چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا


ارمنیان ایران


روابط ایرانیان و ارمنیان از هزاره اول پیش از میلاد آغاز می شود. ایرانیان و ارمنیان در هزاره اول پیش از میلاد نخستین خاستگاه اقوام آریایی به حركت در آمدند، ارمنیان چون به سرزمینی رسیدند كه بعدا ارمنستان نامیده شد، در آن سرزمین ساكن شدند، و ایرانیان به سوی جنوب به حركت خود ادامه دادند و به ایران زمین رسیدند. در این كوچ بزرگ ایرانیان و ارمنیان مدت دویست سال در جوار یكدیگر زیستند، سرزمین ارمنستان ادامه فلات ایران زمین است، زبان ارمنی یكی از شاخه های مستقل زبان هند اروپایی است ولی با زبان فارسی پیوندی ناگسستنی دارد. تعداد كثیری از نامه های ارمنیان مانند آرشام (نام نیای داریوش هخامنشی) سورن، گارن، آرشاك، نام های هخامنشی و اشكانی است كه ارمنیان با نهادن این نام ها بر فرزندان خود در حفظ و نگهداری آنها پایمردی كرده اند و هم اكنون نیز از این نام استفاده می كنند. تا پایان روزگار اشكانیان، ایزدان واحدی مورد پرستش ایرانیان و ارمنیان بود، هر دو دین واحدی داشتند. جشن های ایران باستان و ارمنستان باستان مشابه هم است و كوچكترین تفاوتی با یكدیگر ندارند. گاه شماری ارمنستان باستان همانند گاه شماری ایران باستان عبارت از دوازده ماه سی روز بود كه پنج روز مانده (خمسه مسترقه) را ایرانیان به آخر ماه هشتم و ارمنیان به آخر ماه دوازدهم می افزودند. هر روز از روزهای ماه های ارمنیان همانند ایرانیان نام خاصی داشت، داستان ها و افسانه ها و باورهای ایرانیان و ارمنیان شباهت بسیار با یكدیگر دارند و از هم متاثر شده اند، هیچ قوم و ملتی به اندازه ارمنیان با ایرانیان نزدیك نمی باشند، در حقیقت ایرانیان و ارمنیان دو برادر هم نژاد و هم خون می باشند كه از یك دیگر آگاهی چندانی ندارند.
به نوشته موسی خورنی پدر تاریخ ارمنیان (سده پنجم میلادی) پادشاه ماد (وارباكس)، (هوخشتره) به بارویر ونیس قوم ارمنیان وعده تاج و تخت داد. و او را با خود متحد كرد، (بارویر) در فتح نینوا پایتخت آشور (۶۱۲ پ.م) پادشاه ماد را یاری داد پس از نابودی آشور به پاس این خدمت، پادشاه ماد (بارویر) را به پادشاهی ارمنستان برگزید. پس از پیروزی كوروش هخامنشی بر دولت ماد ارمنیان در ایران هخامنشی جایگاه ویژه ای یافتند. پس از پارس ها و مادها سومین جایگاه را ارمنیان داشتنند. فرماهندهی سپاه هخامنشیان به جز پارس ها و مادها به سایر اقوام تابع امپراتوری هخامنشی محول نمی گردید، ولی ارمنیان از این قاعده مستثنی بودند به استناد كتیبه بیستون (۴۸۰ پ.م.) ارمنیان فرماندهی سپاهیان ایران را داشتند و در شورش ارمنستان «دادارشی» سردار ارمنی داریوش هخامنشی فرماندهی سپاهیان را به عهده داشت. در حمله اسكندر مقدونی به ایران زمین، جناحین راست و چپ سپاه ایران را سپاهیان ارمنی به فرماندهی سرداران ارمنی تشكیل می دادند. فرمانده جناح راست یرواند (داماد شاهنشاه هخامنشی) و فرمانده جناح چپ میترا اوستس بود. پس از پیروزی مقدونیان، یرواند در ارمنستان ادعای استقلال كرد و به سلطنت پرداخت، خاندان یرواندیان كه بر ارمنستان فرمان می راندند، سیاست ضد سلوكی داشتند و تا حدودی توانستند استقلال ارمنستان را حفظ كنند. در سال ۱۸۹ پیش از میلاد «آرتاشس» اول كه منسوب به خاندان یرواندیان بود بر تخت سلطنت ارمنستان جلوس كرد و ارمنستان را به عظمت و قدرت رساند. (تیگران) دوم (۹۵ – ۵۵ پیش از میلاد) نواده آرتاشس كه در تاریخ ارمنیان به تیگران كبیر اشتهار دارد به توسعه سرزمین های متصرفی پرداخت و حدود ارمنستان را از شمال به اران، از شرق به دریای خزر، از جنوب تا نزدیك فلسطین و از غرب به دریای مدیترانه رساند. روابط ایرانیان و ارمنیان در روزگار اشكانیان بسیار صمیمانه تر و نزدیك تر شد. در دهه ششم سده اول میلادی بلاش اشكانی برادر خود، تیرداد را به سلطنت ارمنستان منصوب كرد، تیرداد بنیانگذار سلسله اشكانیان در ارمنستان شد و یك شاخه از سلاطین اشكانی نزدیك به چهار صد سال در ارمنستان سلطنت كردند، در سال ۴۲۸ م. سلسله اشكانیان در ارمنستان منقرض شد، امیران ارمنستان به اطاعت دولت ساسانی در آمدند. یزدگرد دوم در سال ۴۴۷ م. فرمانی صادر كرد كه در ارمنستان سرشماری به عمل آید. پس از سرشماری مالیات سنگینی بر مناطق آباد و بایر وضع كرد سپس دستور داد ارمنیان پیرو دین زرتشت گردند. شورای امیران ارمنستان تشكیل شد و هم پیمان شدند كه تسلیم خواست یزدگرد ساسانی نشوند. ظهر روز ۲۴ ماه مه ۴۵۱ م. دردشت ماكو نبرد خونینی بین ارمنیان به فرماندهی وارتان مامیگرنیان با سپاهیان یزدگرد در گرفت، وارتان مامیگرنیان، سپهسالار ارمنیان همراه با یك هزار و سی و شش تن از سپاهیان و سرداران ارمنی در جنگ كشته شدند، شبانگاه كه دو سپاه از یكدیگر جدا شدند، نیروهای ارمنی صحنه كارزار را ترك گفتند، سپاه ساسانی بدون اخذ نتیجه بازگشت، فیروز شاهنشاه ساسانی در ۴۶۰ م. مجددا در صدد زرتشتی كردن ارمنیان برآمد. ارمنیان دوباره شورش كردند و سپاهیان فیروز را در نزدیكی روستای «آگور» به سختی شكست دادند، پافشاری پادشاهان ساسانی برای تغییر دین ارمنیان باعث گردید، كه ارمنیان و ایرانیان كه دو برادر هم نژاد و هم خون بودند از یكدیگر فاصله بگیرند. در سده اول میلادی را گروه زیادی از ارمنیان ساكن آذربایجان بودند، تاتووس مقدس یكی از حواریون حضرت مسیح كه برای تعمید دادن ارمنیان به آن خطه رفته بود، پس از شهادت در جنوب ماكو به خاك سپرده شد. وجود تعداد بسیاری كلیساهای كهن ارمنیان در آذربایجان، مانند : كلیسای تاتووس مقدس (سده ششم) در ماكو، استبانوس مقدس (سده هشتم میلادی) در جلفا، كلیساهای سركیس در خوی، هرپیسمه مقدس در موژومبار (سده دوازدهم میلادی) موید سكونت ارمنیان در بخش باختری ایران زمین است. در زمان مغولان، تعداد بسیاری از ارمنیان در سلطانیه و مراغه می زیستند، حمدالله مستوفی در نزهت القلوب، ماكو را شهری ارمنی نشین توصیف كرده كه محل سكونت بزرگ كشیشان ارمنی بود. در سده شانزدهم میلادی حداقل ۵۰ سال پیش از آن كه شاه عباس ارمنیان را به داخل فلات ایران كوچ دهد، گروهی از ارمنیان ساكن شیراز بودند و خانه و كلیسا و كشیش و بارانداز برای كالاهایشان داشتند. بازرگانان ارمنی از طریق بندر گمبرون با هندوستان داد و ستد می كردند و شهر شیراز یكی از پایگاه های مهم آنان بود. در ۱۹۰۲ ارمنیان ایران در سیزده شهر، ۱۲۱ روستا زندگی می كردند و دارای ۵۳ مدرسه بودند كه برخی از آنها مختلط بود. ارمنیان در سراسر ایران زمین ۱۸۷ كلیسا، ۱۶۲ كشیش، ۷ دیر و دو پیشوای مذهبی یكی در تبریز و دیگری در جلفای اصفهان داشتند. زبان ارمنی _ زبان ارمنی یكی از زبان های هندواروپایی است به سبب وجود تعداد بی شماری واژه های فارسی در زبان ارمنی پاره ای از خاورشناسان، پس از مشاهده این واژه های همانند گمان كردند زبان ارمنی، مانند زبان اوستایی و پهلوی اشكانی یكی از شعبه های زبان ایرانی است. هوبشمان دانشمند آلمانی پس از تطبیق كلمات مترادف در زبان های فارسی و ارمنی اعلام داشت كه زبان ارمنی یكی از شاخه های مستقل زبان هندواروپایی است و از رشته زبان ایرانی نمی باشد، ولی زبان های ارمنی و فارسی دارای خویشاوندی نزدیكند و بخشی از كلمات این دو زبان مشابه یكدیگرند. زبان ارمنی هنگام تكامل به سبب وجود شرایط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خاص، تركیب كلمات خود را تا اندازه ای از زبان فارسی گرفته است. از یازده هزار واژه زبان ارمنی یك هزار و چهارصد و یازده واژه آن از زبان فارسی است. آثاری كه از زبان پهلوی اشكانی در دسترس پژوهشگران است، اندك است . در نتیجه آگاهی از زبان پهلوی اشكانی به واژه هایی محدود می شود كه در این آثار بكار رفته است. از این رو، برای یافتن واژه های بیشتر، زبان ارمنی می تواند پژوهشگران را یاری دهد. زیرا زبان ارمنی گنجینه ای است سرشار از واژه های پهلوی. در زبان ارمنی واژه هایی وجود دارد كه از زبان ایرانی وارد زبان ارمنی شده است ولی این كلمات اكنون در زبان فارسی كنونی دیده نمی شود . زیندا كاپت (درجه افسر ایرانی) آپارهاییك (نام گروه ایرانی) Matian (نام گروه جاویدان ایرانی). همچنین در زبان ارمنی كلماتی وجود دارد كه از زبان پهلوی وارد زبان ارمنی شده است. ارمنیان این كلمات را هم اكنون نیز به كار می برند ولی در زبان فارسی كنونی از كلمات دیگر بجای آنها استفاده می شود.
زبان پهلوی زبان ارمنی زبان فارسی كنونی
آپاستاك آپاستاك اسب سواری
آزد آزد اطلاع
آرژن آرژان برازنده، مناسب
آپاستان آپاستان پناه
آرماو آرماو خرما
دسپان دسپان سفیر
آزگ آزگ ملت
نام های ارمنی _ در عصر هخامنشیان، خصوصا در روزگار اشكانیان، ایرانیان و ارمنیان از نام های واحدی استفاده می كردند. این نام های اصیل ایرانی تا اواخر روزگار ساسانیان نیز مورد استفاده قرار می گرفت، پس از حمله تا زیان، اندك اندك، نام های زیبای ایرانی به دست فراموشی سپرده شد ولی ارمنیان با نهادن این نام های اصیل بر فرزندان خود سبب زنده ماندن آنها شده اند.
هم اكنون برخی از این نام های ایرانی برای ایرانیان نامانوس است تعدادی از این نام ها را برمی شماریم.
آرداشس _ از نام های پهلوی است به معنی با عدالت فرمانروایی كردن
آرتاباز _ در اوستا Artapana و در پهلوی Artaban به معنی پشتیبان راستی و درستی آروسیاگ _ از نام های اشكانی است، آروسیاگ نام ستاره زهره درخشنده ترین ستاره در منظومه خورشیدی است به این ستاره در زبان پهلوی Arus و در اوستایی Aurusa گفته می شود.
آرتوش _ یعنی همیشه جاویدان _ بی مرگ
بارتو _به معنی بلند قد و قوی هیكل از اسامی اشكانی است
گارن _ از نام های اشكانی _ كارن یا قارن سردودمان خاندان قارن است. سپهدار چون قارن گاوكان سپه كش چو شیروی شیر ژیان
نانیری _ یا نائیریكا _ واژه اوستایی است كه در اوستا برای بانوان پارسای شوهر كرده به كار برده شده است.
نریمان _ نام پدر سام پهلوان ایرانی، مركب از دو جز، نر+مانا، جزو اول به معنی مردانه و جزو دوم ماتا یا من یعنی روح _ نریمان، دارای روح مردانگی است. یروانه _ از نام های پهلوی است به معنی سریع.
خط ارمنی _ ارمنیان تا پایان سده چهارم میلادی فاقد خط ارمنی بودند و برای نوشتن از خط یونانی و سریانی استفاده می كردند، مسروپ ها شتوتس، یكی از روحانیان طراز اول ارمنیان با حمایت ساهاگ بارتو جانلیق ارمنیان، خط ارمنی را پدید آورد، و نام خود را در تاریخ ارمنیان جاویدان ساخت و مسروپ به زبان های سریانی، یونانی و پهلوی اشكانی آشنایی كامل داشت. وی متولد سال ۳۶۰ م. در روستای «دارون» در باختر دریاچه وان بود. مسروپ می دانست كه استعفی سریانی به نام دانیال، خطی برای زبان ارمنی تهیه كرده است، ولی در عمل مشاهده كرد حروف این خط جوابگوی اصوات زبان ارمنی نیست از این رو درصدد برآمد، خود حروفی ابداع كند، با تنی چند از شاگردانش به باختر ارمنستان رفت و توانست حروفی كه جوابگوی اصوات زبان ارمنی باشد، پدید آورد. این حروف مركب از سی و شش حرف (دو حرف بعدا به آن افزوده شد) بود. پدید آوردن خط ارمنی تحولی شگرف در فرهنگ ارمنیان پدید آورد، مسروپ صد شاگرد را با حروف مزبور آموزش داد. این گروه در تاریخ فرهنگ ارمنیان به «مترجمان بزرگ» مشهور شدند. سپس آنان را به مراكز عمده فكر و اندیشه مسیحیان مانند،ادس (اورفه)، آتن ، قسطنطنیه ، قیصریه و اسكندریه فرستاد. این گروه، مهم ترین آثار فرهنگی مسیحیت را گرد آوردند و با خود به ارمنستان بردند. یكی از نخستین كتاب هایی كه به خط و زبان ارمنی نوشته شد، انجیل مقدس بود كه از متن یونانی ترجمه كردند. این ترجمه سرآمد ترجمه های انجیل مقدس محسوب می شود. مسروپ ماشتوتس در ۴۴۰ م. در گذشت. مدارس ارمنیان _ از روزگار كهن كلیساها و دیرهای ارمنیان محل آموزش نوباوگان ارمنی بود. در ایران زمین نیز ارمنیان كلاس های درس را در كلیساها و دیرها دایر كردند، از نیمه دوم سده نوزدهم میلادی، در تهران، جلفای اصفهان، تبریز و روستاهای ارمنی نشین مدارسی تاسیس شد. مدارس تهران _ در ۱۸۶۹ م. / ۱۲۴۸ ش، ارمنیان تهران انجمنی به نام انجمن دوستداران علم و دانش تاسیس كردند، با تلاش آنان در ژانویه ۱۸۷۰ مدرسه هایگانریان در كلیسای گودرك مقدس در دروازه قزوین (میدان وحدت اسلامی كنونی) بازارچه معیر آغاز به كار كرد. همزمان میسیونرهای پروتستان آمریكایی در محله ارمنیان، مدرسه ای دایر كردند و برای جلب دانش آموزان ارمنی تحصیل در این مدرسه رایگان بود و به دانش آموزان كتاب، لوازم تحریر، لباس و كفش نیز می دادند و هفته ای دو قران پول توجیبی به هر دانش آموز پرداخت می شد. هدف آنان از این بذل و بخشش ها تغییر دین دادن اطفال ارمنی بود كه به هیچ وجه موفقیتی كسب نكردند. در سال ۱۸۸۴ م. / ۱۳۶۳ ش ارمنیان در حوالی كارخانه بلورسازی، گذر محمدحسن كر، پاتوق نایب باقر، ساختمان جدیدی به سبك مدارس اروپایی بنا كردند ساختمان مدرسه افزون بر كلاس های درس دارای یك تالار نمایش برای اجرای برنامه های تئاتر بود. اكثر آموزگاران مدرسه هایگازیان تحصیل كرده های كشورهای اروپایی خصوصا سویس بودند و از نحوه تدریس آگاهی كامل داشتند. تا سال ۱۹۰۵ كلاس های درس پسران و دختران مجزا بود ولی از آغاز سال تحصیلی ۱۹۰۶، ۱۹۰۷ اولیای دانش آموزان تصمیم گرفتند كلاس ها مختلط شود. در سال ۱۳۱۵ رضاشاه پس از ملاقات با آتاتورك دستور داد كلیه مدارس ارمنیان در سراسر ایران تعطیل شوند از سال ۱۳۲۲ مدارس ارمنیان بازگشایی شد. مدارس آذربایجان _ ارمنیان تبریز در دو محله «قلعه» و «لیل آباد» ساكن بودند، در سال ۱۸۷۳ م./ ۱۲۵۲ ش. در محله لیل آباد مدرسه ای دایر كردند. برادران تومانیان در ۱۸۷۷ م./ ۱۲۵۶ ش. در محله لیل آباد، مدرسه ای پسرانه به نام «هایگازیان» بنا كردند. سپس در جوار مدرسه هایگازیان مدرسه ای دخترانه به نام «تاماریان» ساختند، مدارس مزبور، دارای كتابخانه و تالار نمایش بودند.
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید