پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


قرمز دانه موجودی برای رنگرزی


بی تردید كشف و شناخت رنگ به لحاظ كاربرد آن در تولیدات و صنایع دستی نظیر چوب و سفال و دیوارها قدمتی بسیار بیش از به وجود آمدن صنایع نساجی و بافت پارچه دارد. ولی تصور وجود بافت بدون رنگ تقریباً غیرممكن است . از آن زمان كه انسان ازالیاف وساقه های گیاهان در بافته های به صورت حصیر و غیره استفاده كرد و یا هنگامی كه استفاده از الیاف به دست آمده از بدن حیوانات با رنگهای طبیعی آنها را آموخت مفهوم رنگ تا به این زمان تغییر نیافته است.
نگاهی به تاریخ رنگرزی
پشم و مو و هر الیاف دامی از همان آغاز در ریسندگی و بافندگی جای خاصی یافت . در مناطقی نظیر مصر و بین النهرین به دلیل هوای گرم و رطوبی، كتان و پنبه كاربرد بیشتری داشت و قطعاتی از بافته های این الیاف در مقایر مربوط به امرا و شاهزادگان سلسله های حكومتی مصر دیده می شود كه قدمت آنها بعضاً به ۶۰۰۰-۷۰۰۰ سال پیش می رسید . برخی از یافته های به دست آمده از مصر سپس آناتولی و بین النهرین كه قدمت آنها به عصر نوسنگی ، از هزاره ششم قبل از میلاد، می رسد. پارچه هایی است كه بافت ساده با نخ های ظریف ریسیده شده بعضاً رنگ شده دارد و رنگ های به كار رفته عموماً رنگ های گیاهی است .در برخی از نقاط اطراف دریای مدیترانه كه احتمالاً مسكونی بوده آثاری از تور، طناب، نمد ونخ های تابیده پرزدار عمدتاً كتانی با رنگ آبی رنگ شده یافت شده است . قطعه ای از پارچه ای ضخیم مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد در دست است كه احتمالاً متعلق به چادری مقدس(معبد) بوده و زردرنگ است . در منطقه ای كه این پارچه یافت شده(در سواحل مصر) مقادیری پارچه كتانی و بافته های دیگر به دست آمده است كه نشان از تجاری بودن منطقه دارد.
همان طور كه گفته شد وجود چرخه های ریسندگی در منطقه ایلام ، در غرب ایران متعلق به هزاره پنجم قبل از میلاد از وجود بافندگی و برخی تولیدات به آن خبر می دهد با فترتی در حدود دو هزار سال قبل در این منطقه پدید آمد. آثار نساجی و بافت پارچه را در مناطق زیر نفوذ سومری ها و آشوری ها و به خصوص بافت پارچه های رنگین را در بابل می توان پی گرفت . كشف میله ای مسی كه نوعی ابزار ریسندگی است در تپه حصار دامغان .از تداوم ریسندگی و بافندگی در ایران در هزاره دوم پیش از میلاد خبر می دهد با تجدید حیات فرهنگ اقوام قومی ایرانی و افزایش اقتدار مادها و اینكه آنان اقوامی گله دار و دامدار بوده اند می توان استفاده از پشم و الیاف دامی را درآن دوره به خوبی توجیه كرد .اسناد و مدارك بعدی حاكی از آن است كه امرا و حكام ماد به موازات كسب اقتدار و افزایش تجملات و شكوه دربارهای خویش استفاده از لباس ها پارچه های گران بها و زینتی را نیز افزایش دادند به شكل تزئینات لباس های دربار ماد چه در همان زمان و چه در حكومت های بعدی از جمله پارسها توجه و ازآنها تقلید می شده است. امپراطوری گسترده و قدرتمند هخامنشی نه تنها خود از صنایع و تولیدات دنیای زیر سلطه اش در تجملات وتزیینات دربار و پایتخت خویش استفاده می كرد بلكه با حمایت از حرفه ها و صنایع به تولید بسیاری از كالاها و به خصوص انواع پارچه نیزمی پرداخت پارچه هایارغوانی كه امرا و سرداران هخامنشی استفاده می كردند به احتمال زیاد با رنگ ارغوانی مشهور به دست آمده از صدف های دریایی رنگ می شد و شهرت جهانی داشت .فرش پازیریك كه در حدود سالهای ۱۹۴۵ میلادی، پرفسور رودنكو روسی در گور یكی امرای سكایی در دره آلتایی در مرز مغولستان سیبری كشف كرد به گواهی غالب باستان شناسان فرشی است كه به دلیل شباهت مطلق نقوش آن با طرح های رایج عصر هخامنشی ایرانی است و به احتمال زیاد این فرش درپاریس ویا نواحی زیر سلطه فرهنگی ، سیاسی ایران بافته شده است .وجود این فرش كه فرشی كارگاهی است و طراحی شده با بافت و ساختاری دقیق است نه فقط بر وجود صنعت گسترده فرش بافی بلكه بر وجود صنایع پیشرفته نساجی گواهی می دهد. رنگ های به كار رفته در این فرش كه در نهایت زیبایی و هم آهنگی است از وجود مراكز رنگرزی كه درآنها از رنگ های گیاهی و یا رنگ های رایج زمانه از جمله صدف های ارغوان و غیره استفاده می شد، خبر می دهد.بعداز سقوط حكومت هخامنشی به دست اسكندر وی بسیارسعی كرد كه فرهنگ یونانی از جمله پوشاك و شیوه زندگی یونانی را در ایران گسترش دهد. اگرچه معدود مجسمه ها و آثار باقیمانده از آن دوران نمودار رواج این فرهنگ به خصوص لباسهای پرچین با رنگ های ساده و روشن یونانی است ، در كمتر از یك قرن شهرت بافته های ساسانی به هویت و فرهنگ خاص ایرانی مرزهای عالم را در می نوردد.در دوره ساسانی ایجاد راههای كاروان رو، فراوانی وسایل حمل و نقل و ایجاد ایستگاه ها و كاروانسراها گسترش تولیدات مختلف نظیر شیشه سازی و ساخت ابزارفلزی و به خصوص منسوجات پشمی و ابریشمی را به دنبال داشت همچنین تسلط ایران بر راههای كاروان رو تجاری واردات ابریشم لازم برای نساجی ایران را موجب شد.از سوی دیگر نظیر امپراطورهای قدرتمند گذشته، استفاده از صنعتگران و هنرمندانی كه از كشورهای دیگر به اسارت گرفته می شدند امری عادی و رایج بود با آنكه صنعت نساجی و قالی بافی دوره ساسانی در حد شكوفایی پیشرفت بود از وجود برخی از این صنعتگران به خصوص بافندگان رومی دررشد و بهبود صنایع نساجی مناطقی نظیر شوشتر یاد شده است . علاوه بر تولید فرش ، تولید پارچه های ابریشمی و دیبای شوشتر و تافته ها و حریرهای ابریشمی بخصوص با استفاده ازابریشم های وارداتی از چین در مراكز عمده تولید نظیر شوشتر و شوش و جندی شاپور و به طور كلی سیستان و خوزستان رواج كامل داشت برخی از پارچه های باقیمانده از ذوران ساسانی در قبور حكمرانان مصر وبعدها در كلیساهای اروپا در قرون وسطی پیدا شده است .كشف نمونه هایی از پارچه های دوره ساسانی كه شاهكارهایی از ذوق و ظرافت وهنر طراحی رنگ رزی به حساب می آیند ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی و بی تردید بافت فرش است كه افسانه فرش بهارخسرو(بهارستان) اعتبارآن را به اوج می رساند.شرح این فرش افسانه ای درغالب نوشته های مربوط به قرون اولیه اسلامی آمده است آنچه درباره این فرش گفته می شود علاوه بر اشاره به استفاده ازسنگ ها و جواهرات و تزیینات گران بها و بی مانند استفاده از رنگ های زیبایی است كه تمام فصول را به نحو حیرت انگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار می داده است.به رغم دوران فترت و انفعال ایرانیان درقرون اولیه اسلامی تداوم تولید پارچه و قالی به خوبی احساس می شود در كمتر از صد سال بارگاه باشكوه خلفای تازه به قدرت رسیده به خصوص عباسیان وارث هنر و مهارت و تجربه صنایع شكوفای دوره ساسانی می شود. جامه های رسمی و پرده های ابریشمی فاخری كه شهرت بسیار داشتند، فرش های عالی جهرم. بافته های حریر و پرند اصفهان ، گلابتون مرغوب طبرستان و نیشابور . طلاسان های عالی كرمان و دیبا و فرش های نخی ابریشمی شوشتر كالاهایی است كه حتی در قرون وسطی نیز به همراه نام ایرانی به همه دنیا می روند . در تمام این سالها همواره فرشهای دستباف چه به صورت غنایم و چه به صورت هدایا از سی شهرهای ایران در دربار خلفا و حكمرانان عرب حضور دائمی داشت .تأثیرهنرهای ایرانی نظیر معماری و سفال گری و به خصوص پارچه در غال كشورهای دور و نزدیك و در حوزه گسترده حكومت بیزانس در تمام قرون وسطی دیده می شود. در قرون بعد نیز در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود كارگاه های رنگرزی بافت به صورت كارگاه های صنعتی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، كاشان و اصفهان اشاره شده است. در این كارگاه ها علاوه بر بافندگان، رنگ رزان به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزها به كار می گرفته اند. شهرت ایرانیان در رنگ سازی و دریافت ارزش رنگها به خصوص در زمینه های مربوط به كتاب سازی و منیاتور نیز به مرزی رسیده بود كه با گسترش مكتب هنری برجسته ای نظیر مكتب هرات ایرانیان به عنوان استادان رنگ ساخته می شدند.كلاویخو در سفرنامه اش از نگار جامه یاد می كند و می گوید:همان طور كه از اسم آن پیداست پارچه ای دارای نقش و نگار بود و در تار وپود آن از رشته های زر یا نخ های رنگین استفاده می شد . به دست پارچه بافان زبردست بافته می شد و لطف و زیبایی آن معرف ثروت سلاطین و فروانوایان وقت بود این لباسهای فاخر را تنها سلطان نمی پوشید بلكه گاه به عنوان خلعت به دیگران اعطا می شد .كسی كه مأمور صباغی و رنگ پارچه ها و ابزار كار بافندگان و حقوق آنان بود خدایگان طراز خوانده می شد.دربارة زیبایی و ظرافت نقاشی ها و مینیاتورهای مكتب هرات كه بعدها به تبریز و سپس اصفهان منتقل شد، بسیار گفته شده است طراحان و نقاشان این هنرها طرح ها و نقوش درخور تحسین منیاتور را به شیراز منتقل كردند و با وجود دقت و ظرافت و مهارتی كه در این طرح ها به كاررفته است نمی توان آنها را بدون توجه به رنگ های انتخابی برایشان كه نتیجه و شاهكار تلاش و زحمت هنمرندان گمنام رنگرز است در نظر گرفت . رنگ های درخشان و بی بدیل منیاتورها عمدتاً حاصل رنگهای معدنی شناخته شده از تركیبات و سنگ های معدنی رنگینی نظیر كرم و اخرا و لاجورد و غیر بودكه همراه باطلا برای تذهیب تشعیر منیاتورها به كار می رفت اما رنگ های فرش با استفاده از گیاهان و طبیعی به كمك مهارت استادكاران رنگرز به حد و دامنه ای رسید كه به تدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را ر سایه قرارداد روناس و نیل و اسپرك و پوست گردو پوست انارو زعفران وسایر رنگهای گیاهی كه ازصدها سال پیش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوه ای یافت كه در هیچ كجای دیگر جهان تقلید شدنی نبود.به دلایل بسیار روشن كه مهمترین آن نا امنی شغلی و اجتماعی بود صنعتگران از جمله رنگرزان سعی در مخفی نمودن رموز كارخویش داشتند شاید به همین دلیل است كه ما امروز اشارات اندكی از روش كارشان و از آن كمتر نام وارزش كار آنان در دست داریم .دانشمند انگلیسی هلكوت كه در قرن شانزدهم می زیست به یكی از بازگانان هم میهن خود می گوید: در ایران فرشهایی از پشم زبر كه در دو طرف دارای ریشه های نخی است خواهی دید . این فرشها بهترین انواع فرش عالم رنگ های آنها بهترین و زیباترین رنگهاست . تو باید به این كشورها بروی و به انواع وسایل باید متوسل شوی تا بتوانی از مردم آنجا طرزرنگ كردن(خامه) قالی را یاد بگیری . زیرا اینها به طوری رنگ شده كه باران و سركه و شراب در رنگشان تأثیر نمی كند چون تو این علم را از آنها آموختی به اسرار آن دست خواهی یافت و خواهی توانست در رنگ كردن فرش آن را به كار بری و به تداوم آن اطمینان داشته باشی زیرا رنگی كه در رشته های زبر ثابت باشد قطعاً در رشته های باریك منسوجات ثابت تر است البته باید از رنگ های مایع و وسایل رنگرزی و بهای آنها آگاه شوی.شاردن نیز در سفرنامه خود با تحسین و ستایش از تولیدات نساجی و مخمل و حریر كاشان می گوید: صنعت رنگرزی در ایران بیشتر از اروپا توسعه و ترقی یافته است چون رنگهای این كشور دارای روشنی و جرم نسبی بیشتر است و چندان زود زایل نمی شود ولی افتخار این فن بیشتر از هنر صنعتی ایارانیان . منوط به خصوصیات هوا و اقلیم آن كشور است زیرا محیط خشك و صاف این سرزمین موجب درخشش مخصوص رنگهاست و همین طور عناصری در رنگ آمیزی و رنگرزی به كار می برند گل یا خاك سرخ و روناس( اپوپوناكس) است و این دو عنصر در ایران فراوان اند بقم قرمز كه از اروپا داده می شود و بقم ژاپن و نیل هندی كه از هندوستان می آید رنگرزان علاوه بر مواد مزبر از نباتات نیز استفاده می كنند رستنی های بسیار و نباتات طبی متعددد خود كشور صمغات و پوست های درختان میوه مانند گردو انار و عصاره لیمو و لاجورد كه كلمه آزور را ما از آن ساخته ایم از سرزمین همسایه ایران ازبكستان وارد می شود ولی كشور ایران مخزن عمومی آن است.بعد از دوران صفویه بر اثر حوادث تاریخی و دردهایی كه بر ایران می گذرد سقوط عمومی در صنایع و تولیدات ایران شاهدیم در عصر قاجار این سقوط به نفع واردات كالاها و تولیدات خارجی افزایش می یابد با این وصف اسناد تجاری در دست است نشان می دهد كه حتی دوران قاجار صادرات ایران در بعضی از اقلام دارای ارزش بوده و بر واردات پیشی داشته است بهترین نمونه را در رشد شكوفایی و گسترش صارات فرش در اواخر دوره قاجار می توان دید به رغم آسیب جدیی كه به بسیاری از صنایع و تولیدات بومی و سنتی وارد شد فرش دستباف رشد چشمگیری یافت در اینباره تجار خارجی دخالت و نظارت مستقیم داشتند حاصل این امر اگر چه به نفع فرش ایران بود ولی به دلیل تأثیر و نفوذ بازارهای خارجی آسیب هاییی بر فرش ایران وارد آمد كه دلایل آن را قبل از هرچیز در نفوذ تولیدات صنعتی از جمله رنگهای سنتزی می توان یافت.رنگرزان محلی دركارگاههای رنگرزی از رنگهای طبیعی است استفاده می كردند و آنها را تبدیل به خامه های رنگین و زیبایی می كردند كه نقوش فرش را تجسم می بخشید در دوره صفویه فرش بافی رسمی(كارگاهی) برای بافت فرشهای بزرگ پارچه رشد یافت كه خواست دربار و یا برای هدیه به كشورهای خارجی بود.در تمام ااین احوال و بعدها نیز در دوران رشد مشاركت شركتهای خارجی در تولید فرش ایران وجود رنگ های گیاهی و طبیعی و استفاده از رنگرزان ماهر و كارگهای رنگرزی محلی امری جدایی ناپذیر از بافت پارچه و فرش بوده است.با گسترش كار این شركتها و نیاز بیشتر به شم رنگ شده به تدریج رنگهای شیمیایی كه چندان زمانی از تولید آنها نمی گذشت به كارگاههای رنگرزی راه یافت در گزارشی مربوط به سال ۱۸۹۴ با تحسین از كار شركت های خارجی و رؤسای شركت زیگلر كه از تولیدكنندگان بزرگ آن سالها در اراك بودند آمده است : آنها در این تأسیسات دارای خامه های مسكونی برای كاركنان و مأمورینشان و انبارها و بالاتراز همه صباغ خانه بودند و آنها می خواستند مرغبوترین رنگ را به دست آورند.... آنها كهكشانی ازرنگ تلانبار كرده بودند
در ادامه همین گزارش درباره چندین شركت دیگر در همین زمان با تأسف می گوید: آنها به خاطر یك امساك بی اهمیت در رنگرزی از رنگهای جوهری استفاده می كنند ولی در اثر استفاده از رنگهای قرمز و سبز و آبی كه همه از پشم های با رنگ جوهری است ........ جای تعجب است كه ایرانیان كه تولیدات كارگاههای قالی بافی نسل های سابق كشور خود را می شناسند و به آن مباهات می كنند یك چنینی ناهم آهنگی را در قالی های مورد مسامحه قرار داده ..... شاهد ورود رنگهای جوهری را به ایران قدغن كرد ولی هنوز وارد می شود....... به من گفتند كه این جوهر بیشتر ازآلمان وارد می شود و در جعبه های قند از بغداد و در حلبی های نفت از قفقاز به صورت قاچاق وارد ایران می شود.این واقعیت تلخ كه بعدها با نام رنگهای انیلینی حضور آشكاری در فرشهای ایران پیدا كرد چندین بار مورد اعتراض و ممانعت مسئولان وقت قرار گرفت از جمله تشكیل كمیسیونی در سالهای اوایل بعد از انقلاب مشروطه بود كه بازرگانان را از صدور فرش های رنگ شده با انیلین مانع می شد و متأسفانه به علت مقاومت و اعتراض و ناآگاهی برخی از تجار این مسئله پی گرفته نشد.درتحولاتی كه طی صد سال اخیر در فرش ایران پیش آمده است تاریخ آن دركتاب های دیگر به تفصیل بیان شده همواره بر این اصل تأكید شده است كه تصور از فرش خوب و با ارزش ایرانی بدون نقش و رنگ های اصیل آن غیرممكن است هر دو این عناصر ارزش ماهیتی و هویتی در فرش ایران داشته اند و بی هیچ تردیدی تغییر رنگهای اصیل و كهن ایرانی در فرش ، زیانی كمتر از تغییر بی دلیل نقشهای بومی و اصیل ایرانی ندارد این مطلبی است كه در این كتاب بدان پرداخته خواهدشد.
رنگ قرمز
بنا به فرضیه ای از «رنگهای اصلی و اولیه» طبیعت است و آخرین رنگ از (بالا) در رنگین كمان و در طبیعت رنگ آتش و خون می باشد.
اگرچه آتش وخون از جهات گوناگون با یكدیگر تفاوت بسیار دارند امابه هرحال هر دو نشانه حیات و زندگی و جنبش و هیجان گرمی و تلاش اند كه رنگ قرمز بدان شناخته شده است.قرمز نارنجی حاكی از عشق زمینی و قرمز آبی نشانه عشق روحانی است و ارغوانی تجلی كننده اتحاد هر دو نوع عشق است . این رنگ به شدت می ذرخشد و به آسانی خاموش نمی گردد حالات مختلف به خود می گیرد و انعطاف پذیر استوبه ویژه وقتی به جانب آبی یا زرد متامیل می گردد قرمز با زرد و آبی كه دو رنگ دیگر طبیعت اند به آسانی تركیب می شود قرمز برای تغییر مایه های رنگی دیگر بسیار متعدد است وبر روی رنگ سیاه تضاد ایجاد می كند و به طرف قرمز نارنجی متمایل می گردد. رنگ قرمز دارای طول موج تا۸۰۰ میلی میكرون است كه حداكثر طول موج برای دید انسان می باشد رنگ قرمز در كار رنگرزی الیاف و نخ فرش بسیار مورد استفاده است و می توان گفت كه مهمترین رنگ مایه ها در این مورد می باشد.رنگ قرمز را از «قرمز دانه» نیزبه دست می آورند از متفرعات این رنگ «صورتی، گلبهی، زرشكی وارغوانی است» رنگ قرمز هیچگونه گرایش به جانب رنگهای زرد و آبی ندارد اما در مجاورت این دو رنگ استعداد زیر و بم شدن می یابد ، مثلاً قرمز جگری در اختلاط با آبی تلألو می یابد.انواع رنگ قرمز را از مواد طبیعی و گیاهی چون « روناس، قرمزدانه، توت سیاه وشاتوت ، بقم قرمز، ریشه زرشك وحشی ، گل انار، نوعی صدف دریایی وگلسنگ » می باشد به دست می آورند.
قرمزدانه
نام حشره كوچكی است بیضی شكل به اندازه عدس یا نخودشبیه به حشره « كفش دوز» كه نام علمی آن «تاكوس» می باشد ، نوع ماده آن پرندارد اما نر این حشره بال دار است رنگش سرخ بوده و به مرور زمان سرخ تر می گردد قرمزدانه انواع گوناگون دارد كه از جمله است « كرم مرمیلو»قرمزدانه لهستانی ،سیاه، نقره ای، قرمزدانه هندی، قرمزدانه مكزیكی.نوعی قرمز دانه در بوته ای به نام «جیدار یا كاكتوس» تولید می شود قرمزدانه را پس از جمع آوری در دستگاه مخصوص به وسیله آب یا حرارت خفه می كنند و سپس در آفتاب یا كوره خشك می نمایند رنگهای معروف قرمزدانه كه برای رنگ كردن پشم به كار می رود از آن تهیه می شود قرمزدانه در الكل، اتر، بنزین، آب كه مقدار كمی اسید در آن ریخته باشند حل می شود قرمزدانه را درفارسی «كرم رنگرزان» نیز می نامند این حشره پس ازآماده شدن برای بهره برداری(۷۰تا۹۰) درصد«صمغ» و (۲تا۱۰) درصد ماده رنگی دارد.قرمزدانه ا دیرباز در استانهای كرمان و خراسان به نام «لاك» یا«قرمزدانه لاكی» شناخته می شودو «لاكی» همان رنگی است كه از قرمزدانه به دست می اید در قدیم این ماده رنگی از هندوستان وارد می شود اما پس از آمدن قرمزدانه مكزیكی و جزایر قناری كه جنس آن بهتر است قرمزدانه هندی از رواج افتاد . قرمزدانه در هوای آزاد فاسد نمی شود و طول مدت نگهداری به قدرت رنگی آن لطمه نمی زند آب سرد مقداری از قرمزدانه را در خود حل می كند و آب گرم مواد چربی و رنگ آن را حل می نماید محلول آن پس از مدتی در اثر تأثیر اكسیژن هوا رسوبی پدیدار می كند این ماده به صورت گرد نرم، خمیر تهیه می شود.
قرمزدانه را با«بیكربنات پتاسیم، زاج سفید، قلع،‌مس. آهن» دانه میدهند این ماده دارای خاصیت چند رنگی جالبی است و از آن با دندانه های گوناگون رنگهای مختلف به دست می آید.چون قرمزدانه در ایران گران قیمت است لذا سودجویان در آن تقلباتی می نمایند این تقلبات شامل افزایش وزن قرمزدانه از طریق مخلوط كردن آن با شن و گچ و گرد سرب انجام می گردد تشخیص مواد خارجی و میزان آن در قرمزدانه به دو گونه میسر است :
الف- آزمایشات شیمیایی مثلاً تأثیر اسیدها كه رنگ آن را زرد می كند و رسوبی نیز به جای میگذارد یا زاج سیاه و سولفات مس هر دو بر روی قرمزدانه رسوب بنفش می دهد
ب- آزمایش فیزیكی و آن حل نمودن رنگ در آب است به دفعات و دورنمون محلول قرمز تا آنجا كه قرمزدانه به كلی با آب از ظرف خارج می گردد و موادتقلبی در ته ظرف باقی بماند
قرمزدانه آمونیاكیgHErmezdaanah-eaamuniyaaki
چون رنگ قرمزدانه معمولی به وسیله اسیدها به مرورزمان زرد میشود ، به منظور جلوگیری از این تغییر رنگ آن را با مواد قلیایی از جمله آمونیاك تبدیل به ماده بنفشی می نماید كه اسیدها برآن تأثیر نمی گذارند.
قرمزدانه خمیرgHermezdaanah-khamir
قرمزدانه را كه به صورت گردمعمولاً وجود دارد برای آنكه بهتر در آب حل شود و حمل و نقل آن ساده تر گرددد ابتدا با افزودن مقداری آب به شكل خمیر در می آورندطرز تهیه خمیر قرمزدانه بدینگونه است كه:
پودرآن را در آب حل می كنند ومدتی نگهداری می نمایند تا رسوب دهد و رسوب را به صورت خمیر جمع آوری می كنند.
قرمزدانه گردghermezdaanah-ejard
نگهداری قرمزدانه به صورت گرد بسیار ساده تر از انواع دیگر آن است زیر ا خوب بسته بندی می شود و كمتر فساد می پذیرد لذا تهیه و مصرف بدین صورت این ماده رایج می باشد طرز تهیه آن چنین است كه قرمزدانه را خشك كرده و می سایند تا به صورت گرد درآیدبه هنگام مصرف بهتر است ابتدا آن را خمیر كنند سپس با حل نمودن خمیر در آب به مصرف برسانند.
قرمزدانه لاكیghermsdaanah-elaaki
این مایه رنگ به صورت لاك خشك فراهم می شود.
قره قروت gharajhurut
كشك سیاه،مایه غلیظترش مزه وسیاهی كه در كار رنگرزی مصرف دارد این ماده معمولاً به جای «اسید لاكتیك» مصرف می شود.
توضیحی در مورد ماده رنگرزی قرمزدانه
قرمزدانه بهترین ماده رنگزای حیوانی است كه به تنهایی،یا با تركیب با رنگهای گیاهی ، انواع سایه روشنهای رنگی را ، به خصوص برای قالی بافی . از آن به دست می آورند(رنگ لاكی معروف در فرش ایران از این جمله است).بشر از آغاز تاریخ با این حشره و موارد استفاه از آن آشنا بوده است و رنگ قرمزو خود واژه قرمز از این حشره گرفته شده است . عقیده براین است كه در ایران بیش از دو هزارسال از این رنگ استفاده می کرده اند در كارگاههای سنتی ایران قرمزدانه را به دو نام شراب كش و نمك كش می شناسند در فرهنگ معین زیر مدخل «قرمز» چند نوع قرمزدانه آمده است :«قرمزدانه شراب كش : قرمز دانه ای كه در شراب جوشیده كشته شده كشته شده باشد»و «قرمزدانه گچ كش : قرمزدانه ای است كه به وسیلة‌گردگچ كشته شده باشد»این ماده در اصل حشره ای است به همین نام كه معمولاً در گروهای بزرگ(حدود سیصد عدد) زندگی می كنند معروفترین آن قرمزدانه نپال و منطقه ای به نام(gacil)در مكزیك است كه در اوایل قرن نوزدهم اسپانیاییها آن را در مكزیك پرورش می دادند و به نقاط دیگر صادر می كردند ولی درسال۱۸۱۰ نمونة‌ زنده آن را روی درخت انجیر هندی واقع در باغ كشاورزی جزیرة قناری گذاشتند جالب اینكه با تمام توجهی كه مقامات محلی به عمل آوردند چون این حشره آفت گیاه انجیر هندی محسوب می شود. ساكنان بومی منطقه به آنها توجهی نكردند و تنها عده ای معدود به پرورش آن پرداختند در اواسط قرن نوزدهم وقتی كه تاكستانها بر اثر هجوم آفتهای گیاهی از بین رفت تجارت قرمزدانه آنان را نجات داد واین امر باعث حیرت ساكنان جزیره شد.شكل ظاهری آن تقریباً به نخودی فشرده شبیه است كه اشتباهاً به آن كفش دوز می گویند غذای این حشره شیرة‌گیاهانی است كه روی آن زندگی می كند اما پس از مكیدن شیرة‌ گیاه از خود صمغی ترشح میكند كه همان باعث مرگ حشره می شود پرورش این حشره در گذشته در جنوب ایران ، اهواز، كناره های خلیج فارس و بلوچستان مرسوم بود و جنوب ایران و به خصوص بلوچستان برای پرورش آن مناسب است در حال حاضر نیز این حشره به صورت وحشی و پراكنده پیدا می شود كه در برخی از نواحی بومی از وجود آن برای رنگرزی استفاده می كنند در كتاب چگونه قالیهای شرق را بشناسیم آمده است:« در هندوستان رنگ لاكی قرمز را از یك نوع اینگوم می گیرندبدین ترتیب كه حشره ای كه زیر پوست درخت انجیر هندی زندگی می كند كه به صورت اینگوم بر درخت می چسبد و از همین لعاب است كه لاك می سازند و لاك قرمزدانه از آن تهیه می گردد در هندوستان این قرمز لاكی را كجیل یا لاك می گویند وبه احتمال قوی در ایران هم برای زمینة‌ لاكی از همین رنگ استفاده می شود»
درهمین كتاب آمده است:
«در تركیه حشره ای شبیه به ساس به رنگ قرمز تهیه میشود كه آن را قرمزدانة ارمنی می گویند هردوی این حشرات از خانوادة‌ قرمزدانه محسوب می شوند و همان طور كه اشاره شد این رنگ در تمام قالیهای شرقی و برخی دیگراز دست بافها مورد استفاده قرار می گرفته است بنابر كتب قدیمی این رنگ به وسیلة‌ اسكندر از هند وایران یونان قدیم برده شده است »
انواع قرمزدانه
قرمزدانه حشره ای است شبیه به كفش دوزكه اسم علمی آن gausse واز دستة hEMIPTRE است رنگ اصلی این ماده به نام اسید كارمنیك معروف است این حشره برحسب محل رشد و نمو به چندگروه تقسیم می شود:
قرمزدانه هندی. قرزمدانه لهستانی، قرمزدانه مكزیكی ، قرمزدانه ارمنی و قرمزدانه كرم ورمیلو( یونان و اسپانیا)
قرمزدانه هندی
این نوع حشره روی شاخه های درختی به نام انجیر هندی و عناب زندگی می كند و رشد ونمو و مرگش برهمین شاخه هاست به همراه همین گیاهان خشك و در داخل كوره پخته می شود و به همین سببب به خاطر وجود صمغ سلولزی رنگ آن كدر است و از سایر انواع پست تر.قرمزدانه لهستانی
نوع دیگری از این حشره معروف به قرمزدانة‌ لهستانی است . این نوع بیشتر ریشة‌گیاهی به نام سلرانتوس را، كه درزمینهای شنی اروپای شرقی یافت می شود محل زندگی خود قرار می دهد اندازة‌آن به مقدار قابل ملاحظه ای از قرمزدانه ورمیلو كوچكتر است و تمام مراحل زندگی و تخم ریزی خود را در ریشة‌گیا ه می گذراند جمع آوری این نوع در ماه اردیبهشت و خرداد انجام می گیرد به این ترتیب كه بوته را با بیلچه ای از خاك خارج می كنند و حشرات از ریشه گرفته می شودو بوته دوباره به جای خود بازگردانده می شود همچنین به وسیلة‌ حمام آب و بخار سركه این حشره را جمع آوری می كنند كشور لیتوانی یكی از مراكز پرورش این حشره است.
قرمزدانه مكزیك
این نوع قرمزدانه را ابتدا اسپانیولیها كشف كردند هنگامی كه مكزیك یكی از مستعمرات اسپانیابود تجارت قرمزدانه یكی از منابع عظیم درآمد آن كشور به شمار می رفت و قانون وضع شده بود كه هركسی مادة‌ این حشره را از اسپانیا خارج كند محكوم به مرگ میشود این حشره روی درختی به نام توپال زندگی می كند و هم به طور اهلی كشت می شود و هم به صورت وحشی در جنگلهای مكزیك پیدا می شود.
كرم ورمیلو
این حشره در روی نوعی درخت بلوط زندگی می كند كه در جنوب اسپانیا و جزایر یونان می روید حشره در روی شاخه های این درخت به صورت یكپارچه درمی آید و كرم آن بیضی شكل و قرمز رنگ و رشد آن سریع است حشره از شیرة ‌گیاه استفاده می كند و در اوایل فروردین به اندازة‌ هستة‌ غوره و در اردیبهشت به اندازة‌نخود می شود و اوایل خردادماه شروع به تخم گذاری می كند و مقدار زیادی تخم بیرون می ریزد ماده پس از دو هفته از تخم بیرن می آیتد با پیداكردن جای مناسب به گیاه می چسبند و بدن آنها گرم و متورم می شود وبه شكل یكپارچه به صورت جزی از گیاه درمی آید . همین حالت تا قرنها میان اروپاییان این تصور را ایجاد كرده بود كه قرمزدانه رنگی گیاهی است از این حشره در شروع تخم گذاری محصول برداری میكنند.
طریقةجمع آوری
قرمزدانه برحسب محل زندگی آن به طرق مختلف جمع آوری می شود بهتر از این است كه عمل جمع آوری یك بار در سال انجام گیرد، چون در غیر این صورت رنگهای به دست آمدة‌ مادة‌رنگی كمتری را داراست زمان جمع آوری اغلب در شب و هنگام سحر است زیرا شبنم كمتراست و حشره با ناخن های خود محكم به شاخه چسبیده است، این عمل زیرنور چراغ انجام می گیرد.
جمع آوری و تهیة‌ قرمزدانه( مراحل وروشهای آن)
روش اول
پس از بریدن شاخه های درخت با كاردكهای مخصوص حشرات را از گیاه(چه ریشه و چه ساقه) جدا می كنند و در لنگهای بزرگ می ریزند و آنها را در آب خفه می كنند.
روش دوم
پس از جمع آوری قرمزدانه آن را وارد كورة‌ مخصوص می كنند و با حرارت خشك می كنند . قرمزدانه ای كه بدین طریق به دست آمده سفید نقره ای باشد سفید نقره ای خواهد بود. علت آن تارهایی است كه حشره در هنگام حیات به دور خود تنیده و در زمان خشك شدن به روی آن چسبیده است . معمولاً هنگام رنگ این قرمزدانه را اولاُ به خاطر اینكه با هیچ مادة‌ دیگری تركیب نشده است وثانیاً به این سبب كه الیاف گیاهی از آن كاملاً جدا می شود بهترین نوع می دانند.
روش سوم
پس از جمع آوری قرمزدانه آن را روی آهن گداخته عبور می دهند كه در اثر این عمل گرد سفید می سوزد و رنگ آن مایل به سیاه می شود كه آن را قرمزدانة‌ سیاه نیز می گویند در بازار بیشتر از این نوع قرمزدانه یافت می شود.
مشخصات قرمزدانه
قرمزدانة خوب خشك و دارای جلا و بدون چین و چروك زیاداست . به دلیل گران بدون این مادة‌ رنگی اغلب فروشندگان در آن تقلب میكنند بدین ترتیب كه شنهای نرم و گرد سرب، سفیداب شیخ و گچ داخل گرد قرمزدانه می كنند كه هم وزن آن اضافه می شود و هم آن را به عنوان قرمزدانة‌ نقره ای بفروشند برای اجتناب از این نوع تقلبات و اطمینان ازخلوص قرمزدانه . پس ازساییدن آن را در آبسرد حل می كنند وبعد راكد می گذارند از مقدار رسوبی كه پس از چندین بار تعویض آب در كف ظرف باقی می ماند، مقدار ناخالصی آن مشخص می شود . همچنین می توان به وسیلة‌آزمایشهای شیمیایی و شناسایی یون های آن جنس مادة ‌تقلبی را معلوم كرد. قرمزدانة خشك در هوای آزاد فاسد نمیشود و حتی دیده شده است كه زمان از قدرت رنگی آن نمی كاهد آب سرد مقداركمی از رنگ را در خود حل می كند.
آب گرم چربی و رنگ آن را حل می كند.
اسیدها رنگ قرزمدانه را مایل به زرد می كنند.
قلیاها رنگ آن را مایل به بنفش می كنند.
برای كشیدن عصاره از دستگاه مخصوص استفاده می شود كه ماده حلال آن الكل و یا آب مقطر است .عصاره كشی با چندین بار تخلیه ۴۸ ساعت وقت لازم دارد.
قرمزدانه و تركیب آن با رنگهای گیاهی
رنگرزی:
داندانه كردن پشم، رنگرزی پشم، نرم كردن پشم، شفاف كردن پشم
دندانه كردن پشم:
اندازه:
پشم نمدار۱۰۰۰گرم
آب ۲۰تا۳۰ برابر وزن الیاف
گردغوره۲۰گرم
زاج سفید۱۰گرم
قارا۱۰گرم
طرزعمل:
ابتدا آب را در حمام كمی گرم كنید. پس از آن در ۴۰درجه سانتیگراد حرارت زاج سفید قارا و گردغوره را در حمام بریزید و حرارت دهید در حرارت۷۰ درجه سانتیگراد پشم سفید نمدار را وارد حمام كنید. حرارت را به ۹۰ درجه سانتیگراد برسانید و مدت یك ساعت تمام حرارت دهید و مرتباً كلافها را در حمام رنگ زیر و رو كنید(یك ساعت كافی است) . دراین صورت پشم رنگ كرم به خود می گیرند بعدا از خاموش كردن حمام و خنك شدن آب اضافی كلافها را بگیرید، شستشو دهید و به حالت مرطوب نگه دارید.
رنگرزی:
اندازه:
پشم نمدار۱۰۰۰گرم
گرد قرمزدانه خوب ۶۰گرم
پودرلیمو عمانی۲۰گرم
گردغوره۱۰گرم
ابتدا گرد قرزمدانه را در كمی آب نیم گرم خوب حل كنید و سپس به حمام رنگ بریزید و كاملاً هم بزنید. پودر لیمو عمانی و گردغوره را اضافه كنید و دوباره هم بزیند حرارت را بیشتر كنید. حرارت حمام رنگ هرقدربیشتر باشد، گرد قرمزدانه بیشتر حل خواهد شدپس از امتحان پشم نمدار را وارد حمام رنگ كنید و حدود دو ساعت تمام با حرارت ۹۰درجه سانتیگراد حرارت دهید. سپس حمام را خاموش كنید و بگذارید كلافها مدتی در همان حال بماند(۵ساعت)
پس از آن پشمها را درآورید وبعداز چلاندن خشك كنید و سپس شستشو دهید بعد از انجام مراحل گفته شده ، عملیات زیر انجام می گیرد:
نرم كردن پشم بعد از رنگرزی:
طرزعمل: می توان بعد از رنگرزی بلافاصله كلافها را از حمام رنگ خارج كرد و آب اضافی آنها را گرفت و به حمام اول ۱۰گرم جوهر لیمو ریخت و دوباره پشم را به حمام رنگ وارد كرد و۱۵ دقیقه دیگر با جوهر لیمو حرارت داد.
باید بلافاصله بعد از اتمام رنگرزی كلافهای پشم را ازحمام خارج كرد و درحمام رنگ كه هنوز گرم است، ۶۰گرم پودر برگ درخت انجیر ریخت و ۱۵ دقیقه حرارت داد . در این حال پشم فوق العاده درخشان وپرجلا خواهد شد.
رنگرزی و دندانه كردن پشم:
دندانه كردن:
اندازه:
پشم نمدار۱۰۰۰گرم
آب ۳۰گرم برابر وزن الیاف
گردغوره۲۰گرم
قارا۲۰گرم
زاج سفید۱۰گرم
طرزعمل: قبلاً گفته شد:
رنگرزی:
اندازه:
پشم سفید۱۰۰۰گرم
درد شراب۴۰گرم حمام اول
درد شراب۱۴۰گرم حمام دوم
جوهرلیمو۱۰گرم
قرا۱۰گرم
قرمزدانه۶۰گرم
آب ۳۰برابر وزن الیاف
ابتدا قرمزدانه را نرم بكوبید ودر كمی آب نیم گرم خوب حل كنید. سپس وارد حمام رنگ كنید، درد شراب و جوهر لیمو و قارا را اضافه كنید و با حرارت ۷۰ درجه سانتیگراد حرارت دهید . سپس حرارت را افزایش دهید باید گذاشت حمام رنگ ۲۴ ساعت تمام به حالت گرم بماند. سپس مقداری آب به حمام رنگ اضافه كنید و ۱۴گرم دیگر درد شراب درآن بریزید. حمام را گرم كنید و مدت دو ساعت دیگر حرارت دهید. كلافهای پشم را باید حمام را مدت ۱۲ساعت به حالت نیم گرم نگه داشت . پس از این مدت آب اضافی كلافها را با چلاندن بگیرید و آنها را خشك كنید و شستشو دهید.
توضیح:
دندانه قرمزدانه می تواند آب زرشك، قارا و یا درد شراب باشد كه حالت اسیدی دارد. همچنین به جای جوهر لیمو كه اسید سیتریك است می توان از زرشك یا قادر استفاده كرد.
منابع:
قالی ایران سیسیل ادواردز
آشنایی با رنگرزی طبیعی ویکتوریا افشار
پژوهشی در فرش تورج ژوله
زهرا پیوسته گر نام
استاد راهنما سودابه حاج احمدی
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید