شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


روزنامه های ارزان، مردم بی رغبت


روزنامه های ارزان، مردم بی رغبت
سرانه مطالعه در ایران حدود ۲ دقیقه است. این رقم نرخ مطالعه در كشور، بسیار نگران كننده است، اما چه چیز باعث به وجود آمدن این رقم پایین شده است؟ آیا گران بودن قیمت روزنامه، نشریات و كتاب یا عدم وجود فرهنگ مناسب مطالعه در میان مردم؟ قیمت روزنامه در كشور ما از ۲۵ تومان كه نرخ یك روزنامه اقتصادی است آغاز شده و به ۲۵۰ تومان می رسد، این رقم قیمت یك روزنامه سیاسی - اجتماعی در روزهای پنج شنبه است.با فرض خرید روزانه روزنامه با قیمت متوسط ۴۰، ۶۰ یا ۱۰۰ تومان، ماهیانه چه هزینه ای باید صرف این كالا شود؟
ماهیانه یكهزار و ۲۰۰، یكهزار و ۸۰۰ و ۳ هزار تومان برای روزنامه هزینه زیادی نیست، اما در مورد نشریات هفتگی یا ماهانه، این هزینه چگونه محاسبه می شود؟ با فرض اینكه یك دو هفته نامه، ۵۰۰ تومان قیمت دارد، ماهیانه یكهزار تومان صرف خرید یك نشریه هفتگی می شود. اینكه گفته شود قیمت بالای روزنامه یعنی جنبه اقتصادی قضیه، باعث شده مردم ما گرایش به مطالعه نداشته باشند، اصلا منطقی نیست، چون این رقم محاسبه شده در بالا حتی برای دهك های اول تا سوم جامعه كه اقشار بسیار كم درآمد را در بر می گیرد نیز رقم بالایی محسوب نمی شود و برای دهك های چهار تا ۱۰ كه اقشار متوسط رو به بالا را در بر می گیرد اصلا رقم ناچیزی است. با فرض اینكه درآمد متوسط یك كارمند یا كارگر در ماه حدود ۱۵۰ هزار تومان است، آنها می توانند با صرف تنها ۳/۱ درصد از درآمد ماهیانه خود روزانه ساعتی را به مطالعه بپردازند، اما سهم صاحبان روزنامه ها در این میان چقدر است؟ و اصولا اگر نرخ روزنامه خوانی در كشور ما پایین است، پس روزنامه ها چگونه سرپا هستند و هزینه های خود را جبران می كنند؟
به طور كلی روزنامه محصولی است كه دو بازار دارد، یك بازار مربوط به صاحبان آگهی و بازار دیگر مربوط به خوانندگان روزنامه.این مسئله خود از دو جهت قابل بررسی است. بسیاری از روزنامه های ما از جنبه بازار مشتری با اقبال كمی مواجهند، اما چه چیزی باعث شده تا ظرف مدت كوتاهی تعداد روزنامه ها افزایش یابند؟ روزنامه ها از طرف صاحبان آگهی ها بسیار مورد توجه هستند، یعنی روزنامه از محل جذب آگهی های دولتی و تجاری جذب درآمد می كند، اما در بخش مخاطب،روزنامه ها شاهد قهر مخاطبان هستند. مخاطبان احساس می كنند نیازهای اطلاعاتی آنها با خواندن روزنامه ها فراهم نمی شود. این قیمت روزنامه ها نیست كه باعث عدم توجه مخاطبان می شود، چون هستند نشریات هفتگی و ماهانه ای كه تیراژ بالا و فروش خوبی دارند، اما انتظاری كه خواننده یك روزنامه از این نشریه دارد با انتظار خواننده یك نشریه عامه پسند كاملا متفاوت است.روزنامه های ما در چند سال اخیر رویكرد تازه ای پیدا كرده اند. روزنامه ها به طور خنثی به انعكاس اخبار روز می پردازند. روزنامه ها دیگر انتقادی نیستند، بلكه صرفا خبری هستند. این روزنامه دیگر محصول مطلوبی نیست، كه در بازار كشش تقاضا داشته باشد.از جنبه فرهنگی، روزنامه دیگر یك كالای با ارزش محسوب نمی شود. مردم ما براحتی تلویزیون یا اینترنت را جایگزین روزنامه می كنند، زیرا اگر قرار باشد همان اخبار معمولی منتشر شود كه رادیو پیام، شبكه خبر و دیگر شبكه ها این كار را بهتر و سریع تر انجام می دهند.هر چند كه هزینه استخراج اطلاعات و اخبار روز در مقایسه با روزنامه ها گران تر است، اما مردم احساس می كنند در فضای دیجیتال نیاز آنها به دسترسی به اطلاعات بدون واسطه و سانسور انجام می گیرد، اما در مجموع فرهنگ مطالعه در كشور ما حتی در مقایسه با كشورهای همسایه نظیر پاكستان بسیار پایین است؛ در كشور ما در مقایسه با اروپا قیمت روزنامه ها بسیار پایین است؛ در كشورهای اروپایی جبران هزینه های روزنامه بیشتر از قسمت فروش روزنامه، یعنی بخش مخاطب حاصل می شود، در حالی كه در كشور ما، بخشی از هزینه ها از جانب آگهی ها تامین شده و بخش دیگر هم مربوط به سوبسید و یارانه هاست. حتی بهترین روزنامه های خصوصی هم كمتر از ۱۰ درصد هزینه های خود را از طریق فروش روزنامه تامین می كنند. قیمت روزنامه در ایران به خاطر برخورداری از یارانه كاغذ، بسیار مناسب است.سوبسید یارانه ارزی و ریالی و یارانه كاغذ باعث شده، قیمت تمام شده برای صاحبان روزنامه ها پایین باشد. اگر یارانه قطع شود، قیمت روزنامه ها افزایش می یابد و دیگر روزنامه ها نمی توانند به حیات خود ادامه دهند، چون در آن صورت روزنامه ای كه این روزها با ۳۲ صفحه تمام رنگی، تنها با پرداخت ۵۰ تومان به دست مشتری می رسد، بدون یارانه، قیمتی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ تومان پیدا می كند و خواننده هم كه عادت به قیمت پایین دارد، دیگر آن روزنامه را خریداری نمی كند.متاسفانه در كشور ما كاهش تقاضا باعث پایین آمدن تیراژ روزنامه ها شده است. برگشتی برخی روزنامه ها بین ۵۰ تا ۶۰ درصد است و صاحبان روزنامه سعی می كنند تعادلی بین عرضه و تقاضا به وجود بیاورند، البته در كشور ما هم هنوز برخی روزنامه خوان های حرفه ای هستند كه حاضرند برای یك نسخه روزنامه ۲۵۰ تومان بپردازند یا حتی روزانه دو یا سه روزنامه خریداری كنند. بالا بودن سطح مطالعه در هر كشور، یكی از نشانه های حركت جامعه به سمت توسعه است.بالا بودن تیراژ نشریات، بیشتر در جوامعی به چشم می خورد كه به لحاظ فرهنگی- اقتصادی و اجتماعی، در جایگاه مطلوبی قرار دارند و با برخورداری از شاخص های توسعه یافتگی در كنار ساختار و قواعد دموكراتیك، میل شهروندان را به افزایش سطح مطالعه به لحاظ كمی و ارتقای كیفیت مطالعه تقویت می كنند.
اما در این میان نشریات بر چند دسته اند:
تعدادی از آنها به طور روزانه منتشر می شوند و محتوای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی دارند. این روزنامه ها به طور یكسان به تمام موضوعات نامبرده پرداخته و تقریبا در تمام حوزه ها یكسری اطلاعات به روز دست خواننده می دهند، البته گاهی پیش می آید كه یك جنبه در آنها تقویت می شود، مثلا روزنامه بیشتر به لحاظ سیاسی قوی شده و به تبع آن مورد توجه قرار می گیرد.طرفداران این دسته روزنامه ها در بین اقشار مختلف جامعه و عامه مردم یافت می شوند. برخی روزنامه های دیگر تخصصی هستند، به عنوان مثال ورزشی یا اقتصادی. این روزنامه به طور تخصصی تنها در یك حوزه خاص فعالیت داشته و اخبار و اطلاعات موجود در آن حوزه را در روزنامه منعكس می كنند و به تبع آن خواننده های خاص خود را دارند. در این میان برخی نشریات هم هستند كه به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه منتشر می شوند؛ این نشریات كه البته اغلب روزانه نیستند عنوان نشریات زرد یا عامه پسند را یدك می كشند كه البته این دو عنوان از یكدیگر قابل تفكیك است. این دسته نشریات در بین نوجوانان و جوانان خانواده ها طرفداران زیاد و به تبع آن تیراژ بالایی دارند.نشریات عامه پسند، آن دسته نشریاتی هستند كه حقیقت را می نویسند، اما به اخبار آب و تاب زیادی می دهند و از دیدگاه خود اخبار را تحلیل می كنند. روزنامه های عامه پسند، مكمل روزنامه های حرفه ای هستند، آنها با پرداختن به جزئیات حوادث مثلا قتل ها، مطالب را به شكل جذاب تری برای خواننده ارائه می دهند كه البته در كنار آن گاهی دیدگاه و نظرات روانشناسان و متخصصان حوزه كاری خود را هم منعكس می كنند.تاریخچه پیدایش روزنامه های عامه پسند به اواخر قرن نوزدهم و كشور آمریكا برمی گردد. آن زمان این روزنامه ها اخبار مربوط به افراد معروف و مورد توجه مردم نظیر ستارگان سینما و ورزشكاران را به طرز هیجان انگیز و جذابی منعكس می كردند.نشریات عامه پسند می توانند باعث توسعه روزنامه خوانی در میان مردم شوند، اما نشریات زرد به كدام دسته اطلاق می شود؟ این دسته از نشریات به هر نحو ممكن، تمام تلاش خود را صرف جذب مخاطب می كنند. این كار هدف اصلی این نشریات است كه آن را به هر قیمت ممكن انجام می دهند.
نشریات زرد كه گاهی اوقات نشریات مبتذل هم نام می گیرند، حاوی مطالب سرگرم كننده و اخبار حوادث هستند. این نشریات حواث را به شكلی جنجالی بزرگ كرده و به آنها پر و بال زیادی می دهند، گاهی یك خط خبر را آنقدر بزرگ می كنندكه با بزرگنمایی، تبدیل به چند صفحه می شود. در این میان اخبار كذبی هم در مورد چهره های معروف سینمایی و ورزشی ارائه می دهند كه این بخش، بسیار مورد توجه نوجوانان و جوانان است. متاسفانه نرخ مطالعه در كشور ایران بسیار پایین است. مردم ما گرایش زیادی به روزنامه خوانی ندارند و البته در مقایسه میان روزنامه ها و نشریات، این برخی نشریات هستند كه از تیراژ بسیار بالاتری نسبت به روزنامه ها برخوردارند. نشریاتی كه برخی عنوان عامه پسند و برخی عنوان زرد را یدك می كشند؛ این نشریات عمدتا قیمت های بالاتری نسبت به روزنامه ها دارند و به عنوان مثال پولی كه صرف خرید یك نشریه هفتگی یا ماهانه می شود، برای خرید حداقل پنج روزنامه كافی است.اگر به كیوسك های روزنامه فروشی نگاهی بیندازید متوجه می شوید كه تعداد نشریات به اصطلاح زرد خیلی بیشتر از روزنامه های سیاسی- اجتماعی و نشریات تخصصی است.نشریات زردی كه بیشترین خواننده ها را دارند، گاه تیراژشان به ۴۵۰ هزار نسخه هم می رسد و برگشتی آنها تنها ۵ درصد است.نشریاتی كه در مقایسه با نشریات جدی تر خطوط قرمز كمتری دارند. مطالب این نشریات هر چند در نگاه اول ممكن است خواندنی به نظر برسد، اما در درون، فاقد هرگونه ارزش است. این نشریه ها هزینه های خود را با فروش نشریه یعنی از سوی مخاطب به دست می آورند و شاید حتی نیازی به سوبسیدهای دولتی نداشته باشند.اما تصور كنید روزی را كه سوبسیدهای دولتی كاغذ برداشته شوند و صاحبان روزنامه های اجتماعی- سیاسی و تخصصی مجبور باشند قیمت های خود را افزایش دهند.با فرهنگ و سلیقه روزنامه خوانی امروز باید نگران روزی باشیم كه احتمالا هیچ روزنامه باارزشی را در كیوسك های روزنامه فروشی نبینیم.
بنیامین صدر
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید