پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

دویدن‌ به‌ عقب‌


دویدن‌ به‌ عقب‌
روزی‌ این‌ صعود و این‌ قرعه‌ را راحت‌ می‌دانیم‌ روز دیگر از بازی‌ نه‌ چندان‌ مقتدرانه‌ خود می‌گوییم‌ و امروز هم‌ از لزوم‌ تقویت‌ كادر فنی‌ حرف‌ می‌زنیم‌. تا امروز كه‌ یك‌ ماه‌ از صعودمان‌ به‌ جام‌ جهانی‌ می‌گذرد كارشناسان‌ سنتی‌ و روزنامه‌نگارها بدون‌ تحویل‌ هیچ‌ ایده‌، بدون‌ بررسی‌ شرایط‌ بدون‌ تحلیل‌ اوضاع‌ تنها به‌ تز دادن‌ مشغول‌ هستند و تز امروز این‌ كارناشناسان‌ تعویض‌ برانكو و آوردن‌ یك‌ مربی‌ بزرگ‌ تر است‌.
۱ اخراج‌ برانكو و آوردن‌ یك‌ مربی‌ بزرگ‌ خارجی‌. دو گام‌ حیاتی‌ برای‌ این‌ جماعت‌ همیشه‌ منتقد است‌ و البته‌ گام‌ اول‌ كه‌ تعویض‌ برانكو هست‌ برای‌ عده‌ كثیری‌ ارجحیت‌ دارد! چرا كه‌ تا به‌ امروز آنان‌ نامی‌ از مربی‌ بداقبال‌ بعدی‌ نبرده‌اند به‌ عبارت‌ دیگر هدف‌ این‌ عده‌ خلاص‌ شدن‌ از شر برانكو و آمدن‌ یك‌ مربی‌ بداقبال‌ دیگر است‌ و هر چه‌ پیش‌ آید خوش‌ آید !
قصه‌ كاملا واضح‌ است‌ برانكو ویژگی‌های‌ محبوب‌ شدن‌ در نزد ما را ندارد نه‌ عصیان‌گر است‌ نه‌ با فراز و نشیب‌ نه‌ احساسی‌. تحمل‌ چنین‌ آدمی‌ آن‌ هم‌ برای‌ ۳ سال‌ برای‌ این‌ جماعت‌ آنقدر سخت‌ بوده‌ كه‌ به‌ فكر سال‌ چهارم‌ نباشند. مربی‌یی‌ كه‌ هر یك‌ میلیون‌ سال‌ یك‌ تیتر از سخنانش‌ بیرون‌ می‌آید برای‌ ژورنالیست‌ های‌ زرد از سونامی‌ هم‌ بدتر است‌ !این‌ نگاه‌ در تك‌ تك‌ انتقادات‌ خلق‌الساعه‌ این‌ افراد واضح‌ است‌ كوچك‌ خواندن‌ صعود به‌ جام‌ جهانی‌ دلیلی‌ بر سطحی‌نگری‌ آنان‌ است‌. قضیه‌ آن‌ جا هول‌آورتر می‌شود كه‌ جناب‌ سخنگو از برچیده‌ شدن‌ سفره‌ مربیان‌ كروات‌ می‌گوید آن‌ هم‌ در حالی‌ كه‌ فولاد با مربیگری‌ یك‌ كروات‌ و پس‌ از ۵ سال‌ كار مداوم‌ مربیان‌ كروات‌ قهرمان‌ ایران‌ شد و تیم‌ ملی‌ با مربی‌ كروات‌ به‌ جام‌ جهانی‌ رفت‌ . این‌ نوع‌ جملات‌ معمولا پس‌ از شكست‌ صرف‌ مطرح‌ می‌شود حال‌ آنكه‌ امسال‌ سال‌ موفقیت‌ كروات‌ها بود. عدم‌ وجود توجیه‌ منطقی‌ از یك‌ هوس‌ عجیب‌ تعویض‌ برانكو خبر می‌دهد
۲ گروه‌ دوم‌ كه‌ خواستار مربی‌ بزرگ‌ تر هستند یا حداقل‌ با این‌ بهانه‌ دست‌ به‌ انتقاد می‌زنند. تعویض‌ مربی‌ در شرایطی‌ چنین‌ بدون‌ آلترناتیوی‌ قابل‌ اعتماد تصمیم‌ نا بخردانه‌ و بچه‌گانه‌یی‌ است‌. برانكو شاید جایی‌ در میان‌ ۵۰مربی‌ برتر دنیا ندارد اما شرایط‌ امروز او را بهترین‌ گزینه‌ برای‌ حضور با ایران‌ در جام‌ جهانی‌ كرده‌ است‌. برانكو در چمدان‌ خود غنایم‌ فراوانی‌ دارد كه‌ امروز او را به‌ عنوان‌ بهترین‌ گزینه‌ موجود مطرح‌ می‌كند:
شناخت‌ از ساختار فوتبال‌ ایران‌
شناخت‌ از بازیكنان‌ ایرانی‌
سابقه‌ موفق‌ كار در ایران‌
سابقه‌ موفق‌ حضور در تورنمنت‌ها
تجربه‌ گرانبهای‌ جام‌ جهانی‌ به‌ عنوان‌ دستیار
حضور در میان‌ مربیان‌ ملی‌ در یك‌ دهه‌ گذشته‌
هدف‌گذاری‌ برای‌ صعود به‌ جام‌ جهانی‌ از سه‌ سال‌ پیش‌
دانش‌ كافی‌ برای‌ مربیگری‌
و ...
اگر به‌ دنبال‌ مربی‌ بزرگتر به‌ جای‌ برانكو هستیم‌ باید فرد مورد نظر با تمامی‌ این‌ مترها بررسی‌ شود. حتی‌ استخدام‌ فابیو كاپلو در شرایط‌ امروز اقدامی‌ جاهلانه‌ و بی‌نتیجه‌ است‌. در خواست‌ تعویض‌ مربی‌ بدون‌ بررسی‌ این‌ شرایط‌ و تنها بخاطر تنوع‌ یا آزمودن‌ مربیان‌ بزرگتر از سنت‌ های‌ فوتبال‌ عرب‌ است‌ كه‌ بارها توسط‌ ما مورد سرزنش‌ قرار گرفته‌ كه‌ امروز خود جای‌ در پای‌ آنان‌ می‌گذاریم‌ . تعویض‌ مربی‌ آن‌ هم‌ در این‌ فاصله‌ زمانی‌ با جام‌ جهانی‌ زمانی‌ تنها از دست‌ اعراب‌ بر می‌ آمد و البته‌ در جام‌ جهانی‌ ۹۸ با بزرگترین‌ مربی‌ عالم‌ جز شكست‌های‌ سخت‌ نصیبی‌ برای‌ عرب‌ها نداشت‌. تصور تكرار این‌ فاجعه‌ برای‌ ما كار چندان‌ سختی‌ نیست‌. در دوره‌ گذشته‌ جام‌ جهانی‌ پاراگوئه‌ هم‌ از این‌ درخت‌ میوه‌ یی‌ چید و یك‌ مربی‌ بزرگ‌ را به‌ خدمت‌ گرفت‌! چزاره‌ مالدینی‌ آنقدر ناموفق‌ بود كه‌ زودترین‌ بلیت‌ پرواز به‌ ایتالیا را رزرو كند . تجربه‌ دو تیم‌ در دو جام‌ جهانی‌ پیشین‌ پیش‌ روی‌ ماست‌ . بفرمایید هت‌ تریك‌ !
۳ برانكو ویرا :
این‌ هم‌ یكی‌ دیگر از آن‌ قیاس‌ های‌ عجیب‌ این‌ كارناشناسان‌ است‌. تنها شباهت‌ این‌ دو رساندن‌ تیم‌ ملی‌ به‌ جام‌ جهانی‌ است‌ و یكسان‌ دانستن‌ این‌ دو بزرگترین‌ اشتباه‌ است‌. ویرا شناخت‌ چندانی‌ از فوتبال‌ ایران‌ و بازیكنان‌ ایرانی‌ نداشت‌ ۳ بازی‌ او هرگز دلیلی‌ بر آگاهی‌ او از شرایط‌ ایران‌ نیست‌ . ویرا هرگز حضور در یك‌ تورنمنت‌ را تجربه‌ نكرده‌ بود . ویرا هیچ‌ برنامه‌ یی‌ برای‌ كار با ایران‌ تا جام‌ جهانی‌ نداشت‌ چرا كه‌ همه‌ چیز اتفاقی‌ رقم‌ خورد! شبی‌ خوابید و صبح‌ بعد، از تیم‌ امید جدا و مربی‌ تیم‌ ملی‌ ایران‌ شد و در یك‌ بعد از ظهر دیگر ایران‌ به‌ جام‌ جهانی‌ راه‌ پیدا كرد حال‌ آنكه‌ برانكو سه‌ سال‌ با رویای‌ جام‌ جهانی‌ به‌ خواب‌ می‌ رود و به‌ فكر برنامه‌ریزی‌ در این‌ روزها است‌. ویرا هرگز خود را برای‌ جام‌ جهانی‌ آماده‌ نمی‌كرد، اطلاعات‌ كاملی‌ از تیم‌های‌ شركت‌ كننده‌ نداشت‌. اما برانكو با علم‌ به‌ حضور در جام‌ جهانی‌ به‌ بررسی‌ رقبا پرداخته‌ است‌. اخراج‌ ویرا گام‌ به‌ عقب‌ نبود و آوردن‌ ایویچ‌ چند گام‌ به‌ جلو بود اما در شرایط‌ فعلی‌ اخراج‌ برانكو دویدن‌ به‌ عقب‌ است‌ و آوردن‌ مربی‌ بعدی‌ شاید ما را به‌ نقطه‌ صفرمان‌ هم‌ نرساند.
۴ مجید جلالی‌ می‌ گوید بعد از رفتن‌ برانكو اثر چندانی‌ از او به‌ جای‌ نمی‌ ماند. یا به‌ عبارت‌ دیگر برانكو پشتوانه‌ ساز نیست‌. ادعای‌ تاؤیر ناچیز حضور برانكو در یك‌ سال‌ آینده‌ در ساختار فوتبال‌ ما قابل‌ رد كردن‌ نیست‌. بله‌ برانكو مربی‌یی‌ است‌ نتیجه‌ گرا كه‌ میراثی‌ بیشتر از میراث‌ فعلی‌ به‌ جای‌ نمی‌ گذارد اما مساله‌ اینجا است‌ كه‌ آیا برانكو به‌ عنوان‌ معمار فوتبال‌ نوین‌ ایران‌ انتخاب‌ شده‌ است‌؟ در كدامین‌ بند قرارداد او پشتوانه‌ سازی‌ و معماری‌ آینده‌ فوتبال‌ ایران‌ درج‌ شده‌ اختیارات‌ برانكو تا چه‌ حد است‌ ؟ آیا این‌ وظیفه‌ مربی‌ تیم‌ ملی‌ است‌ ؟ آیا برانكو یا هر مربی‌ دیگر ابزار كافی‌ برای‌ این‌ اقدام‌ را دارد؟ آیا می‌ تواند ؟
واقع‌گرا باشیم‌ ! این‌ از وظایف‌ مربی‌ تیم‌ ملی‌ نیست‌. برانكو وظیفه‌ یی‌ در این‌ قبال‌ ندارد و توانایی‌ این‌ كار را هم‌ ندارد ! پشتوانه‌ سازی‌ وظیفه‌ دولتمردان‌ و رییس‌ فدراسیون‌ و روسای‌ باشگاها و مربیان‌ پایه‌ و مربیان‌ باشگاه‌ها است‌ و نه‌ مربی‌ تیم‌ ملی‌ . حداكثر كاری‌ كه‌ برانكو می‌ توانست‌ انجام‌ دهد و انجام‌ شد خارج‌ شدن‌ تیم‌ ملی‌ از تملك‌ قطب‌ ها، اردو های‌ منظم‌، استفاده‌ از نیروهای‌ جوان‌ و ... بود.
از خاطر نخواهیم‌ برد زمانی‌ را كه‌ جلالی‌ خود پس‌ از جام‌ ملت‌ ها از «میان‌ بر» تركیه‌ و یونان‌ می‌ گفت‌! میان‌ بری‌ كه‌ با یك‌ مربی‌ نتیجه‌ گرا مانند رهاگل‌ انجام‌ شد و البته‌ با پشتوانه‌ سازی‌ استراتژیست‌ها و قدرتمردان‌ یونان‌.
تكمله‌: نه‌ انگار مساله‌ جدی‌تر از آنی‌ است‌ كه‌ تصور می‌كردیم‌. در كورس‌ مسابقه‌ تعویض‌ مربی‌ برای‌ همسایگان‌ بوق‌ می‌زنیم‌ تا گوی‌ سبقت‌ را به‌ دست‌ آوریم‌ . برانكو ایوانكوویچ‌ با همه‌ شناختی‌ كه‌ از ایرانی‌ها داشت‌ هرگز تصور نمی‌كرد در صورت‌ صعود به‌ جام‌ جهانی‌ كه‌ آقایان‌ منتقد می‌گفتند در صورت‌ تحقق‌ دست‌ برانكو را می‌بوسیم‌ با شمشیر تیز تر شده‌ و از غلاف‌ كشیده‌ شده‌ منتقدان‌ مواجهه‌ شود . گفته‌ بودند آزمون‌ و خطا و دوباره‌ تجربه‌ خطای‌ دیگر در ذات‌ ایرانیان‌ است‌ اما این‌ مدلش‌ را دیگر نگفته‌ بودند! حالا كه‌ تیرمان‌ در تاریكی‌ به‌ هدف‌ اصابت‌ كرد و در این‌ پروسه‌ آزمون‌ و خطا موفق‌ بودیم‌ باز هم‌ به‌ فكر تعویض‌ روش‌ و آزمون‌ دیگری‌ هستیم‌! تمامی‌ كژی‌ ها و كاستی‌ ها فوتبالمان‌ را ول‌ كردیم‌ و در صدد اصلاح‌ درست‌ ترین‌ قسمت‌ آن‌ بر آمدیم‌. تیم‌ های‌ پایه‌ بدون‌ برنامه‌ و نظم‌ آماده‌ می‌شوند تیم‌ المپیك‌ هم‌ كه‌ در مرخصی‌ تشریف‌ دارد! فوتسالمان‌ هم‌ كه‌ چیزی‌ نگوییم‌ بهتر است‌! باشگاه‌ هایمان‌ هم‌ كه‌ بزودی‌ نام‌ خود را در ركورد های‌ گینس‌ بخاطر بیشترین‌ شكایت‌ و تا مرز ورشكستگی‌ رفتن‌ ثبت‌ می‌كند. باشگاهی‌هایی‌ كه‌ بدل‌ به‌ یك‌ غده‌ سرطانی‌ مصرفی‌ شده‌اند اما بزرگان‌ هوس‌ تنوع‌ كردند. ای‌ خدا...!

كوروش‌ مهوش‌ محمدی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید