ریشه کنی بیکاری با فرهنگ سخت کوشی

یك جامعه برای توسعه و پیشرفت نیازمند انسانهایی است كه به جامعه خود عشق می ورزند و تلاش و سخت كوشی را بهترین وسیله برای دستیابی به اهداف مد نظر قرار می دهند.در غیراینصورت هنگامی كه انسانها از سخت كوشی دوری می جویند و به سوی كاهلی و تنبلی قدم می گذارند ممكن است در آینده با عواقب ناخواسته زیر روبرو شوند:
۱- انسان های كاهل و تنبل قادر نیستند تجربیات ارزشمندی را در زندگی كسب كنند زیرا مهمترین تجربیات تنها از طریق تلاش و كوشش و تجربه كردن زیاد به دست می آید و به همین خاطر به مرور آنان به تجربیات دیگران وابسته می شوند و چون دانسته های ارزشمندی نیز برای ارائه كردن ندارند،كم كم دیگران نیز تمایلی به ارتباط برقرار كردن با آنها نخواهند داشت و لذا به آرامی از ساحل دریای تجربیات دیگران فاصله گرفته و قادر نیستند به رشد و تعالی برسند.
۲-وقت گذرانی و تلف كردن زمان و دوری جستن از كار و تلاش سبب می شود افراد مهارتهای ارزشمندی كسب نكنند و چنین كسی قادر نیست در مسوولیت های خویش نقش خود را به خوبی ایفاء كند ،لذا به مرور از مسوولیت ها به كنار گذاشته می شود و سبب می شود علاوه بر از دست دادن اعتماد به نفس ، ناخواسته برای رسیدن به هدف های خود از راههای غیر اصولی استفاده كند و این شروعی برای قدم گذاشتن در سراشیبی سقوط می باشد.
۳-كاهلی و تنبلی سبب می شود فرد برای جبران ناتوانیهای خود از دروغ و دلیل تراشی بیشتر استفاده كند و به همین علت به مرور زمان اعتبار خویش را در بین دیگران از دست می دهد و با آنكه در میان جمع زندگی می كند ،اما احساس تنهایی می كند و این عامل سبب می شود او هر روز نسبت به دیگران بدبین تر شده و علت عدم موفقیت های خویش را در بین دیگران جستجو نماید و گاهی نیز از دیگران چهره هایی زشت می سازد و بدین وسیله زمینه را برای پایمال كردن حقوق دیگران توسط خود مهیا می كند.
۴-هنگامی كه بر تعداد افراد كاهل و گریزان از مسوولیت ها اضافه می شود ،زمانه برای حضور افراد فرصت طلب مهیا می شود و مسوولیت ها در دستان كسانی قرار می گیرد كه تلاش می كنند با ایجاد یك محیط بدبینانه شدید و خراب كردن اذهان دیگران و نابود كردن شخصیت افراد ، زمینه را برای پایمال كردن حقوق دیگران توسط خود مهیا كنند،لذا هر چه بر تعداد افراد كاهل و تنبل اضافه می شود ،از آن طرف لحظه به لحظه شرایط برای حضور سودجویان مهیا تر می شود.
۵- هنگامی كه در یك جمعیت ، تعداد افراد كاهل افزایش می یابد،برآیند تصمیات جمعی ممكن است به سوی انتخاب افرادی برای قبول مسوولیت باشد كه در نهایت مورد تایید افراد كاهل و كارگریز باشد و به همین علت فرد سخت كوش قادر به قبول مسوولیت نیست زیرا شرایط برای پذیرش او مهیا نیست.
۶- در جمعیت های گریزان از كار و تلاش ، خلاقیت و نوآوری های ارزشمند پدیدار نمی شود ، زیرا نوآوری و خلاقیت به دنبال سخت كوشی در راه رسیدن به هدف به دست می آید و این خود سبب می شود كارآفرینی در جامعه رشد نیافته و فرصت های شغلی جدید شكل نگیرد و بدین وسیله بر تعداد بیكاران كاذب و و اقعی جامعه افزوده شود .زیرا بسیاری از شغل ها ی كاذب خود نوعی بیكاری محسوب می شوند.
۷-یكی دیگر از مشكلات پدید آمده در اثر كاهلی انسان ها ،وقوع اشتباهات فراوان می باشد ،تصمیمات غلط فراوانی كه به علت بی تجربگی و محدودیت علم و دانش صورت گرفته و صدمات فراوانی را بر فرد و جامعه وارد می سازد و در آینده این اثرات تخریبی ،فشار روانی زیادی بر اعضای یك جامعه وارد می كند و بهداشت روانی و سلامت جامعه را مورد مخاطره قرار می دهد.
جواهر لعل نهرو می گوید :
آب تا وقتی جاری و در حركت است تازه و پاك می ماند ،اگر آنرا متوقف سازیم كم كم فاسد و گندیده می گردد و زندگی انسان و زندگی یك ملت نیز چنین است .
هنگامی كه آدمی در موقعیتی قرار می گیرد كه احساس می كند دیگران از كار و تلاش فرار می كنند اما او می خواهد قدم در راه سخت كوشی و تلاش بردارد، در ابتدا در وجود خود یك احساس ضرر خواهد كرد ،زیرا تصور می كند كه او در حال زحمت كشیدن و عرق ریختن است در حالی كه عده ای تنبل و كاهل و فرصت طلب در حال بهره گیری از این شرایط می باشند، در این مرحله است كه آدمی در كشاكش یك دوگانگی قرار می گیرد كه آیا در مسیر این رودخانه آلوده شنا كند و یا بر خلاف جهت مسیر را بپیماید؟
در این مرحله آدمی باید این احساس درونی خود را كه در صورت سخت كوشی ضرر خواهد كرد ، از بین ببرد و بخاطر داشته باشد كه با تلاش و سخت كوشی توانمندیهایش به مرور بنحو چشمگیری افزایش خواهد یافت و همین امر اعتماد به نفس و قدرت عمل او درانجام فعالیت ها دگرگون خواهد ساخت بنحوی كه بتواند براحتی از سد مشكلات گذشته و تصمیمات منطقی تری اتخاذ نماید و بر عكس افراد كاهل به مرور زمان قابلیت های خود را از دست خواهند داد و با بر جای گذاشتن خسارتهای فراوان دچار مشكلات مختلف گشته بگونه ای كه تا آخر عمر ،عوارض ناخواسته آن را باید تحمل نمایند.
هنگامی كه بر تعداد انسان های سخت كوش و پر تلاش در یك جامعه اضافه می شود ،تقید انسان ها به ارزش های اخلاقی گسترش می یابد،زیرا انسان ها نیازی نمی بینند كه دروغ بگویند و ریا كار شوند و بر حقوق دیگران پابگذارند.
آلمانیها دارای یك ضرب المثل می باشند كه بیان می كند « جهان در دست انسان های سخت كوش است ».
زمانی كه فردی بخواهد در یك جامعه كه فرهنگ سخت كوشی در آن توسعه نیافته است ،فعالانه انجام وظیفه نماید ،در ابتدا بازخورد های خوبی دریافت نمی كند زیرا خیلی ها ،تلاش او را با بدگمانی نظاره می كنند زیرا بر خلاف شرایط در حال حركت است،اما با گذشت زمان شرایط به ضرر افراد كاهل و به سود افراد سخت كوش تغییر خواهد كرد.با افزایش انسان های سخت كوش ، كار در جامعه به ارزش تبدیل خواهد شد و فرد پر تلاش ،انسان ساده لوح به حساب نخواهد آمد و دیگر افراد كاهل ،تنبل و فرصت طلب زرنگ به حساب نمی آیند ، بلكه چنین افرادی مطرود جامعه خواهند بود.برای ریشه كنی بیكاری و گسترش اشتغالزایی در جامعه باید نسلی را تربیت كرد كه با كار انس بگیرد.اگر كودكان امروز در لای پنبه پرورش یابند ،سرانجام این پنبه آتش خواهد گرفت و نسل آینده را می سوزاند.ضروری است والدین كم كم كودكان خود را علاوه بر تحصیل ،با كار و تلاش نیز آشنا نمایند و با مهارت آموزی و مشاركت دادن آنها در فعالیت های اجتماعی افراد با مسوولیتی تربیت نمایند در غیر اینصورت نسل راحت طلب تنها به سوی فعالیت های كاذب و دلالی رو خواهد آورد و چنین جامعه ای مستعد بسیاری از آسیب های اجتماعی خواهد بود .
رقابت میان كشورهای جهان روز به روز سخت تر می شود و نسل آینده باید در میان این رقابت شدید زندگی كند و اگر سخت كوشی را نپذیرد ،مجبور است دنباله رو دیگر جوامع شده و از فرهنگ آنان تبعیت نماید.
منتسكیو می گوید « كار و كوشش انسان را از سه بلای بزرگ نجات می دهد
- افسردگی
-فسق
- احتیاج