سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

پیکار با دشمن خانگی


پیکار با دشمن خانگی
یكی از شاخه های علوم زیستی، دامپزشكی است. رشته ای كه دانشمندان و دانشجویان زیادی را در سراسر دنیا مشغول مطالعات گسترده و عمیق ساخته است. این علم حوزه های گوناگون و وسیع كاری را تحت پوشش خود دارد. از نجات جان بیمارانی زبان بسته كه چه در خانه ها مونس و همدم انسان امروز هستند و چه آنهایی كه پرورش داده می شوند تا ما از تولیدات آنها بهره مند شویم، گرفته تا تامین سلامت انسان ها در جامعه با جلوگیری از انتقال بیماری های مشترك بین انسان و حیوان و نیز كنترل كیفیت تولید شیر و گوشت و... و اطمینان از اینكه محصولات تولیدی سالمند و خطری را متوجه مصرف كننده نمی كنند. با نگاهی به شعار دامپزشكی (دام سالم، غذای سالم، انسان سالم) می توان به نهایت اهمیت این علم پی برد.
پس دامپزشكی نه تنها از لحاظ اقتصادی قابل توجه است بلكه از نظرگاه سلامت انسان و بهداشت جامعه نیز می توان به آن نگریست. از قضا این دیدگاه اخیر نیازمند توجه خاص از سوی متولیان این رشته است. این نوشتار در پی آن است كه با طرح موضوع بیماری های مشترك، دریچه ای باشد به یكی از زوایای اهمیت دامپزشكی در جامعه.بیماری های قابل انتقال بین انسان و حیوان (Zoonosis) فصل مشترك دو حرفه پزشكی و دامپزشكی است كه از نظر حفظ سلامت و بهداشت جوامع انسانی و دامی دارای اهمیت بسزایی است. نام این دسته از بیماری ها نمایانگر مسئولیت مشترك و خطیری است كه بر عهده پزشكان و دامپزشكان متعهد در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان این قبیل بیماری ها است. تاكنون بیش از ۴۰۰ نوع بیماری مشترك شناسایی شده است. اهمیت این بیماری ها تا اندازه ای است كه به عنوان مشكل مهمی برای انسان تلقی می شوند. چون این بیماری ها علاوه بر وارد آوردن خسارات سنگین اقتصادی به جهت از بین رفتن دام های بیمار، سلامتی اش را نیز تهدید می كنند. اهمیت بیماری های مشترك در طب انسانی زمانی مشخص می شود كه بدانیم بیش از یك سوم از ۵۰۰ بیماری عفونی انسان از دسته بیماری های مشترك است. بنابراین مطالعات و بررسی ها جهت شناسایی، كنترل و پیشگیری از اینگونه بیماری ها در دام ها در كاستن موارد زیادی از بیماری های عفونی انسان و اعتلای سطح بهداشت جوامع بشری بسیار موثر بوده و این خود اهمیت دامپزشكی را بیش از پیش نشان می دهد.
سیر انتقال بیماری های مشترك برخلاف آنچه بیشتر مردم می پندارند، تنها از حیوان به انسان نیست. بلكه سایر بیماری هایی را كه از انسان به مهره داران پستاندار پست تر منتقل می شود را نیز شامل می شود. مثلاً سل، مخملك و سرخك از جمله بیماری هایی هستند كه در صورت ابتلای انسان به آنها می توانند حیوانات محیط زندگی فرد را نیز بیمار سازند.
ویرشو دانشمندی است كه برای اولین بار بیماری های مشترك انسان و دام را توضیح داد و اصطلاح Zoonosis (زئونوز) را برای آنها برگزید. طبق تعریفی كه این دانشمند از زئونوزها در كتاب مشهور خود به نام Handbook of Communicable Dieeases آورده بود، بیماری های مشترك را تنها به موارد قابل انتقال از حیوان به انسان می دانست ولی بعد از مدتی با مشاهده مواردی از ابتلای یك سگ خانگی به سل كه آن را از صاحب مسلول خود گرفته بود، تعریف ویرچو مورد سئوال قرار گرفت. لذا در تعریف جدیدتری كه توسط كمیته ای متشكل از كارشناسان دو سازمان بزرگ جهانی WHO و FAO در سال ۱۹۹۶ ارائه شد، توضیح ویرشو اصلاح شد. از آن تاریخ وسعت بیماری های مشترك به اندازه ای شد كه تمام موارد قابل انتقال از حیوان به انسان و بالعكس را دربرگرفت.
عوامل بیماری های مشترك كه توانایی انتشار و بیماری زایی وسیع در بسیاری از گونه های جانوری و انسان را دارند، معمولاً ویروس ها و باكتری ها هستند كه حیات محدود به یك گونه خاص ندارند و همین گستردگی در انتخاب طیف وسیع میزبانی مبارزه با آنها را دشوار كرده است. این عوامل از راه های مختلفی بین میزبانان خود رد و بدل می شوند. عده ای نظیر ویروس هاری و باكتری سل از طریق تماس مستقیم، عواملی مثل باكتری تب مالت و عده بسیاری از انگل های مشترك كه به ترتیب در شیر و گوشت هستند، از راه خوراكی منتقل می شوند. راه سومی نیز برای انتقال عوامل مشترك وجود دارد كه به واقع مهمترین راه از جهت دشواری در پیشگیری محسوب می شود. این راه انتقال چیزی نیست جز انتقال متازئونوزی.
متازئونوزها آن دسته از بیماری های مشترك هستند كه اجرام تك یاخته ای و یا ویروسی بیماری زا برای انسان در حیواناتی هر چند به ظاهر سالم به عنوان مخزن حضور دارند. جانوران مخزن به دلیل نداشتن علائم بیماری اغلب از دید كارشناسانه مسئولان بهداشتی مخفی می مانند. به علاوه ممكن است حیوانات مخزن، حیواناتی غیراهلی باشند كه در نزدیكی های محل سكونت انسان زندگی می كنند و كمتر قابل كنترل بهداشتی از حیث داشتن عوامل بیماری زای مشترك باشند. در هر حال حشرات خونخوار نظیر پشه ها و برخی مگس ها و دیگر بندپایان مثل كنه ها با تغذیه از خون حیوانات مخزن به جرم بیماری زا آلوده می شوند. اكثر انگل های تك یاخته ای و نیز عده ای از ویروس ها كه از آنها به نام آربوویروس یاد می كنیم، ضمن تكثیر و تكامل در بدن بندپای خونخوار خصوصیات بیماری زایی بیشتری پیدا می كنند. از این پس اگر انسان مورد گزش این قبیل بندپایان قرار گیرد، بیمار شدنش قطعی خواهد بود.موارد بسیاری از بیماری های مشترك وجود دارند كه سلامت انسان را تهدید می كنند. از این میان بعضی شایع ترند و در ایران از اهمیت بیشتری برخوردارند كه در ادامه به چند نمونه از آنها اشاره می شود.
سالك یا لیشمانیوز یكی از ده ها بیماری متازئونوزی است. عامل این بیماری تك یاخته ای از جنس لیشمانیا (Leishmania) است كه گونه های مختلف آن سبب ایجاد فرم های مختلفی از این بیماری می شود. مخازن حیوانی شناخته شده برای شكل جلدی این بیماری در مناطق شهری، سگ های ولگرد و در مناطق روستایی، جونده ای به نام Rhombinus pinus است. جوندگان مبتلا معمولاً بدون علامت هستند اما در سگ ها ممكن است زخم های پوستی مشاهده شود. حشره ناقل این جرم بیماری زا به انسان، پشه های خاكی (Phlobotomus) هستند. این بیماری در انسان به سه فرم جلدی، احشایی و جلدی _ مخاطی دیده می شود.فرم های جلدی به صورت زخم های تاولی در محل گزش پشه است. از زمانی كه پشه آلوده فرد را می گزد تا زمان پیدایش اولین علامت یعنی ظهور تاول ها، بین دو تا شش هفته طول می كشد. این تاول های متورم كه بعد از مدتی به صورت زخم های چركین درمی آیند، به تدریج التیام یافته ولی جای آنها برای همیشه فرو رفته باقی می ماند.فرم احشایی بیماری كه به ویژه در شمال غرب ایران دارای اهمیت است، كالاآزار نامیده می شود. مخزن این فرم از بیماری گوشتخواران وحشی مانند گرگ، روباه و شغال است. بیماری در كودكان ۴ ماهه تا ۱۲ ساله بیشتر اتفاق می افتد و تقریباً تمام اعضای شكمی از قبیل كبد، كلیه ها، طحال و دستگاه گوارش را درگیر می كند و در صورت عدم مراقبت پزشكی لازم حتی می تواند منجر به مرگ بیمار شود. در كنترل بیماری سالك علاوه بر جمع آوری سگ های ولگرد در مناطق شهری و مبارزه با جوندگان، رعایت مسائل بهداشتی به هنگام ساخت و سازهای شهری و جلوگیری از انباشته شدن مصالح ساختمانی و زباله های منازل در خیابان ها اهمیت زیادی دارد. چرا كه تكثیر پشه های خاكی عمدتاً در محل های آلوده و مناطق خاكروبه ای صورت می گیرد.
عده ای از عوامل بیماری زای مشترك نیز از طریق شیر و گوشت مصرفی، تهدیدكننده سلامت ما هستند. باكتری بروسلا عامل بیماری تب مالت، از این دسته است. دام آلوده به میكروب بروسلا تنها در اولین برخورد با میكروب دچار سقط جنین می شود ولی در سایر مراحل زندگی بدون علامت بالینی و در عین حال آلوده باقی می ماند و میكروب را متناوباً اما اغلب برای مدت های طولانی همراه شیر دفع می كند. براساس یك استاندارد جهانی میزان وقوع تب مالت در انسان را بسته به وقوع بروسلوز در جمعیت دامی می دانند و این مسئله اهمیت زئونوتیك بودن بیماری در انسان را آشكار می سازد. تقریباً در همه جای ایران مواردی از بیماری در انسان و دام مشاهده شده است. همانطور كه ذكر شد بیماری معمولاً در حیوانات بدون علائم بالینی است و این در حالی است كه در انسان، تب، عرق شدید، ضعف و كاهش وزن و به طور كلی ناخوشی عمومی مشهود است. مواردی از بیماری از راه تماس مستقیم با دام آلوده و یا حتی تنفس در هوای حاوی جرم بروسلانیز ایجاد شده است.كرم های انگلی دومیزبانه نیز یكی از عوامل ایجاد بیماری های مشترك محسوب می شوند. چرا كه نیازمند دو میزبان هستند: دام و انسان. برای مثال تنیا ساجیناتا (Teania Saginata) یا همان كرم كدو، شایع ترین كرم روده انسان، از راه مصرف گوشت گاو آلوده به نوزاد كرم منتقل می شود و به همین دلیل آن را Beef tapeworm می نامند. تنیاها از دسته كرم های نواری و بندبند هستند كه محل استقرار و زندگی آنها به طور معمول روده باریك است. بندهای حاوی تخم آنها از راه مدفوع دفع شده و محیط را آلوده می سازد. ورود تخم های تنیا به جیره دام ها از هر طریق، سبب آلودگی آنها به این انگل می شود و نوزاد كرم به صورت كیست كوچك شفافی در عضلات گاو شكل می گیرد. این نوزاد در این حالت می تواند تا یك سال زنده و فعال بماند. تغذیه انسان از گوشت های حاوی كیست سبب تشكیل كرم بالغ در روده باریك می شود.
یكی دیگر از بیماری های مشترك انسان و دام، بیماری هاری است. این بیماری كه از راه تماس مستقیم و یا مورد گزش قرار گرفتن توسط حیوان هار به انسان منتقل می شود، از جمله بیماری هایی است كه انتشار جهانی دارد. ویروس هاری به طور طبیعی در اكثر پستانداران وحشی وجود دارد و در اكثر مواقع حیوانات اهلی به دلیل گزیده شدن توسط جانوران وحشی هار به این ویروس آلوده می شوند و همین دام های اهلی مبتلا می توانند انسان را نیز بیمار كنند. بیماری در گوشتخواران اهلی مثل سگ و گربه اغلب به فرم خشن و در علفخواران غالباً به شكل آرام بروز می كند. بدین معنی كه در دسته اخیر كمتر رفتارهای تهاجمی در حیوان بیمار دیده می شود. ویروس هاری كه بافت عصبی میزبان خود را تحت تاثیر قرار می دهد، سبب ایجاد حالاتی از عصبانیت، هیجان زدگی و یا فلجی می شود. این بیماری در انسان به علت فلجی حلق و اختلال سیستم عصبی _ عضلانی همانند بیماری در سایر حیوانات، حاد و كشنده است. خوشبختانه امروزه با وجود انواع مختلفی از واكسن های زنده و كشته بر علیه این بیماری، خطر آن برای انسان بسیار كمتر شده است. لیكن آموزش عمومی نقش مهمی در برنامه كنترل این بیماری دارد. حیوانات اهلی خانگی باید همه ساله واكسینه شوند، سگ های ولگرد جمع آوری شوند، افرادی كه بیش از دیگران در معرض خطر هاری هستند، نظیر مشاغلی كه با حیوانات سروكار دارند در برابر بیماری واكسینه شوند. روش جدید كنترل بیماری، استفاده از واكسن های زنده خوراكی در طعمه هایی است كه در جنگل رها می شود و با این كار می توان به طور غیرمستقیم گوشتخواران وحشی را كه در بقای ویروس در طبیعت نقش دارند، ایمن كرد. این روش اخیراً در چند كشور اروپایی و آمریكا انجام شده و نتایج مثبتی را در پی داشته است.در زمینه كنترل بیماری های میكروبی و انگلی كه از راه مصرف محصولات دامی آلوده اتفاق می افتد نیز پیشرفت های خوبی صورت گرفته است. برای پیشگیری از تب مالت در جوامع انسانی، كنترل بروسلوز در جمعیت دامی اجتناب ناپذیر است. دام های شیروار باید همه ساله از نظر بروسلوز تست شوند و موارد مثبت از گله حذف شود. برای سالم سازی گوشت و كنترل سلامت آن از نظر عوامل بیماری زای مشترك انسان و دام راه های مختلفی از قبیل شست وشو دادن كامل لاشه، اشعه دادن و رعایت زنجیره سد وجود دارد كه راه آخر برای از بین بردن انگل های كیستیك داخل گوشت بسیار موثر است و به طور روتین هم انجام می شود.
در نهایت باید گفت سلامت انسان، همواره یكی از دغدغه های بشری بوده و هست. انسان سالم نقش اساسی و پایه ای در سلامت جامعه بشری دارد امری كه پایه گذار تمام پیشرفت ها و تمدن های بشری بوده است.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید