كه جنگ به وجود می‌آورد، عراق خود نیز مكان حاصلخیزی برای دروغگویی است. بنابر ادعاهای بوش، جنگ عراق خیلی پیش‌ها با اعلام او مبنی بر این كه ”عملیات تكمیل شد“، باید پایان می‌یافت.
جلال طالبانی، رییس جمهور عراق نیز در حاشیه‌ی كنفرانس سران كشورهای آمریكای لاتین و عرب در برزیل گفته بود كه جنگ تنها در سه یا چهار استان از ۱۸ استان عراق در جریان است، اما در بغداد ۳۰۰۰ سرباز كرد یا پیشمرگ از محل اقامت طالبانی محافظت می‌كنند. هیچ شكی نیست كه آمریكا در جنگ پیروز نشده است. اكثر مناطق عراق خون آلود است و ارتش آمریكا نمی‌تواند مسیر كوتاه منتهی به فرودگاه را كنترل كند در حالی كه مهمترین جاده در كشور می‌باشد و ستادهای غیرنظامی آمریكا را در ”منطقه‌ی سبز“ به ستادهای نظامی‌اش به «اردوگاه پیروزی» می‌رساند. گسترش شكست آمریكا در كنترل عراق با این حقیقت كه حضور رسانه‌های خارجی در مركز بغداد بسیار خطرناك است، پوشانده شده است.» در ادامه‌ی این تحلیل آمده است: «”خبرنگاران همراه“ موجب تقویت خوشبینی غلط می‌شوند. این بدان معنی است كه خبرنگاران تنها جایی حضور دارند كه نیروهای آمریكایی فعال هستند. خبرنگاران شجاعانه حملات آمریكا به فلوجه را در سال گذشته پوشش دادند و آن را درست نشان دادند اما جهان خارج از این واقعه بی‌اطلاع بود، زیرا هیچ خبرنگاری با نیروهای آمریكایی نبود. چرا ارتش بسیار با تجربه و مجهز آمریكا در عراق شكست خورد؟ بعد از افزایش خشونت‌ها در ماه گذشته هیچ شكی باقی نمانده است كه آمریكا نتوانسته شورشیانی را كه می‌گوید باقی مانده‌ی حكومت صدام به علاوه عده‌یی همكاران خارجی آنها هستند، شكست دهد. بخشی از این شكست سیاسی است. بلافاصله بعد از سقوط صدام نظرسنجی‌ها نشان داد كه مردم عراق در این كه كشورشان اشغال شده یا آزاد، دچار شكاف عمیقی هستند. اما با گذشت هشت ماه از جنگ، اكثریت عمده‌ی شیعیان و سنی‌ها معتقد بودند كه كشورشان اشغال شده و از این امر راضی نبودند. بسیاری از گروه‌های مقاومت، عرب‌های سنی متعصبی هستند كه شیعیان را نیز مانند سربازان آمریكایی كافرانی می‌دانند كه كشتن آنها وظیفه‌ای شرعی است. دیگر گروه‌ها نیز تحت رهبری افسران نیروهای امنیتی وحشی زمان صدام هستند. از ابتدا یك نوع اختلال در نیروهای مسلح آمریكا وجود داشت. قدرت آتش گسترده‌ی آنها بیانگر این بود كه آنها در هر جنگی پیروز می‌شوند اما بدین معنی نیز بود كه آنها به طور تصادفی تعداد زیادی غیرنظامی عراقی را نیز می‌كشند. ارتش آمریكا هنوز آمار تلفات غیرنظامیان عراقی را اعلام نكرده است، اما عراقی‌ها خودشان می‌دانند كه چه تعداد از نیروهایشان كشته شده‌اند. ماشین جنگی آمریكا فوق مسلح بود، ارتش آمریكا برای جنگ با تكنولوژی بالا آماده بود و نه كمتر. منابع گسترده‌ی آن در برابر بمب‌های كار گذاشته در كنار جاده آسیب پذیر بود. حتی خنثی كنندگان مین نیز كاری از دستشان بر نمی‌آید؛ زیرا كنار جاده‌های عراق مملو از فلزات است. آمریكا همچنین در ابتدا فكر نمی‌كرد كه همه‌ی عراقی‌ها سلاح داشته باشند و داشتن سلاح را نشانه‌ای از تمایل خصمانه نسبت به اشغال بدانند.» ایندیپندنت در بخش دیگری از این تحلیل خاطرنشان كرده است: «از سوی دیگر نیروهای آمریكایی حاضر در عراق نیز كم هستند و تنها نیمی از ۱۴۵ هزار نیرویی كه در این كشور حضور دارند، نیروهای جنگی هستند. مثلا در جنگ فلوجه مجبور شد اكثر نیروهای خود را از سایر نقاط عراق به این شهر انتقال دهد. ارتش آمریكا مانند یك واحد آتش نشانی رفتار می‌كند، به طور موثر شعله‌های آتش را كاهش می‌داد اما قبل از مهار كامل آتش آنجا را ترك می‌كرد. كمبود نیروهای آمریكایی یك توضیح سیاسی دارد، دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریكا قبل از جنگ ژنرال‌هایی را كه می‌گفتند صدها هزار نیروی خارجی برای حفظ عراق ضروری است، مسخره كرد اما این اشتباه در عراق برای آنها ثابت شد. آمریكا برای این كه بار را از شانه‌ی نیروهایش بردارد به فكر تشكیل نیروی امنیتی عراق افتاده است اما این سیاست با شكست مواجه شده است. مشكل اینجا است كه نیروهای عراقی اغلب از شبه نظامیانی هستند كه پیشینه‌های قومی و یا مذهبی دارند. بهترین این نیروها پیشمرگ‌های كرد هستند و واحدهای شیعیان نیز به سپاه بدر تعلق دارند.» در پایان این تحلیل آمده است: «بزرگترین شكست آمریكا در عراق اشتباهاتی نیست كه مرتكب شدند بلكه مشكل سیستم سیاسی است كه برای جبران آن شكست‌ها ناتوان است.»
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید