چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی


هارتموت بوبتسین، قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی: تاریخچه اولیه مطالعات عربی واسلامی در اروپا، بیروت و اشتوتگارت: فرانتس اشتاینر، ۱۹۹۵، ۵۹۸ص، شابك: ۴- ۰۵۳۶۵ - ۵۱۵- ۰۳ . (۱)
در سال ۱۵۴۳ میلادی دو كتاب مهم در تاریخ علم جدید منتشر شد كه دیدگاه غربیان از جهان و انسان را به گونه‏ای بنیادی تغییر داد: نخست كتاب نیكولاس كوپرنیك (۲) درباره هیئت و منظومه شمسی با عنوان گردش افلاك آسمان (۳) بود كه هیئت‏بطلیموسی حاكم بر ذهنیت غربیان را به كلی درهم ریخت . دومین كتاب اثر اندریاس وسالیوس (۴) راجع به آناتومی و تشریح انسان با عنوان ساختمان بدن انسان (۵) بود كه سبب تاسیس دانش تشریح عملی گردید . در همین سال كه اروپاییان خود را برای تحولات فكری و علمی در شناخت انسان و جهان آماده می‏كردند، كتب مهم دیگری در زمینه پژوهش‏های دینی اروپایی در راه شناخت اسلام منتشر شد كه از آن جمله می‏توان به ترجمه كامل لاتینی قرآن (چاپ‏شده در شهر بازل) و تلخیصی از متن قرآن (چاپ نورنبرگ) اشاره كرد . هرچند نخستین تلاش‏های مسیحیان اروپا در ترجمه لاتینی قرآن كریم در قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی به نتیجه رسید و مجموعه‏هایی در شناخت پیامبر، قرآن و اسلام همراه با ردیه‏هایی لاتینی از سوی كشیش‏های مسیحی فراهم آمد، اما این آثار تا پایان قرون وسطا انتشار عمومی نیافت . بنابراین می‏توان نیمه قرن شانزدهم میلادی را زمان عرضه و معرفی عمومی قرآن و اسلام در اروپا دانست و این درست زمانی است كه اروپاییان با ورود به دوره رنسانس، تجربه اصلاحات فكری و دینی را آغاز كرده بودند .
كتاب حاضر یعنی قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی، نوشته هارتموت بوبتسین، قصه ورود و حضور قرآن در عصر اصلاحات اروپا را بازگو می‏كند، اما در پی‏جویی ماجرا از قرن شانزدهم و هفدهم فراتر نمی‏رود . هارتموت بوبتسین، استاد مطالعات عربی و اسلامی در دانشگاه ارلانگن (۶) (آلمان) است كه سردبیری مجله مطالعات عربی (۷) را در همین دانشگاه بر عهده دارد .
كتاب در اصل به بررسی تلاش‏های چهار تن از مشاهیر غرب برای شناخت، ترجمه و انتشار قرآن كریم در قرن شانزدهم میلادی اختصاص دارد . این چهار تن عبارتند از: مارتین لوتر (۱۴۸۳- ۱۵۴۶)، تئودور بیبلیاندر (۱۵۰۴- ۱۵۶۴)، یوهان آلبرشت ویدمانشتتر (۱۵۰۶- ۱۵۵۷) و گیوم پوستل (۱۵۱۰- ۱۵۸۱ .) علاقه و روابط این چهار تن با كتاب آسمانی مسلمانان، درست همزمان بود با توسعه نفوذ و قدرت عثمانی در اروپای شرقی و نیز مجادلات مذهبی میان كاتولیك‏ها و پروتستان‏ها . كتاب قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی در مقدمه و چهار فصل خود می‏كوشد تلاش هر یك از این چهار تن، و نیز حوادث پشت صحنه فعالیت قرآنی هر یك از آنان را با دقت در تمام اسناد و مدارك موجود ارائه كند . كتاب حاوی یكصد صفحه ضمایم و فهرست‏بلندی از منابع چاپی و مخطوط است . همچنین چكیده‏ای كوتاه از محتوای كتاب به عربی و انگلیسی در پایان آمده است .
مقدمه كوتاه كتاب (ص ۱- ۱۲) تصویری اجمالی از روابط میان مباحث كوپرنیك و وسالیوس از یك سو و فعالیت‏های قرآنی اروپاییان در قرن شانزدهم را از سوی دیگر به‏دست می‏دهد . در این مرور كوتاه، افراد مختلفی كه در این عرصه نقش‏های مهم ایفا كرده‏اند معرفی می‏شوند . یكی از این شخصیت‏ها یوهانس اپورینوس، (۸) صاحب معروف‏ترین انتشاراتی در شهر بازل است كه هم كتاب وسالیوس درباره علم تشریح را منتشر كرد و هم ترجمه لاتینی قرآن را همراه با چند رساله دینی و تاریخی درباره اسلام و ترك‏ها به چاپ رسانید . چاپ ترجمه لاتینی قرآن از سوی اپورینوس مشكلات فراوانی برای او به همراه داشت، اما این مشكلات به سرپنجه مارتین لوتر، مصلح معروف دینی، سرانجام گشوده شد; چراكه او به شورای شهر بازل نامه‏ای نوشت و رفع ممنوعیت از است كه مصاحب و جانشین اولریش تسوینگلی (۱۰) از مصلحان دینی در شهر زوریخ (سوئیس) بود . وی پس از آن‏كه مقدمات علمی چاپ لاتینی قرآن در شهر بازل را خود فراهم آورد، به دلیل دوستی‏اش با اپورینوس، كار انتشار را به دست این ناشر معروف سپرد . فرد چهارم، همان یوهان آلبرشت ویدمانشتتر (۱۱) است . وی حقوقدان، دیپلمات و مستشرقی بود كه وسایل چاپ كتاب كوپرنیك در شهر رم را فراهم آورد و از سوی دیگر كتاب مختصری درباره قرآن را در نورنبرگ (آلمان) منتشر كرد . آخرین فرد هم گیوم پوستل (۱۲) فرانسوی، از جذاب‏ترین عالمان و صوفیان قرن شانزدهم میلادی است . وی دوست نزدیك ویدمانشتتر بود و او را در چاپ و انتشار نخستین نسخه انجیل به زبان سریانی یاری كرد . همچنین با اپورینوس رابطه نزدیكی داشت و توسط او بسیاری از كتاب‏های خود درباره تصوف، یهودیت و مسیحیت را به چاپ رسانید; و از سوی دیگر با بیبلیاندر دوستی محكمی داشت و این دو درباره "صلح و آشتی میان ادیان" اعتقادات مشتركی را ابراز می‏كردند .
فصل نخست كتاب (ص ۱۳- ۱۵۷) «مارتین لوتر و قرآن‏» نام دارد و مؤلف در آن، كارهای مارتین لوتر راجع به قرآن را معرفی می‏كند . لوتر خود ابتدا در سال ۱۵۳۰ قصد داشت قرآن را نه از متن عربی، بلكه بر پایه ترجمه‏ای لاتینی به زبان آلمانی برگرداند، اما در این كار موفق نشد . معلومات قرآنی لوتر تماما برگرفته از متون درجه دوم و نوشته‏های جدلی مسیحیان قرون وسطا به زبان لاتینی بود . برخی از این متون عبارتند از: علیه مذهب ساراسن‏ها (۱۳) نوشته دومینیك ریكالدو دمونته كروچه (درگذشته ۱۳۲۰ میلادی) ; نقد قرآن (۱۴) نوشته نیكولاس كوزائی (۱۵) (۱۴۰۱؟ - ۱۴۶۴) ; و مكتوبی از یك اسیر گمنام كه مدت‏ها در اسارت تركان عثمانی بوده است‏با عنوان رساله‏ای در آداب و رسوم ترك‏ها (مسلمانان) (۱۶) (نوشته‏شده در ۱۴۰۸ میلادی .) سرانجام در سال ۱۵۴۲، لوتر به ترجمه‏ای لاتینی از قرآن دست‏یافت كه به دستور پیتر محترم (۱۷) (یا پی‏یر ونرابلس)، رئیس دیر كلونی در فرانسه (متوفای ۱۱۵۶ میلادی) و به قلم روبرت كتونی (۱۸) فراهم آمده بود . این متن لاتینی قرآن همراه با چند رساله كوتاه درباره زندگی پیامبر و ردیه‏هایی علیه اسلام در مجموعه‏ای به نام مجموعه طلیطله (۱۹) گردآوری و در سراسر قرون وسطا به همین نام شناخته می‏شد، اما همچنان به صورت دستنویس و چاپ‏نشده باقی مانده بود . به جهت اهمیت و تاثیر فراوان مجموعه طلیطله بر افكار و اطلاعات مسیحیان اروپا در چند سده پایانی قرون وسطا، مؤلف در صفحات ۳۷- ۹۰ همین فصل از كتاب خود، به معرفی و بررسی كوشش‏های مسیحیان اروپا برای ترجمه قرآن در سده‏های ۱۲ تا ۱۵ میلادی می‏پردازد . این بخش از كتاب كامل‏ترین و مستندترین گزارش‏ها در این زمینه را ارائه می‏دهد . مؤلف در مقاله‏ای جداگانه به زبان انگلیسی، بخشی كوتاه از این مطالب خود را (تنها راجع به ترجمه‏های لاتینی) منتشر كرده است كه این مقاله با حذف پاورقی‏ها و اندكی تلخیص به فارسی ترجمه شده است . (۲۰)
لوتر همچنین در سال ۱۵۴۲ كتابی دیگر از ریكالدو دمونته كروچه با عنوان رد بر قرآن (۲۱) را از لاتینی به آلمانی ترجمه كرد و خود نیز درباره آیات قرآن در این كتاب، توضیحاتی افزود . آخرین كار لوتر آن بود كه بر ترجمه لاتینی قرآنی كه در سال ۱۵۴۳ به همت تئودور بیبلیاندر در شهر بازل منتشر شد، مقدمه‏ای نوشت و كوشید موانع انتشار عمومی این قرآن را از میان بردارد . این خود موضوع فصل دوم كتاب است .
فصل دوم كتاب (ص ۱۵۸- ۲۷۵) «تئودور بیبلیاندر و چاپ قرآن بازل در ۴۳/۱۵۴۲» نام دارد . بیبلیاندر (۱۵۰۴- ۱۵۶۴) اهل سوئیس و از دانشمندان پروتستان، ترجمه لاتینی قرآن اثر روبرت كتونی را از درون مجموعه خطی طلیطله بیرون آورد و كوشید آن را با اصلاحاتی به چاپ برساند . بوبتسین با مروری بر حیات و تحصیلات علمی او، دانش عربی او را بسیار خوب توصیف می‏كند و معتقد است‏باید كار بیبلیاندر در فضای تاریخی آن زمان را بخشی از نزاع و درگیری سیاسی میان اركدوك فردیناند (۲۲) و سلیمان خان اعظم (۲۳) (۱۴۹۴- ۱۵۶۶) بر سر مالكیت مجارستان تلقی كرد . قرآن بیبلیاندر را دوست صمیمی‏اش، یوهانس اپورینوس، در شهر بازل آلمان منتشر كرد و از آن‏جا كه وی بدون كسب اجازه از اداره ممیزی این كار را انجام داده بود، اختلاف شدیدی میان او و شورای شهر بازل درگرفت . سرانجام با توصیه مارتین لوتر، شورای شهر بازل اجازه پخش ترجمه لاتینی قرآن را - به شرط عدم توزیع در بازل - صادر كرد و این آغاز انتشار عمومی ترجمه لاتینی قرآن در اروپا بود . اختلاف بر سر انتشار یا عدم انتشار ترجمه قرآن كه امری فراتر از دروازه‏های شهر بازل بود، نكات بسیار جالبی از برخورد كلیسای مسیحی با اسلام و قرآن در آغاز دوره رنسانس را نشان می‏دهد . نسخه بیبلیاندر نیز تنها ترجمه لاتینی روبرت كتونی از قرآن نبود، بلكه علاوه بر بخش‏هایی از مجموعه طلیطله، متون احتجاجی برخی از كشیشان مسیحی علیه اسلام را هم دربر داشت . این كتاب كه از این پس "قرآن بیبلیاندر" نامیده می‏شود، در محافل مسیحی و كتابخانه‏های اروپا رواج فراوانی یافت و چاپ دوم آن با تیراژی وسیع‏تر در ۱۵۵۰ میلادی منتشر شد . "قرآن بیبلیاندر" كه همان ترجمه لاتینی روبرت كتونی از قرآنی كریم بود، مبنای انتشار بسیاری از ترجمه‏های قرآن به دیگر زبان‏های اروپایی شد . در ۱۵۴۷، این نسخه توسط آندره اریوابنه (۲۴) در شهر ونیز به زبان ایتالیایی بازگردانده شده اما مترجم آن وانمود می‏كند كه آن را مستقیما از زبان عربی ترجمه كرده است . همین ترجمه ایتالیایی قرآن را سالمون شوایگر در سال ۱۶۱۶ (چاپ دوم: ۱۶۲۳) در نورنبرگ به آلمانی ترجمه و منتشر كرد . این نخستین ترجمه آلمانی قرآن بود كه بعدها با تیراژی بسیار وسیع‏تر در سال‏های ۱۶۵۹ و ۱۶۶۴، بدون ذكر نام شوایگر در نورنبرگ (آلمان) به چاپ رسید .همچنین نخستین ترجمه هلندی قرآن در سال ۱۶۴۱ بر مبنای همین ترجمه ایتالیایی صورت گرفت . بنابراین می‏توان حدس زد كه ترجمه لاتینی روبرت كتونی كه در فضای قرون وسطا شكل گرفته، و به‏دست‏بیبلیاندر در آغاز عصر اصلاحات اروپا منتشر شده بود، نزدیك به ۵۰۰ سال فهم اروپاییان از قرآن كریم را شكل داده است .
عنوان فصل سوم (ص ۲۷۷- ۳۶۳) «یوهان آلبرشت ویدمانشتتر و چاپ قرآن نورنبرگ ۱۵۴۳» است . چنان‏كه از نوشته مؤلف درباره زندگی ویدمانشتتر برمی‏آید، وی چهره‏ای بسیار متفاوت از مارتین لوتر و تئودور بیبلیاندر داشته است . ویدمانشتتر (۱۵۰۶- ۱۵۵۷) در اولم (آلمان) به دنیا آمد و به عكس دو فرد اخیر كاتولیك بود . وی در ۱۵۳۰ در مراسم تاجگذاری شارل پنجم (۲۵) در بولونیا (۲۶) حضور داشت و هجده سال بعد از سوی وی به مقامی مهم منصوب شد . ویدمانشتتر در ایتالیا زبان عربی را آموخت و افزون بر همكاری با پاپ در واتیكان، از ۱۵۳۳ تا یك سال پیش از مرگش، مشاغل حقوقی و دیپلماتیك متعددی در آلمان بر عهده داشت . اهتمام و علاقه نخست وی، زبان‏های شرقی، به ویژه عربی، عبری و سریانی بود; اما فراگیری این زبان‏ها، هدف اصلی‏اش نبودند . به گفته مؤلف، این همه ابزارهایی كمكی بودند تا او را در تبلیغ مسیحیت و ردیه‏نویسی‏های مسیحی یاری رساند .
در ۱۵۴۳، یعنی همان سالی كه بیبلیاندر ترجمه لاتینی قرآن را در بازل منتشر كرد، ویدمانشتتر در نورنبرگ (آلمان) كتابی با عنوان شرح الهیات محمد بن عبدالله (۲۷) به چاپ رسانید كه حاوی ترجمه لاتینی بخش هایی از قرآن بود . بوبتسین، مؤلف كتاب حاضر، با بررسی دقیق این ترجمه كه عنوان مستقل آن، خلاصه قرآن (۲۸) است، مشابهت‏های فراوانی میان آن و ترجمه لاتینی روبرت كتونی به دست می‏دهد، اما معتقد است تاثیر این ترجمه به هیچ وجه قابل مقایسه با نسخه انتشار یافته از سوی بیبلیاندر نیست . بخش دیگری از این كتاب، با عنوان مستقل مذهب محمد (۲۹) راجع به "مسائل عبدالله بن سلام" است كه هم در مجموعه طلیطله و هم در چاپ بیبلیاندر از ترجمه لاتینی قرآن آمده است . "مسائل عبدالله بن سلام" گفت و گویی است میان پیامبر اكرم (ص) و فردی یهودی به نام عبدیه، كه سرانجام با اسلام‏آوردن وی خاتمه می‏پذیرد . در این بخش از كتاب ویدمانشتتر، آرای وی راجع به یهودیت و نیز فهم وی از متن قرآنی را متفاوت با بیبلیاندر می‏یابیم .
فصل چهارم (ص ۳۶۵- ۴۹۷) «گیوم پوستل و قرآن جامع او، ۱۵۴۴» نام دارد . این فصل به شرح احوال و فعالیت‏های گیوم پوستل (۱۵۱۰- ۱۵۸۱)، خاورشناس فرانسوی می‏پردازد كه در میان چهار فرد اخیر، تنها كسی است كه به سبب دو سفر مجموعا چهار ساله به خاورمیانه، با فرهنگ و جوامع اسلامی از نزدیك آشنایی داشته است . پوستل در تاریخ پژوهش‏های ادبیات عرب، به سبب كتاب دستور زبان عربی (۳۰) اش بسیار مشهور است . وی این كتاب را اندكی پس از مراجعت از سفر نخستین‏اش از استانبول (۱۵۳۵- ۱۵۳۷) نگاشت . در مدت دو سالی كه وی كارمند سفارت فرانسه در استانبول بود، زبان عربی را آموخته بود، و از آن‏جا كه وی زبان عربی می‏دانست و با این كتاب شهرتی یافته بود، پادشاه فرانسه وی را به سمت استادی زبان‏های شرقی در كلژ دو فرانس (۳۱) منصوب كرد . وی در فاصله سال‏های ۱۵۳۸- ۱۵۴۲ استاد ریاضیات و زبان عربی در این كالج‏بود، اما از آن پس دوباره به مسافرت‏هایی علمی تحقیقی در اروپا دست زد و از سال ۱۵۴۹ تا ۱۵۵۱، به مدت دو سال به صورت شخصی به برخی از كشورهای خاورمیانه سفر كرد . وی به دلیل گرایش‏های صوفیانه و دعاوی پیغمبرمآبانه‏اش كه آنها را با نام خود و گاه با اسم مستعار منتشر می‏ساخت، بارها به دادگاه تفتیش عقاید فراخوانده شد . در سال ۱۵۵۴ وی را رسما دیوانه خواندند و به زندان افتاد . چهار سال بعد، وقتی از زندان آزاد شد، بار دیگر به نشر عقاید و دعاوی خود پرداخت . در سال ۱۵۶۳، پادشاه فرانسه وی را به دیر قدیس مارتن دشان (۳۲) فرستاد و او تا زمان مرگش در ۱۵۸۱ در همان‏جا ماند .
بوبتسین آثار و فعالیت‏های شرق شناسانه پوستل را در دو بخش مجزا معرفی می‏كند . نخست آثاری كه وی در سال‏های ۱۵۳۸- ۱۵۴۰ راجع به زبان و ادبیات عرب نگاشته است . در این نوشته‏ها، پوستل تنها به زبان عربی نمی‏پردازد، بلكه سایر زبان‏های سامی همچون عبری، سامری، سریانی و حبشی و نیز زبان ارمنی - از میان زبان‏های غیرسامی - را نیز مد نظر دارد . بوبتسین با بررسی منابع آشنایی و دانش عربی پوستل، معتقد است كه وی با زبان عربی كلاسیك آشنایی خوبی داشته است . سپس مؤلف به معرفی تفصیلی كتاب دیگری از پوستل با عنوان درباره وحدت عالم (۳۳) می‏پردازد . پوستل این كتاب حجیم را كه حاوی افكار فلسفی و كلامی اوست، و بنیاد آرای صوفیانه و دعاوی تبشیری وی را نشان می‏دهد، در سال ۱۵۴۴ با كمك اپورینوس در شهر بازل منتشر كرد . نیمه دوم این كتاب - برخلاف موضوع و روال اصلی كتاب - به معرفی پیامبر، سیره وی، صحابه و نهایتا ردیه‏ای علیه قرآن می‏پردازد . این بخش از كتاب ترجمه بسیاری از آیات قرآن را دربر دارد كه مستقیما از عربی به لاتینی ترجمه شده است . این نشان می‏دهد كه پوستل در اطلاعات قرآنی خود بر ترجمه قدیمی طلیطله (اثر روبرت كتونی و چاپ‏شده توسط بیبلیاندر) تكیه نمی‏كرده است . بوبتسین به پاره‏ای از اشتباهات و نقایص ترجمه پوستل اشاره می‏كند، اما معتقد است كه عربی‏دانی پوستل و اطلاعات قرآنی وی بسیار بیشتر و بهتر از بیبلیاندر و ویدمانشتتر بوده است .
آثار پوستل چندان رواج عمومی نیافتند، زیرا وی به سبب كناره‏گیری از كلیسا، نه در میان كاتولیك‏ها جایگاهی داشت و نه از حمایت پروتستان‏ها برخوردار بود، بلكه حتی خود با این دسته اخیر مخالفت‏های جدی داشت . بر این اساس، اهمیت و شهرت او تنها در حوزه زبان و ادبیات عربی و كتاب مهم او درباره دستور زبان عربی محدود شده است، اما توجهات، علایق شخصی و فعالیت‏های وی در حوزه قرآن‏پژوهی كه از اهمیت‏بسیار بیشتری برخوردارند، همچنان ناشناخته مانده‏اند . كتاب قرآن در عصر اصلاح‏طلبی و نواندیشی، نوشته هارتموت بوبتسین، با تلاشی بسیار و جست‏وجویی تام و همه‏جانبه در منابع و مدارك كهن اروپایی، نهایتا به ما نشان می‏دهد كه شماری از محققان اروپایی در قرون وسطا، چگونه درصدد كسب دانش و اطلاعاتی دقیق از دین اسلام و قرآن بوده‏اند تا در احتجاجات كلامی و ردیه‏های جدلی خود علیه اسلام از آنها بهره برند، اما این اطلاعات نه تنها دقیق نبوده، بلكه فرسنگ‏ها به‏دور از واقعیت‏بوده‏اند . در آغاز عصر اصلاحات اروپایی، درك و شناخت ایشان از قرآن، خاستگاه آن و محیط پیدایش وحی نبوی به‏طور كلی قرون وسطایی بوده و اساسا از مجموعه طلیطله (تدوین‏شده در قرن دوازدهم میلادی) ناشی می‏شده است . بوبتسین البته به یك نقطه تحول اساسی در اسلام‏پژوهی در دوره اصلاحات اروپا اشاره می‏كند: ویدمانشتتر و گیوم هردو مجموعه‏ای غنی از منابع مخطوط و چاپی درباره اسلام را گردآوری كردند . این امر كه در قرون وسطا سابقه نداشته و از ویژگی‏های دوره رنسانس به‏شمار می‏آید، شاید در زمان خود آن دو تاثیر قابل توجهی در بسط و تحول مطالعات اسلامی نداشته است، اما ثمرات آن در قرون بعدی نیك نمایان شد .
پی‏نوشت‏ها:
۱. Hartmut Bobzin, Der Koranim Zeitalter der Reformation: Studienzur Fruhgeschichte der Arabistik und Islamkunde in Europa. Beirut: Deutsche Morgenlndische Gesellschaft; Stuttgart: Steiner, ۱۹۹۵ (Beiruter Texte und Studien, ۴۲) xiv_۵۹۸pp. ISBN:
۰۳-۵۱۵-۰۵۳۶۵-۴.
۲. Nicholas Copernicus
۳. De revolutionibus orbium caelestium.
۴. Andreas Vesalius
۵. De fabrica humani corporis
۶. University of Erlangen
۷. Zeitschrift fur Arabische Linguistik
۸. Yohannes Oporinus.
۹. Theodor Bibliander.
۱۱. Yohann Albrecht Widmanstetter.
۱۲. Guillaume Postel.
۱۳. Ricoldo da Monte Croce, Contra Legem Sarracenorum.
۱۴. Cribratio Alcorani.
۱۵. Nicholas of Cusa.
۱۶. Libellus de ritu et moribus Turcorum.
۱۷. Peter the Venerable
۱۸. Robert of ketton.
۱۹. Corpus Toletanum (Collectio Toletana)
۲۰ . Hartmut Bobzin, "Latin translations of the Koran: a short ۲۱. Confutatio Alcorani
۲۱. Andrea Arrivabene.
۲۲. Bologna
۲۳. Mahometis Abdallae filii theologia dialogo explicata
۲۴. Epitome Alcorani
۲۵. Doctrina Mahometis
۲۶. Guillaume Postel, Grammatica Arabica, Parisiis: Petrus Gromorsus, ۱۵۳۹/۴۰
۲۷. Collge de France
۲۸. St. Martin des Champs
۲۹. De orbis terrae concordia ... Basileae: J. Oporinus, ۱۵۴۴.


مروری بر كتاب هارتمون بوبتسین
مرتضی كریمی‏نیا
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید