جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا
موسیقی درمانی با «موزیک تراپیست»ها
چنین رویكردی در قبایل سرخپوستان امریكا هم با خواندن آوازهای مخصوصی به شفای مریضان میپرداخت. تقریبا در سراسر جهان از امریكای جنوبی و شمالی، آفریقا و قبایل مختلف آن گرفته تا آسیا و حتی كشورمان ایران هم میتوان نمونههایی از كاربرد موسیقی در مراسم شفابخشی بیماران را یافت. در مناطقی از جنوب ایران، مراسمی اجرا میشود كه برای بیرون آوردن جن از كالبد انسان است. آنها معتقدند كه با نواختن یك ریتم و معمولا یك یا دو ساز مخصوص و رقصی به نام سماء كه با حركات سریع سر و بدن همراه است و خواندن اوراد، توسط یك فرد كه آشنایی كامل با این مراسم و جنگیری دارد میتوان با ایجاد جذبه و خلسه بیماران را درمان كرد.
رهبران این مراسم به وسیله دفها و سازبومی آن منطقه طی مراسم و تشریفاتی كه توام با ریتم در سازها و رنگها است،حركات ریتمیك و خواندن سرودی برای بهدست آوردن هوشیاری مریض و ایجاد خلسه حاصل از تغییر خودآگاهی موجب شفا و رفع ناراحتی و بحران میشود.
در فرهنگ باستانی مصر و بینالنهرین هم پیوند موسیقی و شفا در معبدها و مراسمهای مذهبی وجود داشته و زنگولهها و راتلزها در موسیقی تشریفاتی مذهبی برای تسخیر روح شیطانی به كار برده میشده. مصریان معتقد بودند كه موسیقی در حكم طاس و طلسم و نشانهیی به كار میرود كه هر نت آن نیروی جادویی به همراه دارد برای احضار ارواح خدایان. چینیان و هندیان هم موسیقی را شفابخش میدانستند. با كمی دقت میتوان دریافت كه در تمام دوران ها از قرون وسطی تا قرن حاضر اؤر شفابخش موسیقی در انسانها قابل لمس است. مثلا در دوره رنسانس اعتقاد بر این بوده كه موسیقی، مقاومت مردم را در مقابل امراض بیشتر میكند و میتوان آن را در زمان شیوع طاعون براحتی درك كرد. با وجود اینكه تا قرن نوزدهم به این مطلب كه موسیقی را هم میتوان نوعی درمان به حساب آورد توجهی نمیشد ولی در بیشتر سرزمینها به صورت بومی و سنتقدیمی از آن استفاده میكردند. تا آن زمان این دو حوزه موسیقی و پزشكی از یكدیگر جدا بودند تا اینكه در این قرن موسیقی به صورت درمان در موارد مشخص ولی باز محدود مورد استفاده قرار گرفت و نتایج موؤری را به دنبال داشت و باعث شد كه حرفه «موسیقیدرمانی» در قرن بیستم شروع به كار كند. تا به حال به درمان كردن بیمارانتان با موسیقی فكر كردهاید؟ شاید شنیدن ملودیهای خاص برای مریضتان كمك كند كه دردش تسكین پیدا كند و آنها به آرامش برسند. تا به امروز در دنیای عظیم قرصها و شربتها محققین و متخصصان این رشتهراههای جدیدی برای كاهش درد و آرامش بیمارانشان بهوجود آوردهاند كه یكی از آن فعالیتها موسیقیدرمانی است. درست است كه از سال ۱۹۵۰ موسیقی درمانی به صورت یك ارگان هماهنگ و كاملا حرفهیی درآمده ولی هنوز اكثر مردم جهان مفهوم درست و جامعی از آن ندارند و حتی از وجود سازمانها و درمانگاههای موسیقیدرمانی بیاطلاع هستند.
موسیقیدرمانی در اصل استفاده تجویز شده و سازمان یافته از موزیك یا فعالیتهای آن برای تغییر حالات ناسازگار بیماران به وسیله پرسنلی آموزش دیده است كه به آنها «موزیك تراپیست» میگویند. تمام تلاشآنها برای كمك به بیماران در رسیدن به هدفدرمان «قطعیشان» است. دستورالعملهای موسیقی درمانی همانند دستورات دارویی و پزشكی توسط متخصصان این رشته نسخه میشود و توافق كلی یك تیم تخصصی در برنامه درمانی بیمار قرار میگیرد. تیم تخصصی كه همان موزیك تراپیستها هستند به صورت گروهی و تیمی طبق یكسری آموزشهایی كه دیدهاند با هم كار میكنند تا بهترین خدمات را به مریضان بدهند. موسیقیدرمانی سرگرمی و تفریح محسوب نمیشود بلكه عوامل تحصیلكرده با امكانات وسیع در اختیار تیمی بزرگ و آموزشدیده قرار میگیرد تا به بهبود وضع ناسازگاری رفتار و حالات بیمار كمك كند و گاه نواختن موسیقی را برای آرامش و كاهش درد بیماران پایانه (درحال مرگ) مورد استفاده قرار میدهند. موسیقی اولین وسیله و ابزار موزیك تراپیستها است كه آنها را از دیگر پزشكان و درمانگران جدا میكند. این متخصصان به جای استفاده از كلمات یا هر قرص و شربتی از موسیقی و فعالیتهای موزیكی استفاده میكنند. تجربیات ثابت كرده است كه مواجهساختن بیمار با موسیقیدرمانی سطح كاركرد او را بالا برده و به بهبودی او كمك بسزایی میكند.
فعالیتهای موزیكی ممكن است شامل آوازخواندن، نواختن ساز به صورت تكنوازی یا گروهی، گوشدادن به یك موسیقی طبق نوع درمان، تصنیف یا ساختن یك آهنگ حركت با موسیقی،بحث درباره اشعار یا تركیب سازها، نوع سازها و حتی صدای خواننده موسیقی موردنظر باشد. هركدام از این فعالیتهای موزیكی طبق تجویز پزشك متخصا منظور میشود و طبق نوع بیماری یا علایق بیمار یا حالات روحی و روانی مریض از آنها استفاده شود. موسیقیدرمانی و استفاده از فعالیتهای موسیقی راهوروشی است كه برای ایجاد آرامش ،خوشی، سلامت كه در توانایی فردی و اجتماعی بیمار مورد توجه است و نوعی باورپذیری در او ایجاد میكند.این رشته به عنوان نیرویی خلاق و سحرآمیز همراه با دانش پزشكی و روانشناسی به زندگی بیماران نشاط و سلامت و انرژی میدهد. تمام فعالیتهای موزیكی ضمن ارتباط با «درمان جویان» و در جهت بهبود كاركرد جسمی و روانی و روحیه اجتماعی و عاطفی آنها تجویز میشود.موزیك تراپیستها افراد تعلیم دیدهیی هستند كه به تمام این فعالیتهای موزیكی نظم داده و سعی میكنند با بیماران ارتباط درمانی پیدا كنند كه این كار مهمترین و شاخاترین فعالیت این گروه آموزش دیده است.نظم دهندگی فعالیتهای موزیكی به صورت یك نیروی قوی و پیشبینی كننده درمانی در مورد بیماران به كار میآید.انتخاب صریح و دقیق موسیقی یا فعالیت موسیقی بر طبق نیاز بیمار توسط موزیك تراپیستها موفقیت درمان را بالا برده و دانش و معلومات كافی درمانگر باعث میشود كه تاؤیر موسیقی بر رفتار آدمی، او را به بهبودی كامل یا آرامش در دوران مریضی نزدیك كند.موزیك تراپیستها با ایجاد محیطی امن میتوانند ارتباط خود را با بیماران تقویت كرده و با فراهم كردن و آماده ساختن شرایط محیطی به درمان بیمار كمك كنند.موزیك تراپیستها در عین حال كه متخصصینی آموزش دیده و آگاه هستند باید با دانش و مهارتهای مختلف علم موسیقی بخوبی آشنا باشند و در كنار آن در علوم طبیعی، رفتاری و زیستشناسی نیز تبحر داشته باشند.افرادی كه دورههای تجربی و آموزشی را میگذرانند عنوان تخصصی (R.M.T) را از انجمن ملی موسیقی درمانی (N.A.M.T) و یا مدرك تخصصی (C.M.T) از انجمن موسیقی درمانی امریكا (A.A.M.T) دریافت میكنند. آنها با گذراندن امتحانی كه توسط «برد گواهینامه موسیقی درمانی» برگزار میشود گواهینامه خود را از مركز (MT-BC) دریافت میكنند.
بیماران با انواع مختلف مشكلات جسمی و روانی و با تمام مشكلات و اختلالات عاطفی و اجتماعی از تمام خدمات موسیقی در هر شرایطی میتوانند استفاده كنند.هدفهای درمانی در این رشته پزشكی، حالتی امدادی دارد. تغییراتی كه در رفتار و وضعیت درمانجویان ایجاد میشود اهداف درمانی موزیك تراپیستها را جهتی خاص میبخشد. درست است كه نحوه درمان برای هر بیمار متفاوت است ولی مقصود اعضای تیم پزشكی و آموزشی تنها در نحوه درمان درست درمانجویان است، آن هم بدون استفاده از داروهای شیمیایی یا استفاده از درمانهایی كه با دستگاهها كه در عین درمان اثرات سویی هم دارند.
هنگامی كه بیماران در جلسههای موسیقی درمانی عملكردهای بدنی، روانی و جسمی و عاطفی و اجتماعی درونشان را تقویت و مهارتهای حركتی، تحصیلی، ارتباطی و اجتماعی و عاطفی به دست میآورند امكان دارد كه در كنار آنها مهارتهای موزیكی هم پیدا كنند.روبرو شدن مستقیم درمانجویان با فعالیتهای موزیكی و موسیقیایی اثرات بهتری دارد و در درمان بیماری موفقتر است.در اكثر جلسات موسیقی درمانی، كلیه فعالیتها و مهارتهای موزیكی در جهت درمان است و تاكید اصلی بر تقویت و ایجاد مهارتهای غیرموزیكالی است.
بهبود كاركرد جسمی و روانی بیمار با شنیدن موزیك و واكنشهای عاطفی و اجتماعی كه در او ایجاد میشود به درمان و رشد تواناییهای حركتی و روانی بیمار كمك میكند.برای تخصصی شدن موسیقی درمانی به غیر از مفاهیم تئوری باید به جنبههای عملی آن هم دقت كرد. آموزشی كه موزیك تراپیستها دریافت میكنند تشكیل شده از نوعی آمادگی خصوصی است كه در كلاسها، كلینیكها و آزمایشگاهها به دست میآوردند و موجب هماهنگی تجارب و یادگیری در آنها میشود. آشنایی آنها با انواع بیماریها مانند یك پزشك و در كنار آن سبك دانشها و مهارتها و نگرشهای مهم در موسیقی و پزشكی باعث شایستگی این حرفه و متخصصان آنها میشود.
اطلاعات تیم پزشكی موزیك تراپیستها برای كمك به افراد در كلیه سنین و ناتوانیهای مختلف برای رسیدن به اهداف درمانی مورد استفاده قرار میگیرد. موزیك تراپیستها را میتوان یك پزشك عمومی با ابزار خاص تصور كرد آنان باید از دانش موسیقی، شناخت مردم و چگونگی تاؤیر موسیقی در آنها اطلاع كافی و جامع داشته باشند، تا بتوانند به بیماران خاص كمك كنند.این رشته تحصیلی كه متاسفانه در كشورمان كمتر به آن توجه میشود با مطالعه دروس تاریخ و تئوری موسیقی و همین طور آشنایی با شناخت بدن انسان و نیروهای آن همراه است. آگاهی از علوم رفتاری، نیازها و روابط مردم و همین طور روانشناسی ناهنجاریها و تفاوتهای فردی بیماران و اطلاعات كامل در مورد ناتوانیهای جسمی و روحی افراد به موزیك تراپیستها كمك میكند كه با توجه به شناخت اثرات موسیقی بر انسان، بیشترین تاؤیر را بر بیماران موسیقی درمانی بگذارند و با دانش اولیه و شناخت جامع در این زمینه به درمان درمانجویان بپردازند.موزیك تراپیستها یا همان درمانگران موسیقیدرمانی دارای ماهیت دوگانه هستند، یكی بخش موزیسین و بخش دوم درمانگر، آنها است. با این همه باید به این نكته دقت كنیم كه این گروه هم از نظر تكنیك موسیقی و هم در زمینه درمان اطلاعات كافی را كسب كردهاند و در درمان بیماران مهارت دارند.آنان كاربرد عملی مفاهیم تئوری موسیقی را در موقعیتهای مختلف و در شرایط آزمایشگاهی و بالینی، زیرنظر استادان آگاه آموزش میبینند و موسیقی را به عنوان عاملی برای درمان بیماران مورد استفاده قرار داده و با مهارتهای تكنیكی و تفسیری پیشرفته با حداقل وسیله اجرای موسیقی، ضمن ایجاد ارتباط با ریشههای بیماری درمانجویان به نتایج مثبتی دست پیدا میكنند. در زمان آموزش تخصصی موزیك تراپیستها،آنها در زمینه روابط بینفردی هم مهارتهایی به دست میآورند. بسیاری از تمرینات آنها در ایجاد ارتباط و روابط بین درمانگر و درمانجو انجام می شود تا در برقراری ارتباط شفاهی و كتبی با بیماران به وسعت برسند و اعتماد آنان را به طرف خود جلب كنند تا نتیجه بهتر و سالمتری از فعالیتهایشان بگیرند. در عین حال این افراد توانایی خود را در امر تحقیق بالا میبرند تا بتوانند ضمن جمعآوری تمام اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها به یك فرضیه درست برسند.
بیماران پایانه
بیمارانی با نام بیماران پایانه یا در حال مرگ وجود دارند كه با بیماری مهلك و علاجناپذیر دست وپنجه نرم میكنند كه در آخر منجر به مرگشان میشود و معمولا این امراض مدتزمان زیادی را به بیماران نمیدهند و آنها بیشتر از چند هفته یا چند ماه زنده نمیمانند. اغلب این بیماران در مواجهه با مرگ از پنج مرحله عبور میكنند. در ابتدا به انكار و انزوا میرسند، بعد خشم، مدارایی، افسردگی و در آخر پذیرش درد و بیماری. نمیتوان این مراحل را از خود بیماری جدا كرد. ترس و تنهایی و كنارآمدنشان با افزایش درد و وابستگی و ابهام همراه است. آنان با احساساتی مثل ترس، اضطراب، تنهایی، گناه، خشم، بیحوصلگی و افسردگی روبرو هستند كه تمامی سرچشمه در بیماری لاعلاجشان دارد. در وجود آنها ناراحتیزودگذر دیده نمیشود. آنها به انتهای راه رسیدهاند و این دلایل باعث میشود كه به مرور زندگی گذشته، كمبودها و نیازها و خوشیها بپردازند. در آن هنگام بعضی از بیماران با موقعیت مذهب مواجه شده و دست به دعا و راز و نیاز بلند میكنند و از خداوند مدد میگیرند. طبق نیاز عاطفی كه در آنان به رشد زیادی رسیده،احتیاج به بیان و توجه به نیازشان دارند. باید برای كاهش رنج بیماری و فراهمكردن آسایش و راحتی آنها یا حفظ كاركرد جسمیشان و حمایت عاطفی و احساسی به این بیماران كاری كرد.موسیقی به عنوان واسطهگری خاص، نیروی قوی و محكمی است كه آنان را با این بیماریهای خطرناك روبروسازد و رابطه صمیمی بیمار را با مدت زمان كوتاه تا زندگیاش به وجود آورد.موزیك تراپیستها ضمن فعالیت با بیماران به خانوادههای آنان راههای زیادی را نشان میدهند كه از طریق فعالیتهای موزیكی بتوانند فرد را به برآورده كردن نیازهای جسمی، روانی و عاطفی روح برسانند و از لحاظ جسمی هم آنان را به یك تعادل برسانندو در تسكین یا كاهش دردشان كمكشان كنند.
تجربه ثابت كرده كه وارد كردن این بیماران در فعالیتهای موسیقی مثل آواز خواندن، نواختن یك ساز یا رفتن به كنسرتها و دیدن برنامه موسیقی زنده از رادیو و تلویزیون به آنها برای از بین بردن اضطراب و ترسشان از آینده كمك میكند و بیمار را كمك میكند تا به مسائل دیگر زندگی فكركند. موسیقی باعث میشود كه درد در آنها التیام پیدا كند و با ملایمت توان آنها را بطور قابل توجهی افزایش میدهد.
البته باید به این نكته هم توجه كرد كه طبق نظركارشناسان موسیقی درمانی، وجود نوارهای ضبط شده موسیقی میتواند برای بیماران سرطانی خطرناك باشد و حس اضطراب و تشویش را در آنان زیاد كند. به همین خاطر است كه معمولا در مراكز و كلینیكهای موسیقی درمانی از برنامههای موسیقی زنده استفاده میكنند تا تنش را در این بیماران كاهش دهند و با تقویت احساس،آنان را به یك خرسندی و امید و دوباره نزدیك كنند.فعالیتهای گروهی این نوع بیماران، آنان را به اجتماعی شدن و اعتماد سوق میدهد.خواندن آوازهایی كه درباره امید، لذت، دنیا و ... است آنها را به مرحلهیی میرساند كه از تمام فرصتهای اندكشان استفاده كرده و دیگر هراس و ترسی از مرگ و میر، از دست دادن و نبودشان نداشته باشند. آنها میتوانند با كمك موزیك تراپیستها باآگاهی و ارتباط درست به ابراز احساسات و نیازها و آرزوهایشان بپردازند.این موضوع حتی به اعضای خانواده بیمار هم كمك میكند،هم در ابراز علایق به بیمارشان و هم در زمانی كه او را از دست میدهند، یك آواز یا یك موسیقی مشترك میانآنها، در جریان سوگ و جدایی، آرام كننده است.كاركردن با بیماران پایانه احتیاج به تجربه زیادی دارد چون آنها باید با یك فشار روانی كنار بیایند.موزیكتراپیستها با توجه به تغییرات دایمی در وضع بیمار با انعطاف زیاد با آنان كارمیكنند.نگرش درست آنها به مرگ باعث میشود كه بدون اضطراب با بیماران برخورد كنند و همراه با آموزشهای موسیقی فشارها و بحرانهای مرتبط با مرگ و میر بیماران را كاهش دهند و توسط موسیقی درمانی سازگاری بیمار را آسانتر كنند و با القای نشانه سلامت بهآنان شور زندگی را در این بیماران برگردانند تا به اهداف درمانی نزدیكتر شوند.آینده موسیقی درمانی بطور مشخص در مسیر اصلی خدمات مربوط به سلامتی قرارخواهد گرفت و در سالیان بعد، از موسیقی درمانی به عنوان یكی از بهترین راههای درمان بیماران استفاده خواهند كرد تا با قابلیت موسیقی، بیماران را تحت تاثیر قراردهند و پاسخهای روانی و عاطفی آنان را برآورده كنند.
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اصفهان اسرائیل ایران حمله ایران به اسرائیل ایران و اسرائیل انفجار ارتش جمهوری اسلامی ایران دولت گشت ارشاد جنگ ایران و اسرائیل جنگ دولت سیزدهم
سیل زلزله هواشناسی قتل قوه قضاییه تهران سیلاب شهرداری تهران آموزش و پرورش پلیس سازمان هواشناسی وزارت بهداشت
فرودگاه فرودگاه مهرآباد قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو بازار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی بورس قیمت سکه دلار
فضای مجازی تلویزیون احسان علیخانی سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی سریال تئاتر کتاب
دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه عملیات وعده صادق آمریکا جنگ غزه روسیه وعده صادق چین اسراییل حزب الله لبنان سازمان ملل
پرسپولیس فوتبال صنعت نفت آبادان استقلال لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بارسلونا بازی لیگ برتر کشتی فرنگی سپاهان تراکتور
هوش مصنوعی سامسونگ تلگرام فناوری اپل وزیر ارتباطات ایلان ماسک ناسا
سلامت هموفیلی دیابت چاقی درمان و آموزش پزشکی سلامت روان کاهش وزن