پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

کم‏رویی; علل پیدایش و راههای درمان آن


مقدمه:
انسان‏اصالتاموجودی‏است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران. بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شكوفا شدن استعدادها و خلاقیت‏هایش فقط از طریق تعامل‏بین فردی و ارتباطات اجتماعی ارضا می‏گردد. در واقع،خودشناسی، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران‏و پذیرش مسؤولیت اجتماعی از اهداف اساسی همه نظام‏های تربیتی است. در دنیای پیچیده امروز، یعنی در عصر ارتباطات حضور فعال فرهنگی و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تكنولوژی برتر انكارناپذیر است.
در هر جامعه‏ای درصد قابل توجهی از كودكان، نوجوانان و بزرگ‏سالان بدون آن‏كه تمایلی داشته باشند، ناخواسته خود را در حصاری از كم‏رویی محبوس و زندانی می‏كنند و شخصیت واقعی و قابلیت‏های ارزشمند ایشان در پس توده‏ای از ابرهای تیره كم‏رویی ناشناخته می‏ماند. چه بسیار دانش‏آموزان، دانشجویان، كارمندان، كارگران و... هوشمند و خلاقی كه در مدارس، دانشگاه‏ها، ادارات، كارخانجات و... فقط به دلیل كم‏رویی و ناتوانی اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و شغلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره كم‏تری عایدشان می‏شود; چرا كه كم‏رویی یك مانع جدی برای رشد قابلیت‏ها و خلاقیت‏های فردی است.
پدیده كم‏رویی در بین بزرگ‏سالان و افراد مسن بسیار پیچیده‏تر از جوانان است و چنین پیچیدگی روانی ممكن است در اغلب موارد نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه‏ها، قابلیت‏ها، فرصت‏ها، هدف‏ها و برنامه شغلی، حرفه‏ای و اجتماعی جوانان ایشان را به طور جدی متاثر و دگرگون كند.
پرداختن به پدیده كم‏رویی و بررسی مبانی روان‏شناختی آن از این‏رو حائز اهمیت است كه تقریبا همه ما به‏گونه‏ای تجاربی از كم‏رویی را در موقعیت‏های مختلف داشته‏ایم. اما نكته مهم‏تراین است كه بعضی‏ها درهمه‏شرایطوموقعیت‏های اجتماعی به كم‏رویی قابل توجهی دچار می‏شوند. بنابراین می‏توان گفت كه اكثر قریب به اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه‏ای دچار كم‏رویی شده‏اند. اما پدیده كم‏رویی دارای درجات مختلفی است:
- بعضی‏ها صرفا در مواقع و موقعیت‏های خاص دچار كم‏رویی می‏شوند;
- بعضی‏ها در برخی از مواقع و موقعیت‏ها دچار كم‏رویی می‏شوند;
- بعضی‏ها در غالب مواقع و موقعیت‏ها دچار كم رویی می‏شوند;
- بعضی از كودكان، نوجوانان و بزرگ‏سالان كه شمارشان نیز قابل ملاحظه است، تقریبا در همه موقعیت‏های اجتماعی دچار كم‏رویی می‏شوند.
روندتحولات اجتماعی گویای این حقیقت است كه مساله كم‏رویی غالبا با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی وتشدیدفشارهای‏اجتماعی، رقابت‏ها، گوشه‏گیری‏ها، تكروی‏ها، عزلت گزینی‏ها و تنهایی‏ها گسترده‏تر و شدیدتر می‏شود و درصد بیش‏تری از جوانان و بزرگ‏سالان را فرا می‏گیرد كه می‏تواند به تدریج‏به صورت نوعی بیماری روانی درآید. مگر این‏كه بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش‏های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش و تشدید آن جلوگیری كنیم.
كم‏رویی چیست؟
كم‏رویی یك توجه غیر عادی همراه با ترس به خویشتن است كه در یك موقعیت اجتماعی ظاهر می‏شود و در نتیجه آن، فرد دچارنوعی اختلال در رفتار و عضلات بدنی شده و شرایط عاطفی و شناختی‏اش متاثر می‏گردد. یعنی زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و عكس‏العمل‏های نامناسب در وی فراهم می‏شود. به دیگر سخن پدیده كم‏رویی به وجود مشكل در برخوردهای اجتماعی و رفتارها و احساس‏های آزار دهنده شخصی مربوط می‏شود كه همواره به صورت یك ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می‏گردد. به كلام ساده كم‏رویی یعنی: «خود توجهی‏» فوق‏العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا كم‏رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است كه در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
بنابراین فرد كم‏رو، از یك طرف نگران رو به رو شدن با افراد جدید است و از سوی دیگر از وارد شدن به اماكن جدید و كسب كار و تجارت تازه هراس دارد كه مجموعه این حالات احساس عجز در عین توانمندی را در وی به دنبال خواهد داشت. البته باید توجه داشت كه احساس كم‏رویی افراد، همیشه در برابر انسان‏ها متبلور می‏شود و نه حیوانات، اشیا و موقعیت‏های طبیعی و جغرافیایی.
كم‏رویی از دیدگاه بین فرهنگی
كم‏رویی یك پدیده گسترده و متنوعی است كه در نزد افراد، خانواده‏ها، جوامع و فرهنگ‏های مختلف معانی متفاوتی دارد. یك كودك یا نوجوان ممكن است از نظر روان‏شناسی‏اجتماعی فردی كم‏رو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یك كودك یا نوجوان مؤدب و متین تلقی گردد. به عبارت دیگر بعضی‏ها افراد كم‏رو را انسان‏هایی ساكت، مؤدب و محترم می‏دانند و تصور می‏كنند كه این افراد، شهروندان سالم و بی‏آزاری هستند و برخی نیز افراد كم‏رو را انسان‏های مطیع، حرف گوش‏كن، مستعد و مقبول اجتماع می‏دانند.
بعضی نیز كم‏رویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی می‏كنند و آن را برای پسران یك ویژگی یا منش ناپسند می‏دانند. در حالی‏كه كم‏رویی همان‏گونه كه پیش‏تر اشاره شد یك معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری نامطلوب است.
برخی دیگر كم‏رویی را در افراد، به خصوص در دختران مترادف با حیا و عفت می‏دانند و آن را تایید و تمجید و تشویق می‏كنند،
در حالی‏كه «حیا» یكی از برجسته‏ترین صفات انسان‏های متعالی بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتن‏داری امری ارادی وارزشمند است و برعكس، كم‏رویی پدیده‏ای كاملا غیر ارادی، ناخوشایند و حكایتگر ناتوانی و معلولیت اجتماعی است.
انتظار این است كه در جوامع اسلامی به ویژه در كشور ما با توجه به ارزش‏های والای قرآنی و وظایف و تكالیف شرعی فردی و گروهی، پذیرش مسؤولیت‏های اجتماعی و اتصاف به فضیلت‏های اخلاقی، رشدی متعادل و متوازن داشته باشد. بدون تردید مسلمانان كم‏رو نمی‏توانند در انجام بعضی از وظایف و مسؤولیت‏های اجتماعی خود موفق باشند. فی‏المثل خمیر مایه ایفای وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منكر، برخورداری از شجاعت اخلاقی و مهارت در برقراری ارتباط اجتماعی متقابل، مؤثر و مفید است.
كم‏رویی‏واحساس تنهایی
فردی كه قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، به طور قابل ملاحظه‏ای كم‏تر از دیگران از روابط اجتماعی بهره می‏برد. چنین فردی نمی‏تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، ترس‏ها یا نگرانی‏ها و آرزوها یا امیدهایش را با نزدیكان و دوستانش در میان بگذارد و پاسخ‏ها و عكس‏العمل‏های ایشان را دریافت كند. احساس تنهایی نیز همانند كم‏رویی، نوعی ناتوانی اجتماعی است و هر كدام از ما ممكن است در یك موقعیت‏یا شرایط خاص چنین احساسی داشته باشیم. افرادی كه دچار احساس تنهایی می‏شوند و این احساس با شدت و مداومت، افكار و رفتار آن‏ها را فرا می‏گیرد، به تدریج از تمایلات اجتماعی و ارتباطات فردی‏شان كاسته می‏شود و از این نظر بعضی از ویژگی‏های افراد كم‏رو را پیدا می‏كنند. كم‏رویی ناتوانی و معلولیت فرد در برقراری ارتباط است و تنهایی مشكل انسان در اثر فقر ارتباطی است و در بسیاری موارد احساس تنهایی به كم‏رویی تبدیل می‏شود.
شایان ذكر است كه به دلیل ویژگی‏ها و نیازهای خاص روحی - اجتماعی نوجوانان، ظهور پدیده تنهایی (احساس تنهایی) در بین ایشان به طور فوق‏العاده‏ای بیش‏تر از شیوع این احساس در میان بزرگ‏سالان است. و هم‏چنین این احساس در میان كهن‏سالان به خاطر شرایط خاص اجتماعی و بدنی آن‏ها، فراوان است. به همین خاطر در طول یك هفته لحظاتی كه نوجوانان وكهن‏سالان‏احساس تنهایی می‏كنند بیش‏تر از كودكان و بزرگ‏سالان (میان سال‏ها) است. هرگاه چنین احساسی به علل گوناگون، از جمله ناكامی‏های مكرر، نگرانی و اضطراب شدید، رفتار تبعیض‏آمیز والدین یا بی‏مهری‏های فرزندان در برابر والدین مسن و از كارافتاده، واكنش‏های منفی اطرافیان و قطع امید از پیوندهای عاطفی عزیزان، تقویت گردد و فرد عمیقا احساس تنهایی كند، نه تنها همانند افراد كم‏رو دچار ناتوانی یا معلولیت اجتماعی می‏شود، بلكه زمینه افسردگی جدی در وی به وجود می‏آید و ممكن است دست‏به اقدامات غیر عادی و كژروی‏های اجتماعی نظیر گریز از خانه و محل كار، اعتیاد و خودكشی بزند. درصد قابل توجهی از كسانی كه خودكشی كرده‏اند یا اقدام به خودكشی می‏كنند، تجارب فراوانی از احساس تنهایی و رها شدگی از طرف صمیمی‏ترین نزدیكان و دوستان خود را داشته‏اند.
بنابراین به طور خیلی جدی می‏بایست افراد مبتلا به این پدیده را اعم از نوجوان و بزرگ‏سال مورد توجه قرار داد و با اتخاذ روش‏های اصلاحی و درمانی مناسب و یا مراجعه به متخصصین مربوطه، مورد درمان و توانبخشی اجتماعی قرار داد.
بدون تردید در دنیای پیچیده امروز، فراوانی ناراحتی‏ها و رنج‏های ناشی از مشكلات ارتباطی و سازگاری اجتماعی مانند اضطراب، افسردگی، كم‏رویی، احساس تنهایی و.. به مراتب بیش از بیماری‏های قلبی است! براساس تحقیقات انجام شده‏بسیاری از ناراحتی‏های قلبی نتیجه فشارهای عاطفی و روانی و روابط ناسالم یا ناموفق بین فردی است و هیچ منشا فیزیكی و بدنی نداشته است.
ویژگی‏های رفتاری افراد كم‏رو
برخی از ویژگی‏های رفتاری كودكان، نوجوانان و بزرگ‏سالان كم‏رو به طور قابل ملاحظه‏ای متفاوت از دیگران بوده و به سادگی قابل تشخیص است.از نظر زیستی و فیزیولوژیكی نشانه‏ها یا علایم مشتركی در میان غالب افرادی كه به طور جدی دچار كم‏رویی هستند مشاهده می‏شود. در این ارتباط می‏توان به علایم فیزیولوژیكی نظیر تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، اختلال در ریتم تنفسی، تغییر در تن صدا و... اشاره كرد.
هم‏چنین‏برخی‏رفتارهای اضطرابی و یا رفتارهای روانی - حركتی (۱) در بین كودكان، نوجوانان و بزرگ‏سالان كم‏رو دیده می‏شود. برخی از این ویژگی‏ها مانند گریه كردن، روبرگرداندن از غریبه‏ها و چسبیدن به فرد آشنا بیش‏تر در كودكان كم‏رو مشاهده می‏شود. از دیگر ویژگی‏های افراد كم‏رو می‏توان به موارد ذیل اشاره كرد:
فرار كردن از جمع غریبه‏ها، مخفی كردن خود از انظار اطرافیان غریبه و ناآشنا، خجالت كشیدن و به لكنت افتادن، با حداقل كلمات سخن گفتن، بریده و كم حرف زدن، بیش‏تر عبوس بودن و كم‏تر لبخند زدن، دستپاچه شدن، گوش خود را كشیدن، با انگشتان خود بازی كردن، با لباس خود ور رفتن، از این پا به آن پا شدن، سر را خم كردن و زیر چشمی به غریبه‏ها نگاه كردن، عدم بر قراری ارتباط چشمی مستمر و طبیعی با دیگران، غرق در افكار خود شدن، تمایل به سر و كار داشتن بیش‏تربا كتاب و اشیاء و لوازم مختلف به جای آدم‏ها، علاقه به بازی با كودكان آشنا و كوچك‏تر از خود، عدم برخورداری از یك رابطه دوستانه با آشنایان، با صدای آهسته و غیر طبیعی سخن گفتن، گرفته و نگران بودن، بیزاری از دعوت كردن و دعوت شدن، تمایل به تنها بودن، بیزاری شدید از نگاه‏های نقادانه دیگران، فقر شدید در انگیزه فعالیت‏های اجتماعی، ضعف اعتماد به نفس، عدم برخورداری از ابتكار عمل و ارائه خلاقیت‏های ذهنی، بی‏جرات و بی‏شهامت‏بودن در عین توانایی و قدرت و... .
تاثیر كم‏رویی بر رشد شناختی، عاطفی، روانی، سازش یافتگی اجتماعی و شخصیت
پدیده كم‏رویی به عنوان یك معلولیت اجتماعی، چنانچه به موقع تشخیص داده نشود و درمان نگردد ممكن است آثار نامطلوبی به همراه داشته باشد و رشد شناختی، عاطفی و روانی و اجتماعی فرد را به طور جدی‏متاثر كند. در این‏جا به صورت‏مختصروفهرست‏وار به بعضی از تاثیرات سوء كم‏رویی بر روند رشد شناختی،قدرت هوشمندی، رشدشخصیت‏و ویژگی‏های عاطفی و روانی افراد كم‏رو اشاره می‏كنیم:
بعد شناختی: در بسیاری از مواقع هوش و استعداد سرشار در پس ابرهای تیره كم‏رویی پنهان می‏ماند. به عبارت دیگر بعضی از كودكان و نوجوانان كم‏رو به رغم آن‏كه‏ممكن است فوق‏العاده تیزهوش و سرآمد باشند، اما قدرت هوشمندی ایشان توسط دیگران، به خصوص معلمان به طور واقع‏بینانه مورد ارزیابی‏قرار نمی‏گیرد. كم‏رویی پایدار می‏تواند منجر به یك ترس و تنش عمومی شود و كودك یا نوجوان كم‏رو، اعتماد به نفس و جرات تجربه هیچ كار تازه‏ای را پیدا نكند و در نتیجه عملكردو پیشرفت اوبه‏طور جدی و معنی‏داری پایین‏تر از سطح توانایی‏اش ظاهر گردد. به كلام دیگر همیشه فاصله‏ای قابل توجه بین‏توان‏بالقوه‏و توان بالفعل افراد كم‏رو وجود دارد.
كم‏رویی‏موجب افزایش فوق‏العاده خودتوجهی و اشتغال ذهنی فرد كم‏رو نسبت‏به واكنش‏های خویش می‏شود، به گونه‏ای كه شخص از هرگونه تفكر مولد و خلاق و ارتباط برتر باز می‏ماند، چرا كه خلاقیت متضمن برخورداری از شخصیتی سالم، پویا و فعال است و كودكان و نوجوانان خلاق عموما افرادی كنجكاو، جست‏وجوگر، انعطاف‏پذیر، صریح الكلام، شجاع، راحت و بی‏تكلف، گشاده رو و متبسم هستند. بنابراین كم‏رویی قدرت تفكر خلاق و خلاقیت فرد را محدود می‏كند. این‏جاست كه سنگینی بار تربیت صحیح بیش‏تر می‏شود و وظیفه پدری یا مادری ایجاب می‏كند كه موانع رشد همه جانبه فرزندان را رفع كرده و زمینه رشد بیش‏تر و فردای بهتر آن‏ها را فراهم سازند.
بعد عاطفی، روانی و اجتماعی: افراد كم‏رو غالبا دچار اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی بوده، در برقراری و حفظ پیوندهای عاطفی با مشكل جدی مواجه هستند. كم‏رویی مانع اصلی رشد مطلوب عاطفی و روانی فرد است.
در افراد كم‏رو ترس از غریبه‏ها ممكن است‏به تدریج تعمیم یابد و باعث‏شود كه آنان از هر چیز تازه و متفاوتی بترسند. این امر می‏تواند محصور كننده فرد در میان دیواره‏های احساسات بازدارنده باشد و زمینه رشد نابهنجار روانی - اجتماعی وی را فراهم كند. چنین فردی نمی‏تواند همسری خوب و سازگار، پدری مهربان و مربی و شهروندی سازگار باشد و در نتیجه از زندگی لذتی نخواهد برد.
افرادكم‏رو سهم چندانی در گروه‏های همگن ندارند و یا در صورت عضویت در گروه‏های اجتماعی، حضوری انفعالی و غیر فعال خواهند داشت. گرچه معمولاافرادكم‏روبه‏خصوص به خاطر تبعیت پذیری و فرمانبری بی كم و كاست، از سوی اعضای گروه طرد نمی‏شوند، اما باید اذعان داشت‏كه‏غالباموردكم‏توجهی واقع می‏شوند و در نتیجه چنین‏نقش غیر فعال گروهی و سازش یافتگی ضعیف، از كسب یادگیری‏ها، مهارت‏ها و تجارب مؤثر فعالیت‏های اجتماعی محروم می‏مانند.
كم‏رویی باعث می‏شود كه فرد در عین این‏كه بعضا از نظر صلاحیت‏های علمی، فكری و اخلاقی، قابلیت‏هاوكفایت‏های،فردی برتر از هم‏سالان، دوستان، هم‏گروه‏ها و هم‏كلاسی‏های خود است، اما نتواند رهبری گروه را عهده‏دار شود، در حالی‏كه فرصت رهبری گروه،ازتجارب ارزشمند رشداجتماعی و از عوامل مؤثر افزایش اعتماد به نفس است.
از آن‏جا كه فرد كم‏رو غالبا می‏ترسد كه با دیگران به ویژه مخاطب‏های ناآشنا، تازه واردها و غریبه‏ها صحبت كند، بالطبع دیگران نیز با او كم‏تر سخن می‏گویند، به قول معروف:
تا كه از جانب معشوق نباشد كششی
كوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.
بنابراین قلت ارتباطات كلامی و روابط اجتماعی، موجب می‏شود كه كودك، نوجوان یا فرد بزرگ‏سال كم‏رو دچار نوعی خود محصوری (زندگی در یك چارچوب بسته) شود و از زندگی فعال و خوشایند اجتماعی محروم بماند.
معمولا افراد كم‏رو نسبت‏به خود همان قضاوتی را ندارند كه دیگران نسبت‏به ایشان دارند (افراد كم‏رو خود را بسیار كم‏تر از آنچه هستند، می‏بینند.) چون ارزشیابی صحیح از خود نشانی از سازگاری اجتماعی است، بنابراین خود پنداری ضعیف، بینانگر رشد معیوب شخصیت و وجود عقده خطرناك حقارت است و همین عقده حقارت است كه ریشه بسیاری از حسادت‏ها و اختلافات خانوادگی به شمار می‏آید.
پی‏نوشت:
۱) رفتارهایی كه در اثر اختلال در روان فرد به وجود می‏آید و قابل مشاهده است و ریشه فیزیكی ندارند.
كم‏رویی‏یك پدیده پیچیده روانی - اجتماعی است. كم‏رویی یك صفت‏یا ویژگی ارثی (ژنتیكی) نیست، بلكه اساسا در نتیجه روابطنادرست‏بین‏فردی‏وسازش‏نایافتگی‏های اجتماعی در مراحل اولیه رشد (در خانه و مدرسه) پدیدار می‏گردد. با این‏كه برخی از روان‏شناسان نظیر كتل (cattel) [۱۹۸۳ ]بر این عقیده‏اند كه بعضی افراد با زمینه كم‏رویی متولد می‏شوند، اما باید توجه داشت كه بحث درباره زمینه كم‏رویی و استعداد بیش‏تر بعضی از كودكان در ابتلا به كم‏رویی، به معنای ارثی بودن آن، مثل رنگ چشم و پوست نیست. بدیهی است كودكان كم‏رو عموما متعلق به والدینی هستند كه خودشان كم‏رویی دارند. لیكن این بدان معنی نیست كه این قبیل كودكان كم‏رویی را از طریق ژن‏های ناقل از والدین خود به ارث برده‏اند، بلكه اساسا بدین معناست كه كم‏رویی را از آن‏ها یاد گرفته‏اند. (۱)
در این‏جا به طور خلاصه به اصلی‏ترین زمینه‏های كم‏رویی اشاره می‏شود:كم‏رویی ناشی از ترس
كم‏رویی ناشی از ترس عموما از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می‏شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاكی از این است كه در اواسط سال اول زندگی (غالبا در ۶ ماهه دوم از اولین سال زندگی كودك) كم‏رویی به عنوان یك پدیده همگانی در همه نوزادان و نسبت‏به غریبه‏ها و افراد آشنایی كه به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر آیند، دیده می‏شود. به عبارت دیگر، در این شرایط اضطراب برخورد با بیگانه‏ها و ناآشناها وجود كودك را فرا می‏گیرد. در حقیقت، كودك خردسال از این‏رو كم‏رو است كه مردم برایش ناآشنا بوده، از او بزرگتر، قوی‏تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و او نمی‏داند كه در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند كرد.
كودكان خردسال، پس از شش ماهگی، به تدریج‏به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی می‏توانند افراد آشنا را از غریبه‏ها تشخیص دهند. همراه با افزایش دامنه ارتباطات كودك با دیگران، كم‏كم بر تجارب خوشایند و دوست‏داشتنی وی افزوده می‏شود و كودك از ارتباط و هم‏نشینی با دیگران، به خصوص آشنایان لذت برده و ترسش فرو می‏ریزد. این حالت مقدمه لازم و مطلوبی برای اجتماعی‏تر شدن كودك است.
اما اگر برخوردهای اطرفیان و محیط هم‏چنان‏كه پیش‏تر اشاره كردیم غلط باشد، كم‏رویی طبیعی كودك خردسال به كم‏رویی پایدار و غیر طبیعی تبدیل می‏شود.
كم‏رویی ناشی از اضطراب اجتماعی
بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه اصلی كم‏رویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی می‏دانند و بس. بنابراین، لازم است اشاره مختصری به اضطراب اجتماعی داشته باشیم.
اضطراب اجتماعی نتیجه‏ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت‏های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن، فردی كه دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ‏گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی كه ممكن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می‏ورزد. برداشت‏یا تصور شخص از موقعیت‏های اجتماعی كه احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد، می‏تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع، شخصی كه به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می‏كند كه در هر موقعیت‏یا شرایط اجتماعی، فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد.
كسانی كه همه موقعیت‏های اجتماعی و تعامل بین فردی را صحنه‏های ارزیابی و انتقاد تلقی می‏كنند، رفتاری نامناسب دارند. البته، حضور در جلسات مصاحبه و گزینش تحصیلی و شغلی، دیدار با فردی مسؤول یا مقتدر برای اولین بار، صحبت، سخنرانی و ارائه گزارش در حضور مخاطبان برجسته، مصاحبه در برنامه پخش مستقیم رادیو یا تلویزیون، ورود به اطاقی مملو از آدم‏های غریبه و موقعیت‏هایی از این قبیل، تقریبا همه افراد را تا حدودی مضطرب می‏كند، لیكن بعضی از كودكان، جوانان و بزرگ‏سالان این‏گونه رفتار را برای همیشه حفظ می‏كنند و تكرار مواجهه، در رفتار آن‏ها تغییری ایجاد نمی‏كند و در بعضی اوقات از طرف اطرافیان هم تقویت می‏شود; این همان ایجاد كم‏رویی است كه باید با آن مقابله كرد.به عبارت دیگر، در این افراد، اضطراب یك ویژگی شخصیتی محسوب می‏شود كه كم‏رویی را هم به دنبال دارد. اما، این موقعیت‏ها و رفتارها برای افرادی كه رشد اجتماعی خود را به طور صحیح پشت‏سر گذاشته‏اند، یك وضعیت موقت و گذرا خواهد بود و با تكرار و تمرین و چندبار مواجهه، رفع خواهد شد و هرگز پدیده نامطلوب كم‏رویی شكل نخواهد گرفت.
به طور خلاصه می‏توان گفت، اضطراب اجتماعی و به تبع آن كم‏رویی، در شرایط زیر بیش‏تر مشاهده می‏شود:
۱- ترس از عدم تایید یا انتقاد توسط دیگران;
۲- ترس از قرار گرفتن در موقعیتی كه می‏بایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر كرد;
۳- ترس از مقابله كردن با شرایط خاص اجتماعی، عصبانیت‏ها و پرخاشگری‏ها;
۴- ترس از مواجهه شدن و هم كلامی با جنس مخالف;
۵- ترس از ناتوانی در برقراری و حفظ روابط بسیار صمیمی بین فردی;
۶- ترس از بروز جدی تعارض در خانواده و طرد شدن توسط والدین.
خانواده و فرزندان كم‏رو
محیط خانواده و تجارب اولیه كودك به خصوص در سنین پیش دبستانی و سال‏های آغازین مدرسه، اصلی‏ترین نقش را در شكل‏گیری شخصیت كودك دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگ‏سال، برنامه‏های تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، كلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگ‏سالان خانواده، بیش‏ترین تاثیر را در رشد مطلوب اجتماعی و یا پدیدایی اضطراب و كم‏رویی كودكان می‏تواند داشته باشد.
زمانی‏كه الگوهای بزرگ‏سال (مثل والدین) خودشان عموما مضطرب بوده و از مهارت برقراری روابط عاطفی - اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بی‏بهره‏اند، طبیعی است كه فرزندان این خانواده نیز بیاموزند كه كم‏رو باشند. به همین دلیل بعضی از روان‏شناسان مثل واتسون (پرخذ.جچژژرذ) كم‏رویی كودكان را در نتیجه یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می‏دانند.
كمال‏جویی و آرمان‏گرایی فوق‏العاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار كردن آن‏ها به رفتارهای كلیشه‏ای و عكس‏العمل‏های تصنعی در موقعیت‏های مختلف اجتماعی، سخت‏گیری بیش از حد بر كودكان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با ایشان، تهدیدها و تنبیه‏ها، تحقیرها و تحدیدهای ناروا و حمایت‏های افراطی و غیر ضروری از فرزندان، از اصلی‏ترین زمینه‏های رشد عیوب اجتماعی كودك و بروز كم‏رویی به شمار می‏آیند.
برای مثال، اگر والدین با حمایت افراطی از كودك خود در سنین قبل از دبستان، مانع مواجه شدن او با سختی‏ها و ناخوشی‏ها شوند، طبیعی است وقتی این كودك وارد مدرسه می‏شود و مشاهده می‏كند كه دیگر از حمایت‏های افراطی والدین خبری نیست و رفتار بچه‏ها و هم‏سالان او با رفتار والدین متفاوت است، دچار نگرانی شده و به خاطر نداشتن قدرت سازگاری، از آن‏ها كناره‏گرفته و گریزان می‏شود. بنابراین، باید دانست كه حمایت افراطی از كودكان، زمینه ساز بسیاری از ناهنجاری‏های رفتاری و اجتماعی است و باید تعدیل شود.
كم‏رویی در تك فرزندها و فرزندان اول خانواده
كم‏رویی در میان فرزندان اول خانواده و تك فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می‏شود، به خصوص زمانی كه والدین قادر نباشند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور كلی در غالب موارد، فرزندان اول خانواده و تك فرزندها با بزرگ‏ترها بیش‏تر همانندسازی می‏كنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگ سالان، بیش از هم‏سالانشان است. به دیگر سخن، فرزندان اول خانواده و تك فرزندها در برقراری ارتباط با هم‏سالان و هم‏كلاسی‏های خود بیش‏تر با مشكل مواجه می‏شوند تا با افراد بزرگ‏سال (۲) چرا كه عموما والدین انتظارات و توقعات متنوعی از تنها فرزند و یا فرزند اول خود دارند; اعمال فشارهای روانی از طرف والدین و آرمان خواهی‏های فراوان ایشان و نیز ناتوانی این قبیل فرزندان در تحقق بخشیدن به خواسته‏های والدین، به تدریج‏باعث ایجاد احساس بی‏كفایتی و خودپنداری بسیار ضعیف در آن‏ها شده و از این‏رو، زمینه اضطراب فراگیر و كم‏رویی در شخصیت ایشان به وجود می‏آید. به خاطر چنین وضعیت عاطفی - روانی است كه فرزندان اول در مقایسه با سایر فرزندان خانواده به توفیقات كم‏تری در پیشرفت تحصیلی دست می‏یابند.
مدرسه; تقویت كم‏رویی یا رشد اجتماعی
مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه كودكان می‏تواند نقش تعیین كننده‏ای در تقویت كم‏رویی یا مهارت‏های اجتماعی آنان ایفا كند. متاسفانه در بعضی مدارس، رفتار انفعالی و آرام و سكوت مضطربانه كودك یا كودكان كم‏رو و ناتوان به عنوان یك صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی شده و حتی با تایید و تشویق‏های بی‏مورد، تقویت نیز می‏گردد. جای بسی تعجب و تاسف است كه در بسیاری از مدارس، گاهی بالاترین نمره انضباط از آن معلولین اجتماعی، یعنی دانش‏آموزان كم‏رو است! این مساله زمانی بیش‏تر مشاهده می‏شود كه كودك نیز به دلایل عدیده از جمله كمبودهای عاطفی و تعارضات خانوادگی، شدیدا تمایل دارد رفتارش مورد توجه و تایید معلم واقع شود و به‏طورپی‏درپی ازطرف وی‏مورد تشویق قرار گیرد.
روش‏های درمان كم‏رویی
پیش از این اشاره شد كه كم‏رویی یك پدیده پیچیده و مركب ذهنی - روانی، اجتماعی است كه به دلایل مختلف در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می‏شود. بنابراین، در بحث درمان نیز باید اذعان داشت كه برای كم‏رویی، یك درمان فوری وجود ندارد.
كم‏رویی با دارو برطرف نمی‏شود و اقدامات پزشكی و استفاده از داروهای آرام‏بخش و تقویت‏كننده (مولتی ویتامین‏ها) تاثیر مستقیمی بر درمان كم‏رویی فرد ندارد. كم‏رویی اساسا رفتاری اكتسابی و آموخته شده است كه برای درمان و برطرف كردن آن باید رفتار نامطلوب حذف گردیده و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی در فرد فراگیر شود.
اساس درمان كم‏رویی، تغییر در حوزه‏شناختی و تحول در شیوه عملی زندگی و حیات اجتماعی فرد است; تغییر در شیوه تفكر، یافتن نگرش تازه نسبت‏به خود و محیط اطراف، برخورداری از قدرت انجام واكنش‏های نو در برابر اطرفیان و تعامل بین فردی، تغییر در باورها و نظام ارزش‏هایی كه كم‏رویی را تقویت می‏كند، كاهش اضطراب در فرد كم‏رو، تقویت انگیزه و افزایش مهارت‏های اجتماعی و توانایی‏های تحصیلی، شغلی و حرفه‏ای، اصلی‏ترین روش درمان كم‏رویی است.
پی‏نوشت‏ها:
۱- وقتی صحبت از وراثت‏یا ارث می‏شود. منظور مجموعه صفات یا ویژگی‏هایی است كه از اجداد گذشته توسط والدین و از طریق ژن‏ها به فرزند انتقال می‏یابد. نقش ارث (عامل ژنتیكی) با تشكیل نطفه آغاز می‏شود و تقریبا در همان زمان با فاصله بسیار اندك پایان می‏پذیرد.
۲- معمولا وقتی كه تك فرزندها وارد مدرسه می‏شوند، بیش‏تر دوست دارند با معلم ارتباط داشته باشند تا با هم‏سالان خود و اگر از طرف معلم و خانواده هدایت نشوند و ارتباط متعادلی با هم‏كلاسی‏های خود پیدا نكنند، به تدریج‏با مشكل جدی در رشد شخصیت اجتماعی مواجه می‏شوند.
منابع ۱) رفتارهایی كه در اثر اختلال در روان فرد به وجود می‏آید و قابل مشاهده است و ریشه فیزیكی ندارند.
۱- افروز، غلامعلی، روان‏شناسی تربیتی كاربردی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۳.
۲- افروز، غلامعلی، روان‏شناسی كم‏رویی و روش‏های درمان، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۴.
۳- كلارس.ج، راو، مباحث عمده در روان‏پزشكی، ترجمه جواد وهاب‏زاده، انتشارات آرش، ۱۳۷۰.
۴- ابراهام اچ، مزلو، انگیزش و شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲.
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید