چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

جان بولتن، دیپلمات هفت تیرکش


جان بولتن، دیپلمات هفت تیرکش
تقویم رومیزی مانند آهن ربایی قوی چشمان خسته شما را به سوی خود می كشاند. برای بی شمارمین بار فاصله زمانی امروز را از ۳۱ اكتبر تفریق و در تعداد ساعات شبانه روز ضرب می كنید. دلشوره امان نمی دهد كه پشت میز بنشینید. بی تابانه طول و عرض دفتر خیالی تان را یك در میان گز می كنید. مغزتان خشكیده تر و دستتان بی رمق تر از آن است كه تاب نوشتن گزارشی عینی و واقع بینانه از تازه ترین تحولات دیپلماتیك درباره ضرب الاجل شوم آژانس بین المللی انرژی اتمی را برای تصمیم سازان نظام داشته باشد. به سراغ منابع خبری می روید. اگر چه با اسلوب كار آشنا نیستید، ولی برای اظهارات همتایان آمریكایی خود اولویت قائل می شوید. می بینید كه ابتدای هفته پیش كالین پاول وزیر خارجه آمریكا در مصاحبه با «واشنگتن پست» اعلام كرده كه از ایران علایم مثبتی گرفته و روی همان طول موج پاسخش را فرستاده است. وی گفته است: ما به دنبال رویارویی یا بحران با ایران نیستیم، فقط می خواهیم ایران به جامعه بین المللی اطمینان دهد برنامه مخفی تولید تسلیحات اتمی ندارد.ولی دو گزارش مربوط به آخر هفته گذشته میخكوبتان می كند. از یكسو، «جان بولتن» از معاونین پاول در لندن اظهار كرده تهدید ایران باید حذف شود و از سوی دیگر، برخی مقامات وزارت خارجه آمریكا هشدار داده اند دولت جورج بوش برای مقابله با حملات احتمالی ایران در برخی كشورهای اروپایی از جمله رومانی و بلغارستان موشك مستقر می كند.این همه تناقض گویی، حتی در محل كار شما، نوبر است. نگاه سردتان به كلمات خصمانه بولتن خیره می شود: «فكر می كنم آنچه قبل از ۳۱ اكتبر رخ خواهد داد، این است كه ایرانیان قدری همكاری خواهند كرد و بعد مسئله این خواهد بود: آیا همكاری شان كافی است؟ آنها می كوشند ما را گمراه سازند و با توسل به سطح متوسطی از همكاری، پنهان كاری خواهند كرد، می كوشند «شن به چشم ما بریزند»، بازرسی را به تأخیر بیندازند، وقت كشی كنند و نگذارند موضوع به شورای امنیت ارجاع شود.می بینید كه وی افزوده است: اگر ایران مهار نشود، تا آخر دهه جاری صاحب قدرت اتمی خواهد شد، هر چند برخی اظهار می كنند مسئله خیلی سریع تر از این خواهد بود.هشدار مردی كه مقام چهارم وزارت خارجه آمریكا تلقی می شود، بسیار خصمانه تر از كلمات رئیس وی است. كنجكاو می شوید قدری درباره پیشینه اخلاقی و حرفه ای بولتن تحقیق كنید.
بولتن در آرماگدون
بولتن یك نومحافظه كار راستگرای افراطی است كه از سوی «دیك چنی» معاون رئیس جمهور آمریكا به پاول تحمیل شد تا مراقب سیاست های اعتدال گرایانه این ژنرال بازنشسته باشد. وی اعتقاد دارد معاهدات بین المللی و حتی سازمان ملل استیلای جهانی آمریكا را محدود می سازند. لابد می پرسید سمت بولتن چیست؟ معاون وزیر در امور كنترل تسلیحات و امنیت بین الملل!تعجب نكنید.معرفی چنین فردی برای تصدی چنین منصب خطیری نه تنها برای پاول بلكه برای نمایندگان سنای آمریكا به خصوص دموكرات ها پرسش برانگیز و جنجال آفرین بود. بولتن در جلسه رأی اعتمادش ناگزیر به «تقیه موقتی» شد و توانست با ۵۷ رأی موافق در برابر ۴۳ مخالف به دولت بوش پسر ملحق شود.در آن جلسه مارس ۲۰۰۱ جسی هلمز، سناتور افراطی كه در ۱۹۹۸ قانون «هلمز - برتون» را برای تحریم شركت های نفتی خارجی سرمایه گذار در ایران به تصویب كنگره رساند، در حمایت از نوچه خود جمله ای بیان كرد كه ماهیت بولتن را آشكار می سازد. وی گفت: جان بولتن از آن دست مردانی است كه مایلم در «آرماگدون» یا آنچه انجیل نبرد نهایی نیكی با پلیدی می نامد، كنارش بایستم. اگر تردید دارید كه بولتن در زمان آرماگدون در كدام اردوگاه قرار دارد، باید یادآور شد وی هم اندیشی نزدیكی با راستگرایان مسیحی همچون «چنی» «رونالد رامسفلد» وزیر دفاع آمریكا، معاونش «پل ولفوویتز» و مشاور سابق پنتاگون «ریچارد پرل» دارد. بنابراین تصمیمات چنین مردی در زمینه سیاست خارجی می تواند بسیار نگران كننده باشد. «ایان ویلیامز» خبرنگار حوزه سازمان ملل مجله «واشنگتن ریپورت» شناخت دقیقی از معاون كنترل تسلیحات و امنیت بین المللی وزارت خارجه آمریكا دارد. وی هشدار می دهد: نادیده انگاشتن اظهارات بولتن بسیار خطرناك است، زیرا سخنان وی پیشقراولان جنگ های بی پایان هستند.مثلا او در سال ۱۹۹۴ اعلام كرد: «ما چیزی به مفهوم سازمان ملل متحد نداریم.» و «اگر ۱۰ طبقه از ساختمان دبیرخانه سازمان ملل در نیویورك فرو ریزد، تفاوت زیادی پیدا نخواهد كرد.»در جلسه رأی اعتماد به بولتن در كمیته روابط خارجی سنا كه ریاستش بر عهده هلمز بود، سناتور «جان كری» دموكرات با لحنی كنایه آمیز گفت كه این دیپلمات برای جلب نظر مثبت كمیته تقیه كرده است. سناتور «باربارا باكسر» دموكرات، دیدگاه های بولتن درباره سازمان ملل را مغایر با «افكار عمومی آمریكا» دانست. در نهایت هلمز در دفاع از وی، بولتن را «لایق ترین مرد برای این شغل» دانست و او را به عنوان «دوستی ارجمند»، یك «میهن پرست» و «متفكر و نویسنده ای خوش فكر» ستود.
ورود به سیاست
بولتن كه سرانجام در ۱۱ مه ۲۰۰۱ به عنوان معاون پاول سوگند یاد كرد، در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۸ در بالتیمور با نام كامل جان رابرت بولتن دوم به دنیا آمد. لیسانس خود را بنا به اعلام پایگاه خبری وزارت خارجه آمریكا با نمرات ممتاز از دانشگاه ییل گرفت واز دانشكده حقوق همان دانشگاه دكترای حقوقش را دریافت كرد. او از ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱ دستیار حقوقی وكالتخانه «كاوینگتون و برلینگ» بود.پس از اتمام تحصیلات، به اردوی مبارزه تبلیغاتی «جیمز بیكر» برای تصدی سمت دادستان كل تگزاس پیوست و ارتباط با بیكر زندگی اش را دگرگون ساخت. بعدها به كمك بیكر كه سرانجام وزیر خارجه آمریكا شد، بولتن به دولت های رونالد ریگان و جورج بوش پدر راه یافت و در چندین سمت به شرح ذیل مشغول به كار شد:معاون امور سازمان های بین المللی در وزارت خارجه (۱۹۹۳ - ۱۹۸۹)، معاون دادستان كل در وزارت دادگستری (۱۹۸۹ - ۱۹۸۵)، معاون اداره توسعه بین المللی (۱۹۸۳ - ۱۹۸۱).
در تیم بوش و چنی
بولتن در این موسسه كوشید اركان سیاست خارجی دولت بیل كلینتون دموكرات را تضعیف كند. وی همچنین یكی از امضاكنندگان نامه ۲۶ ژانویه ۱۹۹۸ با عنوان «پروژه قرن جدید آمریكا» بود.بوش نیز پس از انتخابش به عنوان «رئیس جمهور اقلیت» موفقیت خود را تا حدود زیادی مرهون دسیسه های حقوقی بولتن می دانست و به پاس وفاداری اش به خانواده بوش، او را برای معاونت وزارت خارجه در امور كنترل تسلیحات شایسته دانست. او می دانست بولتن برای اجرای سیاست هایش از جمله احداث سپر دفاعی موشكی و مهار تهدید عراق و ایران بسیار توانمند است. در حقیقت در جلسه كمیته روابط خارجی سنا برای تایید بولتن، سناتور دموكرات «جوبایدن» هنگام انتقاد از این نامزد افراطی گفت: «من هیچ ایرادی در كفایت شما نمی بینم. مشكل من با شما در این سال ها كفایت بیش از حد شما بوده است. منظورم این است كه ترجیح می دهم شما احمق باشید نه خیلی كار آمد.»رفاقت با شارون
در حالی كه هنوز یك سال از دوره نخست ریاست جمهوری بوش باقی مانده، بولتن نقش به سزایی درتحقق كلیه پیش گویی های این سناتور دموكرات ایفا كرده و انتظار می رود در صورت پیروزی مجدد بوش بتواند در سمتی تازه، زمان «آرماگدون» را نزدیك تر بیاورد. محافل خبری آمریكا كه برخوردشان با بولتن به طرز غریبی عادی است از حالا وی را مشاور امنیت ملی دولت دوم بوش پسر می دانند. قرار است كوندولیزا رایس وزیر خارجه شود و پاول میانه رو به مزرعه اش باز گردد.با كمی اغراق، او اعتقاد دارد كه رابطه آمریكا با سایر كشورهای جهان باید رابطه چكش و میخ باشد.یكی از خصلت های نه چندان عجیب بولتن، علاقه اش به آریل شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی است. «ریچارد كرتیس» نویسنده مجله «واشنگتن ریپورت» فاش می سازد «او از حامیان دیرینه شارون است كه به خاطر كشتار فلسطینیان در اردوگاه صبرا و شتیلای لبنان در ۱۹۸۲ به «قصاب بیروت» شهرت دارد.»
فشار به ایران و سوریه
در واقع بولتن و شارون در این اواخر كاملا همنوا می نوازند. بلافاصله پس از آن كه جورج بوش عراق، ایران و كره شمالی را در «محور شرارت» گنجاند، معاون افراطی پاول، كوبا و لیبی را «محورهای كوچك» خواند. اگرچه شارون تهدیدی از سوی كوبا احساس نمی كند، ولی شادمانه از افزودن لیبی به فهرست كشورهای هدف در كنار ایران و سوریه استقبال كرد.بولتن یكی از حامیان «نظریه دومینو معكوس» ولفوویتز است كه اظهار می كند اگر آمریكا بتواند در عراق مردم سالاری برقرار سازد، همانند «دومینو» مردم سالاری را در سایر مناطق خاورمیانه بسط خواهد داد.وی كه نقش مهمی در بسیج كاخ سفید و پنتاگون برای تجاوز به عراق ایفا كرد، اكنون به دنبال افزایش تنش بین واشنگتن و دمشق و نیز تهران است. باور عمومی این است كه بولتن به عنوان وزنه ای تندرو برای ایجاد توازنی در مقابل میانه روی پاول عمل می كند. در ماه ژوئیه، قرار بود او در كنگره درباره «تلاش های سوریه برای دستیابی به تسلیحات كشتار جمعی» توضیح بدهد، ولی گزارش وی به قدری اغراق آمیز و مغرضانه بود كه سیا و دیگر سازمان های جاسوسی ایالات متحده مانع از برگزاری این جلسه شدند. به نوشته «مارك پرلمن»، نویسنده نشریه «فوروارد»، منابع درونی و بیرونی دولت بوش به تعویق افتادن این جلسه را یك پیروزی نادر برای تحلیلگران اطلاعاتی در مقابل ایدئولوگ های كاخ سفید به خصوص بولتن تلقی می كنند. آنها بولتن را «ایدئولوگ ایدئولوگ ها» میدانند.«وینسنت كانیسترارو»، رئیس سابق اداره ضد تروریسم سیا اعلام كرد: در نتیجه جنجال اورانیوم نیجر، تحلیلگران اطلاعاتی تقویت شده اند و برای تندروهایی نظیر بولتن دشوار است كه در آینده نزدیك بر آنها غلبه كنند.بولتن، ایران و سوریه را تهدیدی جدی برای اسرائیل می داند و حاضر نیست كه اجازه دهد امنیت و وجهه تل آویو خدشه دار شود. در خلال دولت بوش پدر، او مانع از به تصویب رسیدن قطعنامه ای در سازمان ملل شد كه صهیونیسم را معادل نژادپرستی می دانست. همچنین هنگامی كه هفته گذشته در لندن از وی سئوال شد چرا واشنگتن رویكرد مشابهی در قبال برنامه اتمی اسرائیل اتخاذ نمی كند، پاسخ داد: دغدغه آمریكا، تهدید علیه ما و متحدانمان است ... ما نگهبان اسرائیل نیستیم، بلكه از منافع آمریكا محافظت می كنیم.
سوزاندن معاهدات و حسن نیت بین المللی
آنچه درخواست بولتن از ایران برای امضای پروتكل الحاقی و همكاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی (وابسته به سازمان ملل) را مضحــــك می سازد این است كه این دیپـــلمات هفت تیركش خودش هیچ احترامی برای قوانین، معاهدات و سازمان های بین المللی قائل نیست. كارفرمای سابقش «كریستوفر دموت»، رئیس مؤسسه «آمریكن انترپرایز» می گوید: تا حدودی «جان»، متضاد یك دیپلمات وزارت خارجه است. او معتقد نیست كه دیپلماسی فی نفسه باید هدف باشد.او دو سال علیه دادگاه بین المللی جنایی تبلیغ كرد و سرانجام توانست امضای كلینتون را پس بگیرد. چهار سال پیش وی صراحتا اعلام كرد: این اشتباه بزرگی است كه برای قوانین بین المللی اعتباری قائل شویم، حتی وقتی در كوتاه مدت به سود منافعمان به نظر می آید.«كرتیس» در مجله «واشنگتن ریپورت» می گوید: برخلاف انتظار عموم از معاون وزیر خارجه در امور كنترل تسلیحات، بولتن از هواداران سینه چاك احیای سیستم دفاع موشكی «جنگ ستارگان» و ابطال معاهده ABM بوده است. او از مخالفان سرسخت مأموریت های صلح جویانه سازمان ملل بوده است. به نوشته «نیكاس تامسون»، نویسنده سایت «سالن»، «كفایت بولتن، وی را قادر ساخته كه توافقنامه ها و معاهدات بین المللی را كه مبنای حقوقی نظم و امنیت بین المللی هستند، از بین ببرد ... بولتن و متحدانش در دولت، حسن نیت جهانی پس از حملات یازده سپتامبر را به آتش كشانده اند.»البته بولتن و همدستانش مخالف كلیه معاهدات نیستند. مثلا وی معاهده «نیروهای اتمی میان برد» را كه تعداد زیادی از جنگ افزارهای هسته ای اروپا را در اواخر دهه ۱۹۸۰ منهدم ساخت، می ستاید ولی عقیده دارد كاخ سفید تنها به توافقنامه هایی نیاز دارد كه امنیت ایالات متحده را تقویت می كند. وی می گوید: ما فقط تعهداتی را می پذیریم كه به نفعمان هستند. اما اگر معاهده ای را امضا كنیم، به آن پایبند خواهیم ماند.«ایان ویلیامز» اظهار می كند «موفقیت» بولتن در پس گرفتن امضای كلینتون از پای معاهده رم سبب شد تعداد زیادی از كشورها آن را امضا كنند و در نتیجه دادگاه بین المللی جنایی چندین سال زودتر از موعد تشكیل شود. به عقیده این نویسنده، درك و دانش بولتن از دیپلماسی به اندازه دانش قاتلی زنجیره ای از جراحی است.

مرجع : سایت علمی پژوهشی یهود اومانیسم و صهیونیسم بین الملل
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید