پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


سواد رسانه ای در برخورد با خشونت رسانه ای


رسانه ها اعم از تلویزیون، رادیو، اینترنت، فیلم، ویدئو، روزنامه، مجله، هر روز و بطور فزاینده اطلاعات، سرگرمی ها و آگهی های مختلفی را به ما و فرزندانمان عرضه می كنند و همگی نقش مهمی را در شكل دهی و نفوذ به فرهنگ، ارزش ها، دیدگاهها و اعتقادات ما بازی می كنند. به عبارت دیگر در عصر جدید با ویژگی ظهور وسایل ارتباطی نوین به مراتب بیش از گذشته ما و بویژه فرزندانمان تحت بمباران پیام های رسانه ای هستیم كه در بسیاری موارد بهترین و قابل قبول ترین روش حل مسائل و مشكلات را با پیام های خشونت بار ارائه می كنند. به نظر می رسد بهترین راه ممكن برای بقا در این شبكه اطلاعاتی كه در سراسر محیط فرهنگی ما ریشه دوانیده حفظ استقلال، اجتناب از انفعال، بهره مندی از تفكری منتقدانه و به عبارت دیگر افزایش توانایی گزینش، انتخاب و چالش با این موج فراگیر است كه تنها از طریق تكامل سواد رسانه ای میسر است. سواد رسانه ای نه تنها به كودكان بلكه به بزرگسالان مهارت های لازم را برای برقراری ارتباطی متفكرانه و آگاهانه با رسانه ها می آموزد و در عین حال نگاهی دقیق، دیدگاهی نقاد و تحلیلی نسبت به پیام های رسانه ای نوشتاری، دیداری و شنیداری فراهم می آورد.
سواد رسانه ای
در اذهان بسیاری از مردم اصطلاح سواد رسانه ای با رسانه های چاپی و نوشتاری عجین شده و به معنای توانایی خواندن است.
برخی این اصطلاح را به سواد دیداری كه مرتبط با رسانه هایی چون تلویزیون و فیلم است تعمیم می دهند. سایر نویسندگان این مفهوم را تا حد سواد رایانه ای نیز گسترش می دهند. اما از دیدگاه دانشمندان علوم ارتباطی در عصر نوین سواد رسانه ای به كلیه رسانه ها اختصاص دارد. از دیدگاه سواد رسانه ای ما به عنوان مخاطب همواره خود را در معرض رسانه ها قرار داده و از مفاهیم پیام هایی كه از طریق رسانه با آن مواجه می شویم و تفاسیری را ارائه می دهیم. ابزار این دیدگاه مهارت های آن و ماده خام مورد استفاده آن را از رسانه ها و دنیای واقعی تشكیل می دهند. افرادی كه در سطح بالایی از سواد رسانه ای هستند از بینش و قدرت تشخیص وسیع و قوی برخوردارند، چنانچه آنها از توانایی مهارتهای بسیار پیشرفته جهت تعبیر و تفسیر انواع پیام ها در ابعاد مختلف بهره مند هستند. این مهارت بدانها قدرت گزینشگری بیشتری می بخشد. بدین مفهوم كه افراد با سواد رسانه ای می دانند كه چطور مفیدترین پیام ها را از حیث ادراكی، احساسی، اخلاقی و زیبایی (ابعاد چهارگانه سواد رسانه ای) انتخاب كنند. بنابراین چنین مخاطبانی بیشترین میزان كنترل را بر پیام های رسانه ای و در عین حال بر اعتقادات و رفتار خود دارا هستند. عدم برخورداری از مهارت گزینشگری، بدین معنا است كه شما در دنیای محصور و بسته گرفتارید و مجبورید بدون هیچ پرسش مضامین، ارزش ها، اعتقادات و تفاسیری را كه رسانه ها عرضه می كنند بپذیرند. سواد رسانه ای ویژگی یك فرایند و پیوستار را دارد كه نسبی بوده و روندی پایان ناپذیر و تكاملی دارد و همراه رشد بلوغ فكری، حسی و اخلاقی توسعه می یابد.
سواد رسانه ای فرایندی چند بعدی است
ابعاد چهارگانه سواد رسانه ای یعنی ابعاد ادراكی، حسی، اخلاقی و زیبایی شناسی كاملا به هم وابسته و پیوسته اند. حیطه ادراك به فرایندهای ذهنی و فكری مربوط است. توانایی های ادراكی مجموعه ای از شناخت ساده نشانه ها تا درك پیچیده ترین پیام ها و كشف علل نحوه ارائه خاص آنها توسط یك رسانه خاص را دربر می گیرد. این همان بعد فكری یا عقلانی است كه به ایجاد مضمونی غنی در فرایند ساختن معنا منجر می شود. حیطه حسی همان بعدی است كه كاملا وابسته به احساس افراد است. برخی مخاطبان در زمینه دریافت تاثیرات حسی پیامهای رسانه ای بسیار قوی هستند. برخی از این احساسات دارای تاثیرات مثبت و برخی دارای تاثیرات منفی هستند. برای مثال كودكانی كه به تماشای فیلمهای ترسناك و خشونت بار می نشینند، آنچنان مغلوب حس ترس می شوند كه ساعتها منفعل می مانند. برای كشف ابعاد حسی پیامها به لحاظ نوع حس نهفته در آن پیام و پیچیدگی آن سطوح سواد رسانه ای به طور نسبی قابل تغییر است. حیطه زیبایی شناسی به توانایی درك و شناخت مفاهیم رسانه ای از دیدگاه هنری اشاره دارد. این مقوله به میزان هنر و مهارت تولید پیام در رسانه های مختلف بستگی دارد. سبك هنری منحصر به فرد یك نویسنده، تولیدكننده و كارگردان یك برنامه رادیویی یا تلویزیونی شاهد مسلم این بعد از سواد رسانه ای است. حیطه اخلاقی به توانایی ادراك و دریافت ارزشهای نهفته در پیامها اشاره دارد. در سبك كمدی، ارزشهایی كه در پیامها نشان داده می شوند، حاكی از این است كه مزاح و شوخی ابزاری مهم در حل و فصل مشكلات است، اما مثلا ارزشهایی كه در یك درام تصویر می شوند، عموما تلقین كننده این است كه توسل به خشونت موفقترین راه برای رسیدن به خواسته ها در این دنیای خطرناك است. با این تفاصیل به نظر می رسد درك و تشخیص درست مضامین اخلاقی تنها توسط افرادی كه دارای درجه بالایی از سواد رسانه ای هستند، میسر است.هدف سواد رسانه ای
هدف اصلی سواد رسانه ای این است كه به ما قدرت كنترل بیشتری نسبت به تعابیر پیامها می بخشد. واقعیت این است كه همه پیامهای رسانه ای، تعابیر و تفاسیر مختلف هستند. روزنامه نگاران به ما تعابیر خودشان را از اینكه چه چیزی و چه كسی مهم است، ارائه می دهند، برنامه سازان برنامه های سرگرمی نیز تعابیر خود را از مفاهیمی چون انسانیت، آشتی، جنگ و خوشبختی نشان می دهند. صاحبان آگهی نیز سعی می كنند ما را متقاعد سازند كه مشكلاتی داریم و اینكه كالاهای آنها است كه می تواند ما را در غلبه بر این مشكل یاری كند. همچنین ما نیز به عنوان مخاطب می توانیم تعابیر خودمان را از این پیامها داشته باشیم. چه ما آگاهی لازم را كسب كنیم یا نه، فرایند تاثیر رسانه ها ادامه دارد. زمانی كه ما بتوانیم كنترل بیشتری نسبت به رسانه ها و تعابیر آنها داشته باشیم، می توانیم به تاثیرات مثبت ناشی از آنها قوت بخشیده و از تاثیرات منفی آنها بكاهیم. سواد رسانه ای به افراد توانایی می بخشد تا ضمن اینكه متفكرانی منتقد باشند خود نیز به مولدین خلاق پیامها بدل شوند، در حالی كه فن آوریهای ارتباطی جوامع را متحول ساخته، بر فهم و ادراك ما از خودمان، جوامعمان و تنوع فرهنگی ما تاثیر می گذارد، مسلما بهره مندی از سواد رسانه ای، مهارتی حیاتی برای قرن بیست و یكم به حساب می آید. لذا سواد رسانه ای در مفهوم وسیع خود شامل توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و پردازش فعال اطلاعات در اشكال مختلف پیامهای مكتوب، دیداری و شنیداری است. به عبارتی سواد رسانه ای پاسخی ضروری، غیر قابل اجتناب و واقع نگر نسبت به محیط الكترونیكی پیچیده و دائما در حال تغییر و تحول اطراف ما است. با وجودی كه سواد رسانه ای پرسش های انتقادی را در خصوص تاثیرات رسانه ها مطرح می سازد، اما باید گفت كه این فرایند یك جنبش ضد رسانه ای نیست. بلكه هدف اصلی آن این است كه از طریق مهارت هایش به همه افراد بویژه كودكان و نوجوانان كه در برابر محیط خشونت بار رسانه ای عصر حاضر بسیار آسیب پذیر هستند كمك كند تا در خصوص انواع رسانه ها حالتی كارآمد، دقیق و باسواد پیدا كنند به طوری كه بتوانند كنترل تعبیر آنچه را كه می خوانند، می شنوند و می بینند در دست گیرند نه اینكه بگذارند این تعبیر، كنترل آنها را در اختبار گیرد.
سواد رسانه ای راه مقابله با خشونت رسانه ای
همان طور كه اشاره شد امروزه شاید بیشترین قربانیان پیامهای نامطلوب و خشونت بار رسانه ها – اعم از روزنامه، كتاب، مجله، تلویزیون، فیلم، ویدئو و بازیهای كامپیوتری – را كودكان و نوجوانان تشكیل می دهند. از نظر اغلب این رسانه ها قابل قبول ترین راه غلبه بر مشكلات توسل به زور و خشونت است. از میان سایر رسانه ها تلویزیون بیشترین تاثیر را بر كودكان و نوجوانان دارد. براساس تحقیقات انجام گرفته كودكان بیشترین اوقات خود را پای تلویزیون می گذرانند. برای نمونه براساس تحقیق انجمن پزشكی آمریكا، كودكان آمریكایی پس از فعالیتهای مربوط به مدرسه، بیشترین اوقاتشان صرف تماشای تلویزیون می شود و بدین واسطه در سال شاهد ۱۴ هزار صحنه غیر اخلاقی و ۲۰ هزار آگهی تجاری بوده و شاهد بیش از ۲۰۰ هزار صحنه و تصویر اعمال خشونت بار در تلویزیون (قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی) هستند. حتی كارتونها و آگهی های تجاری نیز به طور متوسط در ساعت حاوی ۲۵ صحنه از اعمال خشونت بار هستند در حالی كه امروزه اكثر كودكان و نوجوانان و حتی بزرگسالان، شخصیت های رسانه ای را به عنوان الگوی اعمال و رفتار خود برمی گزینند و ناگفته نماند كه اكثر این قهرمانان رسانه ای كه در مقاطع زمانی خاص همه رسانه ها را به تسخیر درمی آورند در محیطی كاملا غیر واقعی و تنها از طریق رفتار و اعمال خشونت آمیز بر امور فائق می آیند. این معضل همراه با روند جهانی شدن تنها به رادیو و تلویزیون و جراید محدود نشده بلكه رسانه های نوین ارتباطی را نیز محمل جدید خود ساخته اند. از اینترنت به عنوان رسانه نوین ارتباطی با گستره وسیع كه استفاده از آن امروزه در بین خانواده ها و بخصوص نوجوانان بسیار رایج شده است، در عین حال كه عرضه كننده اطلاعات مثبت و مفید است در بسیاری از موارد می تواند حامل پیام های خشونت بار و خطرناك نیز باشد. لذا همانطور كه شما بدون توجه به قوانین و مقررات ایمنی كودكانتان را به یك خیابان شلوغ نمی فرستید هرگز نباید آنها را بدون حفاظ و دانستن قواعد در این ابر بزرگراه اطلاعاتی رها كنید. بنابر مطالعات متعدد خشونت رسانه ای تاثیرات ناهنجاری های مختلفی بر مخاطبین بویژه كودكان و نوجوانان دارد. خشونت رسانه ای بویژه به كودكان زیر ۸ سال صدمات جبران ناپذیر روحی و جسمی وارد می كند چرا كه آنها نمی توانند به راحتی فرق بین دنیای حقیقی و خیالی را بفهمند. لذا خشونت رسانه ای از طرق مختلف چون بروز و افزایش رقتار غیر اجتماعی و تهاجمی، ترس از قربانی شدن، كاهش حساسیت در برابر اعمال خشونت بار و قربانیان خشونت و تمایل بیشتر به انجام اعمال خشونت بار در دنیای حقیقی بر كودكان و نوجوانان تاثیر می گذارند. بنابراین بهترین راه غلبه و یا حداقل تحدید خشونت رسانه ای، استمداد از مهارت سواد رسانه ای و ارتقای سطح آن در كلیه ابعاد است. سواد رسانه ای می تواند با كمك والدین و معلمان از طرق ذیل در بین كودكان و نوجوانان توسعه یافته و آنان را تا حد زیادی در برابر خشونت رسانه ای بیمه نماید:
- كمك به كودكان و نوجوانان برای تمیز بین واقعیت و خیال.
- نظارت بر برنامه هایی كه كودكان به تماشای آن می نشینند و محدود كردن تماشای برنامه های خشونت بار.
- آموزش اینكه خشونت در دنیای حقیقی قطعا عواقبی را دربر دارد.
- ارائه جایگزین هایی برای خشونت در جهت رفع مشكلات.
- همراهی كودكان و نوجوانان در تماشای برنامه های تلویزیون و بحث و تبادل نظر با آنها در خصوص صحنه های نامطلوب و خشونت بار این برنامه ها، از آنها بخواهید كه در خصوص عواقب چنین اعمال خشونت باری چنانچه در دنیای واقع روی دهد، بیندیشند.
- پرسش از آنها در خصوص احساسشان پس از تماشای یك برنامه یا فیلم خشونت بار.
در نهایت باید بدانیم، تعمیم اهداف سواد رسانه ای در گرو پرورش روح پرسشگر و آموزش داشتن نگاهی دقیق و تفكری منتقدانه در جهت انتخاب صحیح گزینه های رسانه ای است.
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید