سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


فرش دستباف ترکمن، چالشها و راه حلها


فرش آئینه ای زنده از فرهنگ ترکمنها در طول تاریخ و از جمله نشانه های فرهنگ و تمدن عمیق و تنومندی است که نه تنها در مقابل هجوم بیگانگان و اقوام مختلف داخلی و خارجی سخت و مقاومت کرده بلکه به گونه ای رفتار نموده، فرهنگ تحمیلی بیگانه را در خود حل کرده است و به آن سیمای ترکمنی بخشیده تا آنجا که تاریخ یاد می کند، ترکمن با فرش و فرش با ترکمن شهرت داشته است. فرش همچون درختی است که ریشه در ژرفای خاک صحرا و شاخه ای در بلندای کوههای البرز و سایه بر سر مردمی وارد می کند که قرنهاست از نسلی به نسل دیگر انتقال داده و به همراه خود حمل کرده و با آن زندگی می کنند و با آن انس و محبت دارند.
فرش ترکمن با وجود گسترش صنایع ماشینی همچون فرش کاشان یا اصفهان که بستر دلپذیر انسانی را مورد هجوم و یورش قرار داده،
جایگاه طولانی و خاص خود را در کانون خانواده حفظ کرده، چرا که کیفیت استثنائی این کالای نفیس و لوکس موجب گذر آن از مرزهای تاریخ به زمان حال شده و به آینده نیز امتداد خواهد داشت. در این مقاله سعی می کنیم چالشهای فرش دستباف ترکمن را به تصویر بکشیم و جنبه های مختلف آن را از دیدگاه هنر و اقتصاد مورد ارزیابی قرار دهیم؛ سپس راه حلهای رشد و توسعه آن پیشنهاد می دهیم بدان امید که مورد استفاده دست اندرکاران این صنعت گهربار قرار گیرد.
فرش در قالب هنر و اقتصاد:
اگر فرش را یک زیر انداز معمولی قلمداد کنیم در قالب تئوریهای اقتصادی می گنجد و اگر شاهکارهای منحصر به فرد طراحان بزرگ آن را به میان آوریم جز یک اثر هنری در تعریف دیگر نمی گنجد. با این دو تفسیر اگر فرش دستباف با الهام از هنر در عرصه تولید قرار گیرد به مرور اثر هنری خود را از دست می دهد کما اینکه امروز نقشهای فرش ماشینی کپی همین فرشهای دستباف ترکمن است. در یک نتیجه گیری چنین ترسیم می کنیم که یک ارتباط درستی بین هنر و اقتصاد بوجود آوریم زیرا در جهان امروز عرضه و تقاضا از اراده انسانی و بر اساس مکانیزم بازار است و چرخهای عظیم و غول آسای صنعت لحظه ای از چرخش باز نمی مانند و بهترین آثار هنری و خلاقیتهای بشری بر مبنای مطالعات اقتصادی ارزیابی می شود. حال برای ایجاد تفاوت بین هنر و اقتصاد چه باید کرد و چه تدبیری اندیشید، اگر هنر جایگاه خود را در دنیای پر رمز راز فرش از دست دهد، اقتصاد حاکم خواهد شد و در صورتیکه اقتصاد غالب باشد پس از مدتی ارزش واقعی هنر فرش دستباف از بین خواهد رفت. برای نجات هنر فرش بافی و بالا بردن تنوع فرش ترکمن به این نتیجه می رسیم که باید مراکز هنری و افراد فعال را خلاق کنیم و از آنان بخواهیم تا طرحهای نوینی را پیشنهاد دهند و در میان تولیدکنندگان توزیع کنیم تا هنر در اختیار اقتصاد پویا قرار گیرد.
ابعاد جهانی فرش دستباف ترکمن:
بیش از ۸۰ درصد صادرات فرشهای دستباف ترکمن به کشورهای آلمان، ایتالیا، انگلستان، فرانسه، آمریکا و ژاپن صادر می شود و کشورهائی مانند چین، پاکستان، هند و نپال رقبای عمده فرش ما در بازارهای جهانی هستند که اخیراً کشور ترکیه نیز به جمع آنان اضافه شده است. این کشورها در کمیت برتری دارند زیرا فرشهای ارزان قیمت بدلیل داشتن نیروی کار ارزان تولید می کنند. در بررسی رکود بازار جهانی فرش دستباف این نکته بخوبی نمایان می شود که اغلب کسانی که طی ده ساله اخیر به جمع صادرکنندگان پیوسته اند از اطلاعات تخصصی در تولید فرش دستباف برخوردار نیستند و ازطرفی سیستم مدیریت اغلب صادرکنندگان فرش ترکمن به شیوه سنتی است که امروزه در اروپا و آمریکا از جایگاه خوبی برخوردار نیستند و عدم صدور فرش به ایالات متحده نیز موجب کاهش سهم فرش ترکمن های ایران در بازار جهانی نسبت به بیست ساله اخیر شده است. بحث اساسی در مورد رکود فرش دستباف ترکمن در بازارهای جهانی، رقبای کپی کننده هستند؛ تا یک دهه قبل اغلب رقبا با کپی نقش فرش دستباف ترکمن در بازارهای جهانی حضور فعال داشتند و با ایجاد وقفه در فرش ترکمن بعلت عدم تولید مطابق سلیقه مصرف کننده از یک طرف و تغییر سیستم بازرگانی توسط شرکت های بزرگ اروپائی از طرف دیگر کشورهای رقیب از جمله چین و هندوستان با تجدد سازمانی در امر تولید سیستم خدمات صادرات، رشد شتابانی داشتند.
فرش دستباف از منظر اقتصاد:
گستردگی فرش دستباف در ترکمن صحرا بسیار شگفت انگیز است، بطوریکه در تمامی منطقه، چه در مراکز شهری، چه در مراکز روستائی و همچنین در ایلات و عشایر نیز قالیبافی متداول است. این صنعت بزرگترین منبع ارتزاق قوم ترکمن بوده و هست. علاوه بر آن، با توجه به اینکه در مناطق روستائی بافت آن رواج بیشتری دارد می تواند با فصلی بودن فعالیتهای کشاورزی و دامداری و اوقات فراغت روستائیان در سایر فصول کسری درآمد روستائیان را جبران نماید و در اوقات بیکاری می تواند به عنوان کمک هزینه زندگی باشد و هم یک پدیده هنری است که مایه افتخار همه ما ترکمنهاست. از آنجا که اقتصاد کل کشور بیمار شده است، نقش این صنعت نیز کم کم در چرخه اقتصاد کمرنگ تر شده است. با این حساب با یک برنامه ریزی صحیح می توانیم نیروهای جوان را به این سمت سوق دهیم تا منطقه ترکمن را از مسائل بیکاری و فقر نجات دهیم و در سازمانهای دولتی این اعتقاد نهادینه شود که فرش دستباف یکی از بزرگترین صنایع اشتغال زا مورد توجه و عنایت قرار گیرد. در واقع ابتدا باید مهمترین مسائل داخلی فرش را حل و فصل نمائیم تا مشکلات صدور آن به دنیای خارج کاهش یابد و جایگاه آن را در اقتصاد مورد ارزیابی قرار دهیم و تثبیت شود که آیا فرش ارزش هنری دارد یا اقتصادی و یا هر دو. قابل ذکر است هر هنری که در قالبی قرار گیرد، تبدیل به کالا می شود، پس نیاز به برنامه ریزی و سرمایه گذاری خاص لازم است و تحقیق و مطالعه و آموزش های جدید و نظارت و کنترل را می طلبد و کشورهائی مثل چین، هند و ترکیه نقشهای فرش ترکمن را تقلید می کنند و بافتهای ریزتر و رنگهای زننده تر به بازارها عرضه می کنند. علت این موفقیت آنان برنامه ریزی دقیق و سیاستهای حمایتی است که در مورد صادرات و تولیدات فرش و بافندگان دارند.
تبلیغات فرش دستباف:
مدتهای مدیدی است که هیچگونه تبلیغی برای فرش که نشانه ای از خلاقیت و هنر ترکمن ها و تکیه اقتصادی ما در زمینه های مختلف است، صورت نگرفته، ولی برای فروش فرش ماشینی تبلیغات قابل توجهی را از رادیو، تلویزیون و سایر رسانه ها ارائه می شود، علت آن را می توان چنین ذکر کرد که تولید کنندگان فرش دستباف، اکثرا خرده پا هستند و توانائی تبلیغات را ندارند ولی فرش ماشینی که صاحبان آن منابع عظیمی از ثروت و درآمد را در اختیار دارد با تبلیغات محدودیتی ندارند و در اینجاست که نقش دولت و اتحادیه های بافندگان ظاهر می شود؛ دولت با حمایت خود از جمله پرداخت یارانه های کلان در جهت رشد تولیدات می توانند بافندگان خرده پا را زنده نگه دارد. از طرف دیگر این بافندگان خرده پا نیز بدلیل عدم دسترسی به منابع مالی بانکها در واقع نبود فرصتهای برابر در اقتصاد ایران نمی توانند رشد یابد.
متولیان فرش دستباف:
ضرب المثل معروف جامعه ما حکایت " دو تا شدن آشپز و شیرین یا شور شدن غذا " در مورد صنعت فرش نیز صدق می کند. حضور سازمان های مختلف برای تصمیم گیری در صنعت فرش از جمله: جهاد سازندگی، بهزیستی، کمیته امداد، وزارت تعاون، شرکت فرش با سابقه ۶۵ ساله، بخش خصوصی، اتحادیه های روستائی و دلالان؛ که بوروکراسی مملکت چنین است که اصولاً سازمانهای موازی در خدمت یک هدف هستند که این موازیها در فرش دستباف لطمات جبران ناپذیری به بازار خارجی وارد می کنند و مضافاً اینکه عملکرد این سازمانها کاملاً با هم متفاوت است. جهاد سازندگی در بخش روستاها صنعت فرش را توسعه داد که صرفاً از جهت ایجاد اشتغال برای بانوان در غالب تشکلهای تولیدی که بیشتربافی در اولویت است تا بهینه بافی. وزارت تعاون هم بخش شهری را به عهده دارد در حالیکه صنعت فرش چهره مشخص شهری یا روستائی ندارد. بجای این همه سازمانهای موازی بهتر است دولت تدبیری اندیشد که خود متولی قالیبافی باشد و رسیدگی به وضعیت معیشتی و درمانی و بازنشستگی قالیبافان را عهده دار باشد.
آموزش و تحقیق در فرش دستباف:
آموزش بافت فرش سینه به سینه و از همان خانه های محلی قالیبافی نشأت می گیرد که در صورت برنامه ریزی و حمایت از همان آموزشها استفاده بهینه از تحصیل های موروثی امکان پذیر خواهد بود. آموزش رنگرزی از رنگرزیهای باتجربه به انتقال تجربه همراه با علم به علاقه مندان فرش کمک می کند و گشودن رشته ای در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی پیرامون تحقیق فرش از موجبات تحقیق است. مهمترین عوامل تحقیق عبارتند از: تحقیق جهت استفاده از اصول علمی برای بهینه سازی ابزار بافت، تولید رنگهای طبیعی، کیفیت بافت فرش با حفظ اشتغال، گسترش مراکز تولید، بازار و اطلاعات بازار یابی، ایجاد بانک اطلاعاتی تحقیقاتی و ارتباط آن با شبکه جهانی اینترنت، بهینه نمودن آموزشهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ، اصلاح و استاندارد کردن دار قالی و مواد اولیه، بهداشتی کردن کارگاهها، پوشش بیمه، مدیریت صحیح، یافتن شرکای معتبر خارجی.
نتیجه گیری:
نقش اقتصادی فرش دستباف در زندگی خانواده ها، بخصوص زنان بر کسی پوشیده نیست و این امر درسطح بین المللی اهمیت دارد و دستیابی به توسعه واقعی بدون در نظر گرفتن زنان که نیمی از جمعیت استان گلستان را تشکیل می دهد میسّر نیست. از دیر باز هنرهای دستی به زنان ترکمن نسبت داده می شود چرا که زنان ترکمن زمینه هنر را در وجود خود بطور نهادی دارند و به وقت فراهم شدن شرایط از هنر خود استفاده می کنند. بر شمردن مشکلات خارجی و داخلی فرش ترکمن که مشمول تمامی شهرهای ایران که دارای زمینه قالی بافی می باشند و ارایه راهکارهای مناسب در مقاله به منظور یافتن راهی بود که مشکلات فرش ترکمن را مرتفع کند. در این مقاله سعی نموده ایم که به برخی مشکلات و چالشهای فرش همراه با راه حلها اشاره کنم، امید است نقطه شروعی باشد تا زمینه های توسعه صورت گیرد.
منبع:
۱.« وضعیت فرش در بیست سال گذشته و دور نمائی از آینده آن »، قالی ایران، شماره ۴۳ ، مرداد ماه ۱۳۸۱، صفحه ۴ ـ ۷
۲.فرحبخش، ندا « بررسی عوامل وؤثر بر صادرات فرش »، فصلنامه پژوهش نامه اقتصادی، شماره ۱،بهار ۱۳۸۱، صفحه ۲۲۳ ـ ۲۳۵
۳.حسینی کیا، تقی « نقش مدیریت بازاریابی در افزایش صادرات فرش دستباف ایران به بازارهای جهانی و ارایه مدل تحلیلی بازاریابی »، بازاریابی، شماره ۱۵، اسفند ۱۳۸۱، ۱۶ ـ ۱۹
۴.« نگاهی به مشکلات صنعت فرش ایران » ، اطلاعات ، شماره ۲۲۴۳۱، ۹/۱۲/۱۳۸۰، صفحه ۵
۵.« صادرات فرش ایران از چه رنج می برد ـ رقابت ناسالم صادرکنندگان فرش به نفع رقبا تمام شد ـ آخرین قسمت »، گمرک، شماره ۱۴۱، آذر ۱۳۸۰، صفحه ۹
۶.مریم نژاد، ولی « نگاهی به بازار جهانی فرش ایران، با تأکید بر صادرات »، جهاد، شماره ۲۳۶ ـ ۲۳۷ ، دی و بهمن ۱۳۷۹، صفحه ۵۲ ـ ۵۶
۷.« شکست در رقابت جهانی از سال ۷۳ بدلیل موانع متعدد، صادرات فرش دستباف ایران روند نزولی داشته و بتدریج عرصه جهانی را به کشورهائی چون هند و چین و پاکستان »، اقتصاد ایران، شماره ۲۰، مهر ۱۳۷۹ ، صفحه ۳۷ ـ ۳۹
احمد ناحید
اقتصاد دانشگاه تهران
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید