پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا
سیاهپوشان تبر به دست
فاشیسم
این واژه از «فاشس» لاتینی گرفته شده است. در روم باستان، فاشس، تبری بود كه به گرد آن میلههایی در امتداد دسته تبر میبستند و پیشاپیش فرمانروایان رومی به عنوان مظهر و نشانه قدرت حمل میكردند. این نشانه را نخستینبار حزب فاشیست ایتالیا به رهبری موسولینی به عنوان مظهر حزب به كار برد. عنوان فاشیسم بطوركلی برای اشاره به جنبشهای قدرتگرا مثل نازیسم آلمان و فالانژیسم اسپانیا به كار میرود. فرق فاشیسم و نازیسم در این بود كه فاشیستهای ایتالیا خواستار امپریالیسم و احیای امپراتوری روم بودند و نازیهای آلمان خواستار یك نظم نوین بر اساس برتری نژاد ژرمن.در عین حال، هر دو را انقلاب طبقه متوسط دانستهاند علیه نهادهای دموكراتیك ناقا و همراه با كاركرد بد نظام اقتصادی مبتنی بر سرمایهداری لیبرال قرن نوزدهم اروپا. به عبارت دیگر فاشیسم عبارت است از جریان ناسیونالیستی افراطی جامعه طبقاتی (سرمایهداری) كه تعصب ملی را موعظه میكند ومی كوشد تا با سوء استفاده از احساسات میهندوستی، ملتهای مختلف را به جان یكدیگر بیندازد و به این وسیله از طرفی از تضاد طبقاتی داخل كشور بكاهد و آن را به سطح تضاد بین ملتها برساند و از طرف دیگر سایر ملل را نیز برای منافع خود به بردگی بكشاند. فاشیسم، نیات ضدانسانی خود را زیر جملات توخالی درباره میهن و ضدیت با سرمایهداری پنهان میكند و بطوركلی، بیانگر استقرار یا كوشش برای استقرار گونهیی رژیم دیكتاتوری (فردی) بر پایه خشونت و ترور ، ناسیونالیسم افراطی، بزرگداشت دولت و امحای نهادهای دموكراتیك و دشمنی آشكار با دموكراسی، لیبرالیسم و سوسیالیسم است.
رژیم فاشیستی
رژیم مبتنی بر محو كامل دموكراسی، استقرار دیكتاتوری خشن و بیرحم به دست ارتجاعیترین و ماجراجویانهترین گروههای درون سرمایهداری، صاحبان منافع و مالكان بزرگ. رژیم فاشیستی به عنوان پایگاه تودهیی از خرده بورژوازی و كارگران ناآگاه نیز سود میبرند. این واژه معمولا برای مشخاكردن ویژگیهای انواع حكومتهای خودكامه،ضد اندیشهها و افكار آزادیخواهی، اقتدارگرا،ملیگرا، آزادیستیز، ضدسوسیالیستی و مخالف احزاب و نهادهای دموكراتیك به كار می رود. رژیم فاشیستی دارای فلسفه سیاسی اصولی و متجانس نیست. رژیمهای فاشیستی با استفاده از نظریههای نژادپرستانه، ملیگرایانه و در پوششهای گوناگون وعوامفریبانه مثل سوسیالیسم ملی، دموكراسی ملی، ضد سرمایهداری یا عالیترین حق حاكمیت و ارتباط با منافع و امنیت ملی میكوشند سیاست خارجی تجاوزگرایانه خود را توجیه كنند وماهیت طبقاتی فاشیسم حاكم را پنهان كنند. حامیان اجتماعی فاشیسم را در دوره بین دو جنگ جهانی اول و دوم عمدتا گروههای نظامیان، طبقه متوسط یا خرده بورژوازی و كارگران ناآگاه تشكیل میدادند كه از برهمخوردن نظم اجتماعی و بحرانهای اقتصادی و رشد جنبش سوسیالیستی به هراس افتاده بودند.
بنیتو موسولینی
بنیتو موسولینی بنیانگذار مكتب فاشیسم و دیكتاتور ایتالیا در سال ۱۸۸۳ در خانواده فقیری در شمال ایتالیا به دنیا آمد. وی در سال ۱۹۰۲ برای فرار از خدمت نظام به كشور همسایه ایتالیا، سویس، گریخت و دو سال بعد كه به ایتالیا بازگشت یك جوان سوسیالیست انقلابی شده بود. موسولینی فعالیتهای سیاسی خودرا با نوشتن مقالات تند و انقلابی در روزنامههای سوسیالیست آغاز كرد و در سال ۱۹۱۲ سردبیری روزنامه سوسیالیست «آوانتی» چاپ میلان را به عهده گرفت. در سال ۱۹۱۴ كه جنگ اول جهانی آغاز شد موسولینی از مخالفان سرسخت شركت ایتالیا در این جنگ بود، ولی در سال ۱۹۱۵ ناگهان تغییر عقیده داد و با این اعتقاد كه اگر ایتالیا در جنگ شركت نكند در پایان جنگ سرش بیكلاه خواهد ماند داوطلبانه وارد جنگ شد و مدت ۱۸ ماه با درجه سرجوخه در ارتش ایتالیا خدمت كرد و پس از مجروح شدن وی در سال ۱۹۷۷ به میلان بازگشت. موسولینی در اواخر این سال روزنامه جدیدی را با عنوان «ایل پوپولودیتالیا» یا «مردم ایتالیا» تاسیس كرد و این بار با یك چرخش ۱۸۰ درجهیی در عقاید سابق خود به تبلیغ افكار تند ناسیونالیستی پرداخت. با پایان جنگ و نارضایی مردم ایتالیا از اینكه با وجود تحمل تلفات و خسارات فراوان نصیبی نبردهاند، موسولینی هم به جمع ناراضیان پیوست و روزنامه او به سخنگوی مردم ناراضی وسربازان از جنگ برگشته تبدیل شد. موسولینی در سال ۱۹۱۹ گروه فاشیستی خود را به نام «فاسیودیكومبا تیمنتو» یا گروه رزمنده تشكیل داد و چندصد نفر از اعضای اولیه این گروه با پیراهنهای سیاه به صورت یك گروه ضربت نظامی تجهیز شدند. گروه فاشیستی موسولینی در نخستین تجربه خشونتآمیز خود اداره روزنامه سوسیالیست آوانتی یعنی همان روزنامهیی را كه موسولینی خود زمانی سردبیری آن را به عهده داشت مورد حمله قرار دارد و آن را تخریب كرد. حزب فاشیست موسولینی در انتخابات سال ۱۹۲۱ ایتالیا ۳۵ كرسی در پارلمان به دستآورد و خود موسولینی از شهر كارگری میلان به نمایندگی پارلمان انتخاب شد. حزب فاشیست ایتالیا با اینكه یك اقلیت كوچك پارلمانی بیش نبود، به پرسروصداترین گروه پارلمان ایتالیا تبدیل شد و موسولینی با استفاده از وحشت روزافزون سرمایهداران و صاحبان صنایع ایتالیا از قدرت یافتن نیروهای چپ، كمكهای مالی قابلتوجهی از آنها دریافت داشت وگروههای ضربت او با اونیفورم سیاه و سلاحهای سرد با كامیون به مراكز احزاب و اتحادیههای چپ و روزنامههای آنها ریخته و آنها را پس از غارت به آتش میكشیدند. گروههای ضربت فاشیست سپس به ترور رهبران مخالف پرداختند و نه فقط مراكز احزاب و اتحادیههای چپ، بلكه خانه های رهبران این احزاب و اتحادیهها را نیز مورد حمله قرار داده و آنها را به قتل میرساندند. مهمترین عامل موفقیت موسولینی، كه زمینه را برای بهقدرت رسیدن او فراهم ساخت نفوذ گروه فاشیستی اودر ارتش و پلیس ایتالیا بود. در اوایل سال ۱۹۲۲ قدرت فاشیستها روزبهروز در حال افزایش بود و همزمان با قدرت یافتن آنها نیروهای نظامی و انتظامی هم عملا با فاشیستها همكاری میكردند. گروههای چپ در نتیجه یورش های پیدرپی فاشیستها به مراكز و اجتماعات آنها به كلی فلج شده بودند و حتی نمایندگان آنها در پارلمان تامین جانی نداشتند.احزاب لیبرال و پوپولیست هم با اینكه دولت و اكثریت پارلمان را در اختیار داشتند بر اؤر اختلافات داخلی خود بشدت تضعیف شده و عملا كنترل امور را از دست داده بودند، بطوری كه چند ماه از سال بحرانی ۱۹۲۲ را ایتالیا فاقد یك دولت مسوول بود. موسولینی در چنین شرایطی موقعیت را برای به دست گرفتن قدرت مناسب تشخیا داد و روز ۲۴ اكتبر سال ۱۹۲۲ به كلیه اعضای حزب فاشیست در سراسر ایتالیا فرمان آمادهباش داد.از فردای آن روز به فرمان موسولینی تظاهراتی در سراسر ایتالیا برپا شد و به دنبال آن فرمان حركت به سوی رم صادر گردید. دهها هزار نفر از نقاط مختلف ایتالیا راهپیمایی به سوی رم را آغاز كردند و موسولینی كه خود در میلان رهبری عملیات را به عهده داشت شرایط خود را برای به دست گرفتن قدرت به رم ابلاغ كرد.او با توافق قبلی با فرماندهان نظامی، شرط آنها را برای بقای رژیم سلطنتی پذیرفته و خواهان یك دگرگونی اساسی بدون تغییر رژیم سلطنتی بود.با ورود طرفداران موسولینی به رم، سرداران با شعار «IL Duce viva»، «زنده باد پیشوا» وهمكاری آشكار نظامیان با آنها دولت استعفا داد و فاشیستها بدون برخورد و مقاومتی بر پایتخت مسلط شدند. فاشیسم همه نوع افراد ناراضی را به خود جلب كرد: سربازان سابق كه بیكار بودند، طبقات متوسط، جوانان وطنپرست، روستاییان گرسنه. فاشیستها پیراهن سیاه به تن كرده و چكمه میپوشیدند و درباره یك آرمان بزرگ ملی فریاد میزدند كه همه چیز را به همه كس عرضه میكرد شغل، سعادت و افتخار ملی.موسولینی هنوز در میلان بود كه از كاخ سلطنتی با او تماس گرفته شد و ویكتور امانوئل پادشاه ایتالیا شخصا وی را برای احراز مقام نخستوزیری به رم دعوت كرد. موسولینی با قطاری كه مملو از گروه زبده پیراهن سیاهان فاشیست بود به سوی رم حركت كرد و در میان استقبال پرشور طرفدارانش وارد پایتخت شد. او با پیراهن سیاهی كه معرف گروه فاشیستی او بود به حضور پادشاه رسید و اعضای دولت خود را به فاصله چند ساعت پس از ملاقات با پادشاه معرفی كرد. موسولینی پس از احراز مقام نخستوزیری ایتالیا پایههای قدرت خود را تحكیم كرد و در انتخابات سال ۱۹۲۴ ایتالیا، فاشیستها دوسوم كرسیهای پارلمان را اشغال كردند.
اصول اساسی فاشیسم
موسولینی در مقالهیی با عنوان «دكترین فاشیسم» كه در اوج قدرت خود در سال ۱۹۳۲ نوشته اصول عقاید خود را بیان كرده كه این جملات از میان آن اصول است: «فاشیسم جهان را از دید مادی نمینگرد و انسان از نظر فاشیسم مقهور قوانین طبیعت نیست.
... انسان از نظر فاشیسم موجودی اجتماعی است كه وابسته به ملت و وطن خود میباشد و در راه اعتلای وطن و ملت خود باید از ایثار جان و مال دریغ نكند. فاشیسم رفاه مادی و زندگی راحت را هدف حقیری برای انسان میداند، فاشیسم با لیبرالیسم به مفهوم كلاسیك آن مخالف است. لیبرالیسم منافع فرد و آزادیهای فردی را بر منافع و مصالح اجتماعی كه در قالب دولت خلاصه میشود مقدم میشمارد، در حالی كه فاشیسم بر قدرت دولت و تقدم مصالح جامعه بر منافع فرد تاكید دارد و آزادیهای فردی را فقط در قالب سازمان دولت و محدوده مصالح جامعه مجاز میشمارد. فاشیسم تز جنگ طبقاتی را كه از طرف ماركسیستها عنوان شده رد میكند و معتقد به امكان وحدت طبقات مختلف در قالب منافع عمومی جامعه است.فاشیسم گروهبندیهای سیاسی را در خارج از محدوده قدرت دولت مجاز نمیداند و منافع طبقات مختلف جامعه را از طریق مشاركت سندیكاها و سازمانهای تعاونی در تصمیمگیریها تامین میكند.«فاشیسم با اصل دموكراسی به معنی حكومت عدد مخالف است، زیرا تكیه بر كمیت از كیفیت و كارایی حكومت میكاهد و جامعه را در سطح پایینتری نگاه میدارد، فاشیسم معتقد به حكومت افراد شایسته است ولو اینكه این اف
راد برگزیده اقلیت آگاه جامعه باشند.
بطور كلی اصول فاشیسم كه توسط موسولینی برخی از آن در دایرهالمعارف ایتالیا آمده به شرح زیر است:
۱ عدم اعتقاد به سودمند بودن صلح
۲ مخالفت با اندیشههای سوسیالیستی
۳ مخالفت با لیبرالیسم
۴ تبعیت زندگی همه گروهها از دولت (توتالیتر بودن)
۵ تقدس پیشوا تا سرحد ممكن
۶ سیستم تك حزبی
۷ مخالفت با دموكراسی ۹دموكراسی را بوالهوسی و خودپرستی مینامند)
۸ اعتقاد شدید به قهرمانپرستی (هیروییسم)
۹ تبلیغ روح رزمجویی (میلیتاریستی)
۱۰ معمولا از تبعیض نژادی حمایت میكند
فاشیسم فلسفی
موسولینی سعی كرد با اعلام این مطلب كه فاشیسم یك فلسفه است برای رژیم خود احترامی كسب كند. او فرضیهاش را از عباراتی چون «كشور، وجدان و اراده عمومی بشریت است» پر كرد.
«همیشه حق با موسولینی است»، «بحث نه، فقط اطاعت»، «ایمان بیاورید، اطاعت كنید، بجنگید» از شعارهای مشهور موسولینی است.
به نظر او «فاشیسم مفهومی است كه انسان در آن وابسته به قانون اعلی و ارادهیی واقعی است كه از فرد تجاوز میكند و به عضویت یك جامعه ارتقا مییابد. به نظر میرسد كسانی كه در سیاستهای فاشیسم چیزی جز فرصتطلبی ندیدهاند، این معنی را نفهمیدهاند كه فاشیسم علاوه بر آنكه یك سیستم حكومتی باشد، بالاتر از همه یك سیستم فكری است. فاشیسم مخالف استقلال فردی است و برای فرد تا آنجا ارزش قایل است كه با دولت، یعنی وجدان و اراده عمومی انسان در وجوه تاریخی وی منطبق شود.»
فاشیسم جهانی
در سال ۱۹۳۳، پس از روی كارآمدن هیتلر در آلمان، كه از روشهای موسولینی در سیاست و حكومت پیروی میكرد، بین دو رژیم فاشیستی روابط نزدیكی برقرار شد و پشتیبانی هیتلر از موسولینی از عوامل موثر ماجراجویی نظامی او در خارج از ایتالیا بود.در آلمان نظریه فاشیستی طبق برتری ملی تحت عنوان نظریه نژادبرتر مطرح و ادعا شد. پس از جنگ جهانی دوم ایتالیا و قسمت غربی آلمان به عنوان دموكراسیهای لیبرال تجدید سازمان یافتند و فاشیسم و نازیسم اعتبار و آبروی خود را از دست دادند. ولی ترس از حیات دوباره فاشیسم در جهان پس از جنگ و بخصوص در كشورهایی مثل شوروی كه بیش از همه از تهاجم آلمان صدمه دیده بود پابرجا ماند. این ترس بشدت در سیاست شوروی نسبت به آلمان تاثیر گذاشته است.گذشته از این، بطور كلی در عملكرد برخی از دولتهای جناح راست افراطی، فاشیسم به چشم میخورد. برای مثال به دیكتاتوری نظامی «سرهنگان» یونان از ۷۴۱۹۶۷ و جذبهیی كه فاشیسم برای برخی از مردمان دارد میتوان اشاره كرد. برخی از گروههای سیاسی در غرب مثل جبهه ملی بریتانیا و انجمن جان برج در ایالات متحده منعكسكننده نظریات فاشیسم قبل از جنگ هستند.
الهه عبداللهی
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران توماج صالحی پاکستان سریلانکا حجاب مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب دولت رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور
کنکور هواشناسی سازمان سنجش سیل تهران زنان شهرداری تهران پلیس سلامت قتل فراجا سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو ارز قیمت سکه ایران خودرو سایپا تورم
تلویزیون ترانه علیدوستی فیلم سینمای ایران مهران مدیری سحر دولتشاهی کتاب سینما شعر تئاتر صدا و سیما رادیو
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا روسیه جنگ غزه اوکراین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا حماس ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور فوتسال تیم ملی فوتسال ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی همراه اول تیک تاک ناسا مریخ فیلترینگ فناوری اپل تبلیغات ایلان ماسک سامسونگ
سلامت روان استرس افسردگی داروخانه پیری دوش گرفتن