سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مردان در هفت مرحله حیات


مردان در هفت مرحله حیات
شكسپیر در «آن طور كه می خواهید» صحبت از هفت سن در مردان می كند. از آنجا كه این كلمات از زبان ژاك مالیخولیایی است، چندان خوشبینانه به نظر نمی رسد. شكسپیر كار را با صحبت از «گریستن و بالا آوردن» در شیرخوارگی آغاز می كند و ما را با خود در سیر فرآیند زندگی پیش می برد. از جوان «نق نقو» تا میانسال «شكم گنده» و در نهایت «طفولیت ثانوی» در دوران سالخوردگی. لااقل در كشورهای پیشرفته زندگی طولانی تر و با سلامتی بیشتری از گذشته همراه است. ولی همین زندگی سالم تر و طولانی تر با افت وخیزهایی همراه است كه در هر مرحله از زندگی پیش می آیند و نقاط ضعف و قوت خاص خویش را دارند. در اینجا می خواهیم برای هر مرحله از زندگی پیام هایی را ذكر كنیم كه شاید درس هایی برای زندگی بهتر باشند.
• ده سال نخست زندگی: مردان واقعی احساسات نیز دارند
در طول زندگی انسان ها، پسرها بزرگ می شوند تا شكارچی شوند؛ در زمان شكسپیر نیز قرار بود آنها جنگجو شوند. زمانه عوض شده ولی مدل جنس مذكر هنوز هم نوعی قهرمان نیرومند ولی آرام به حال خویش باقی مانده است. تا این جای كار هیچ عیبی ندارد، ولی پسرها نیز باید بیاموزند كه احساسات شان را قبول داشته باشند و عواطف و نیز واقعیت ها را به اطلاع سایرین برسانند. در سال ،۱۸۰۷ ویلیام وردورث چنین اظهارنظر كرد كه «كودكان پدران مردان اند.» كودكانی كه می آموزند مردان زمینی، و نه از كره مریخ، هستند مردان سالم تر و خوشبخت تری خواهند بود. پسرها پسر خواهند بود. و همین طور هم باید باشد- ولی لازم است بتوانند نوعی تعادل و توازن روانی به وجود آورند و مهارت های اجتماعی را كه در آینده در بزرگسالی نیاز بدان ها خواهند داشت بیاموزند. پسربچه ها چیزی از آگاهی های بهداشتی نمی دانند، ولی پدران و پدربزرگ هایشان از این آگاهی ها خبردار می شوند و به عنوان نمونه باید به پسران خویش بیاموزند كه احساسات هم اهمیت دارند.
• سال های نوجوانی و دهه ۲۰ زندگی: مردان واقعی كمربند ایمنی می بندند
كمربند ایمنی نمادی از عقل سلیم و دوراندیشی است كه اغلب پسران نوجوان با آنها بیگانه اند. این مربوط به طبیعت یا تربیت، تستوسترون و كروموزوم Y یا مدل های نمونه، سرمشق و هنجارهای فرهنگی می شود؟ كسی نمی داند، ولی احتمالاً تنها یكی از آنها نیست، بلكه هر دو را شامل می شود. كاملاً روشن است كه مردان خطر می كنند و رفتار مردانه خطرپذیر یا تهاجمی سلامتی مردان و زنان هر دو را در معرض آسیب قرار می دهد. مردان بیشتر در خطر مرگ ناشی از صدمات، جنایت، خودكشی و ایدز قرار دارند؛ زنان بسیار بیشتر در خطر صدمات ناشی از خشونت در محیط خانه هستند. حوادث سومین علت مهم مرگ در مردان در آمریكا و علت اصلی آن در مردان جوان تر از ۴۴ سال است. برخی احتیاطات بسیار ساده مثل استفاده از كمربند یا كلاه ایمنی بسیار كمك كننده اند. برخی كارها و اعمال پیچیده تر مثل پرهیز از الكل، دخانیات، اسلحه گرم و بی بند و باری نیز از جنبه حیاتی برخوردارند. به طور متوسط زنان آمریكایی ۲/۵ سال بیشتر از مردان زنده می مانند. این موضوع را نیز باید به جوانان آموزش داد كه عادات بهداشتی می توانند این شكاف را پر كنند.
• دهه ۳۰: هیچ مردی یك جزیره تنها نیست
نخستین بار جان دون شاعر و چوپان كه در قرن هفدهم می زیست، این كلام را بر زبان راند، لیكن اكنون در آستانه قرن بیست و یكم در آمریكا چنین به نظر می رسد كه مردان در واقع جزایر دورافتاده ای بیش نیستند. بسیار آسان است كه انسان خود را درگیر كار دشوار در پیش گرفتن طریقی نو در زندگی سازد. كار مهم است، ولی نباید جای خانواده و دوستان را بگیرد. برعكس اولویت ها را خود انسان تعریف و مشخص می كند و ایجاد شبكه ای از روابط اجتماعی حامی انسان در طول زندگی است. از نظر بسیاری از مردان، معنای این سخن قرار دادن خانواده در جایگاه نخست است. در عین حال، جوانی زمان خوبی برای پرداختن به سرگرمی ها و فعالیت های تجدیدقوا است كه تنش را كاهش داده و توازن و نشاط را به زندگی می آورد.
مسلماً خارج از دفتر كارمان هم دنیایی وجود دارد، دنیای بزرگ و جالب. مردانی كه می دانند در سال های دهه ۳۰ زندگی خویش نیاز به انسان ها و علایقی خارج از حیطه كار خویش نیز دارند، مسلماً دوران بازنشستگی شاد و سالمی را خواهند داشت.
• دهه ۴۰: چاقی سروكله اش پیدا می شود
در واقع چاقی از همان اوایل زندگی به سراغ ما می آید، ولی در واقع این در دوران میانسالی است كه یك مرد متوسط شكم گنده ای- همان طور كه شكسپیر آن را پیش بینی كرده بود- پیدا می كند.
از هر سه مرد آمریكایی، دو نفر دارای اضافه وزن یا چاقی هستند. صرف نظر از مسئله زیبایی، این یك خطر مهم بهداشتی نیز به حساب می آید: چربی زیاد بدن خطر بیماری قلبی، فشارخون بالا، سكته مغز، بیماری قند، درد و تورم مفاصل و سرطان ها را به دنبال دارد.
اگر خیلی جدی و سفت وسخت می گرفتیم، مسلماً همه ما باریك اندام و لاغر می شدیم. طرح های رژیم لاغری بسیارند ولی به آن نتیجه ای كه قولش را می دهند (و بابت آن پول می گیرند) منجر نمی شوند. ولی یك كار می توان كرد كه آرام و آهسته ولی پرثمر است: رژیم و ورزش. مردان واقعی سبزیجات، میوه، غلات كامل و ماهی می خورند. البته قدری گوشت و سیب زمینی هم بد نیست، ولی هر چه كمتر بهتر. كالری هم مهم است؛ حساب كالری هایی كه مصرف می كنید از دستتان در نرود. ورزش هم كه از آن مهم تر. برای آنكه از چاق شدن خود جلوگیری كنید یا سالم تر بمانید، لازم نیست دو ماراتن كنید، ولی پیاده روی لااقل ۳۰ دقیقه در هر روز لازم است. سایر اشكال ورزش با شدت متوسط نیز به همین اندازه موثرند. ورزش نكردن و چاقی سبب سالانه بیش از حدود۳۶۰ هزار مورد مرگ در ایالات متحده اند. این میزان مرگ ومیر تقریباً برابر است با مرگ ناشی از استعمال دخانیات، لیكن امروزه بیشتر به زندگی ثابت و بدون حركت و چاقی توجه می شود. رژیم خوب و برنامه ورزشی تا آن روز تولد بزرگ چهل سالگی منتظر ما نمی مانند و پس از آن نیز نباید آنها را كناری گذاشت. ولی از نظر بسیاری، این شكم برآمده سنین میانسالی زنگ خطر به حساب می آید. لطفاً پیش از آنكه دردسری برای شما شود، بدان توجه كنید.
• دهه ۵۰: مردان واقعی پزشك دارند
این پیام دیگری است كه زودتر از اینها باید به گوش مردان رسیده باشد، لیكن در ۵۰ سالگی دیگر به صورت یك هشدار در می آید. در ۵۰ سالگی نیاز بدان دارید كه با پزشكی درباره نحوه بررسی احتمال سرطان روده بزرگ و مسائل دیگری كه بر سرشان اختلاف نظر بیشتری است (مثل سرطان پروستات) گفت وگو كنید. اگر تاكنون به طور منظم فشارخون، كلسترول و قندخون تان را بررسی نكرده اید، حالا دیگر مطمئناً وقتش است. در مورد چشم ها نیز وضع بر همین منوال است. آزمون های غربالی و عادات خوب بهداشتی هر دو لازم اند، ولی مردان باید به صداهای بدن شان نیز گوش فرا دهند و اصوات نامتوازن را به اطلاع پزشكان برسانند. بیشتر ما این كار را نمی كنیم. در یك بررسی مهم كه توسط «صندوق مشترك المنافع» گزارش شده ۲۵ درصد مردان گفتند تا آنجا كه ممكن است رسیدگی به نگرانی های بهداشتی شان را به تعویق می اندازند؛ تنها ۱۸ درصد گفتند كه در اولین فرصت در پی راه چاره بر می آیند. جان وین هنرپیشه بزرگی بود، ولی مدل و سرمشق خوبی از لحاظ مراجعه به پزشك نبود. پزشكان می توانند كمك كنند، اگر شما بگذارید.
• دهه ۶۰: افق هایتان را گسترش دهید
كودكان بزرگ می شوند، پس انداز موجود در صندوق ذخیره بازنشستگی بیشتر و بیشتر می شود، توپ و بازی با بچه های همسایه به صورت خاطره ای دور درمی آید. زمان به آهستگی می گذرد و هرچه پیش آید خوش آید؟ نه اگر می خواهید سالم بمانید. برای مردانی كه در مناصب تجارت، دانشگاه یا دولت هستند، دهه شصت اغلب زمان جابه جایی های حرفه ای است. این تغییرات نیز مثل هر تغییری دشوارند، به ویژه در آغاز. اما كسی كه چوب را بلند می كند، معنی اش این نیست كه حتماً آن را فرود می آورد. مردانی كه به قله می رسند و این را نیز دوست دارند، باید همچنان در مصدر كار باقی بمانند با این هدف كه با از دست دادن قدرت و حفظ (یا توسعه) نفوذشان جابه جایی ملایم و مطبوعی را پشت سر گذارند. كسانی نیز كه به یك باره بازنشسته می شوند، با جابه جایی بزرگی روبه رو هستند. موفقیت بستگی بدان دارد كه فعال، درگیر و علاقه مند باقی بمانیم. گرچه این افراد اكنون همان كاری را كه ۳۰ سال پیش می كردند نمی توانند بكنند. ولی هنوز هم كارهای زیادی از آنها برمی آید. شما می توانید از زمان و انعطاف پذیری ای كه به دست آورده اید برای گسترش افق هایتان استفاده كنید. مسافرت چنین نقشی را دارد. ولی ورزش ها، دوره های آموزشی و سرگرمی های جدید نیز به همین اندازه به این كار كمك می كنند. به جای آنكه چادرتان را ببندید، آنها را در جایی دیگر برپا سازید.
• دهه ۷۰: از آن استفاده كن وگرنه از دستت رفته
بقراط این وضع را به بهترین صورتی چنین وصف كرده: «چیزی كه از آن استفاده می كنید، رشد و گسترش می یابد؛ آنچه كه استفاده نمی كنید از بین می رود.» او این سخن را دو هزار سال پیش از شكسپیر بر زبان راند و اكنون نیز برای ذهن و جسم به یك اندازه صادق است. پزشكی نوین پیشرفت های بسیاری كرده است، ولی در این مورد خاص پژوهش های صورت گرفته در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست ویكم خرد هزاره ما را تائید می كنند. سیسرو نه یك پزشك یونانی، بلكه یك خطیب رومی گفت: «مردان سالخورده توانایی های ذهنی شان را حفظ می كنند، به شرط آنكه علائق و كارهایشان را ادامه دهند.» از این نظر حق با او بود، چهار مطالعه انجام شده در سده بیست ویكم كه ۳۸۸۴ مرد سالخورده آمریكایی را مورد بررسی قرار دادند، در این نكته هم رای هستند كه شهروندان سالخورده ای كه به فعالیت های ذهنی پرتلاش می پردازند تا ۳۸ درصد كمتر از كسانی كه ذهن خویش را به كار نمی گیرند دچار آلزایمر و دیگر اشكال دمانس می شوند. چگونه می توانید مغز خویش را بسازید؟ هر فعالیتی كه ذهن را تحریك كند مفید خواهد بود: بخوانید، به سخنرانی ها گوش فرا دهید و توجه كنید، معما حل كنید، شطرنج بازی كنید، از كامپیوتر استفاده كنید. همچنین به فعالیت هایی بپردازید كه مهارت های ذهنی را می طلبند، مثل نقاشی، سفالگری و كارهای دستی. هر كاری كه به نظرتان جالب، محرك ذهن و بالاتر از همه جدید است، انجام دهید. وقتی كه از اولیور وندل هومز سئوال شد كه چرا در ۹۲ سالگی آثار افلاطون را مطالعه می كند؟ پاسخ ساده اش این بود: «برای بهبود ذهنم.» خب این مطلب برای حقوقدان برجسته ما جالب بود. ولی اگر فلسفه نظرتان را به خود جلب نمی كند، خواندن همین مطلب هم برای این هدف كافی است. ورزش بدنی همان كاری را با بدن تان می كند كه ورزش ذهنی با ذهن تان. ممكن است سرعت قدم هایتان در ۷۰ سالگی كمتر از ۴۰ سالگی باشد ولی همچنان محافظ شما در برابر بیماری قلبی، سكته، بیماری قند، چاقی، پوكی استخوان و سرطان روده بزرگ است. وقتی كه پزشك شما فشارخون، قند و كلسترول خون تان را اندازه گیری می كند، معمولاً با اعداد و ارقامی مواجه می شود كه در مردان جوان تر یافت می شوند. ورزش فیزیكی از ذهن شما نیز محافظت می كند. در آزمایشی با شركت ۳۶ هزار فرد سالخورده تر از ۶۵ سال به این نتیجه رسیدند كه ورزش منظم با ۵۰ _ ۳۴ درصد كاهش در خطر بروز كم حافظگی همراه است. كم فعالیتی اگر در دهه ۶۰ زندگی تنها یك وسوسه است، در ۷۰ سالگی به صورت یك هنجار در می آید. ولی در هر سنی این یك اشتباه است. برای آنكه جوان بمانید بدن تان را همواره به تحرك و جنبش وادارید و ذهن تان را مشغول سازید و به چالش وادارید. این البته تیك تیك ساعت را متوقف نمی كند، ولی مسلماً سرعت پیشرفت زمان را كندتر می سازد.
• دهه ۸۰: شكر نعمت هایی كه داری بجابیاور
زمان به پیش می رود و حتی سالم ترین ما هم كاهش توانایی های جسمی و ذهنی خویش را تجربه خواهیم كرد. با عادات بهداشتی خوب، مراقبت بهداشتی خوب، ژن های خوب و شانس خوب سقوط تدریجی تر خواهد بود، ولی در هر صورت پیش خواهد آمد. در حالی كه كار كردن برای سالم و فعال باقی ماندن مهم است، ولی مهم تر این است كه محدودیت های جدید را درك كنیم، بپذیریم و خود را با آنها تطبیق دهیم. ولی معنای این سخن آن نیست كه همه اش به فكر از دسته رفته ها باشیم برعكس، لازم است توجه خویش را معطوف به چیزهای خوب در گذشته كنیم و همواره در جست وجوی چیزهای خوب در حال یا آینده باشیم. عالم الهی راینهولد نیبور بسیار زیبا گفته است: انسان در طول زندگی، ولی به ویژه در زمان پختگی، باید تلاش كند كه توانایی «پذیرش توام با وقار چیزهایی كه قابل تغییر نیستند، شجاعت تغییر چیزهایی كه باید تغییر پیدا كنند و خرد تمیز قائل شدن یكی از دیگری» را حفظ كند.
• دهه ۹۰: دیگران را نیز در خرد خویش سهیم سازیم
بسیاری از جوامع نوعی موقعیت اجتماعی برای شهروندان سالخورده خویش قائل اند. سالخوردگان مردان خردمندی هستند، ذخیره بزرگی از تجربه و تاریخ كه به زندگی معنا و چشم انداز می بخشند. افسوس كه آمریكا بسیاری از این ذخایر را بلااستفاده از دست می دهد. اگر آن قدر شانس دارید كه مسن تر و خردمندتر از بسیاری از مردم شوید، در این صورت راه های بسیاری است كه می توانید آنها را نیز در بصیرت خویش سهیم سازید. یك نمونه از این كار تعریف تاریخ شفاهی برای نوه ها و نتیجه ها است كه زنجیره زندگی را سفت و محكم می سازد. اگر در سال های دهه نود زندگی خویش در وضعیت مناسبی به سر می برید، احتمالاً خرد و تجربه شما همین هشت پند را به مردان جوان تر توصیه می كند. اگرچه عنوان كردن هر یك از این هشت پیام به عنوان عصاره آنها غیرممكن است، ولی میسن كولی آمریكایی كه سخنان كوتاهش شهرت بسیاری دارد در سال ۱۹۲۲ آن را به زیباترین كلام بیان كرد: «خرد حاصل عمر: هرگز از راه رفتن باز نایست.»
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید