پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


جامعه شناسی راه رفتن


جامعه شناسی راه رفتن
بیان موضوعات علمی به زبان ساده و قابل فهم برای همه افراد جامعه به خصوص آنها كه با اصطلاحات علمی و دانشگاهی آشنایی ندارند همواره یكی از دشواری ها و دغدغه های اندیشمندان مختلف در رشته های گوناگون علمی بوده است. در حالی كه انجام چنین امری در رشته های ریاضی و علوم طبیعی تقریباً غیرممكن گشته و عامه مردم صرفاً از نتایج تحقیقات و مطالعات این رشته ها اطلاع پیدا می كنند بدون این كه هیچ نوع اطلاعی از روند و جریان تحقیقات این رشته ها داشته باشند. در مورد علوم انسانی وضعیت به گونه ای دیگر است. علی رغم این كه در جامعه افراد غیرمتخصص كمتر درباره موضوعات علوم طبیعی و فیزیكی اظهار نظر می كنند، این مسأله درباره علوم انسانی فرق می كند. یعنی از آنجایی كه موضوعات مورد مطالعه این علوم به زندگی روزمره اعضای اجتماع مربوط می شود، اعضای جامعه با حداقل آگاهی هایی كه درباره پدیده های مورد مطالعه علوم انسانی دارند، دست به تحلیل و تبیین آنها می زنند. تحلیل قهوه خانه ای كه غالباً شامل موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است نمونه ای از این مسأله می باشد. این مسأله هم می تواند برای علوم انسانی حسن باشد و هم عیب؛ به این صورت كه به دلیل علاقه و اهمیتی كه مردم نسبت به این امور دارند، بیان مسایل اجتماعی و سیاسی و... به زبان ساده با اتكا بر روش علمی را ممكن می سازد، در حالی كه از سوی دیگر می تواند باعث از بین رفتن ظرافت و دقت علمی این رشته ها شود. علی رغم این مسأله به نظر می رسد در این گونه علوم كه به شدت مسأله محیط مورد بررسی درباره شیوه های بررسی مسایل، حائز اهمیت است چاره دیگری وجود نداشته باشد. برای مثال در رشته ای چون جامعه شناسی كه قریب به ۷۰ سال از ورود آن به ایران می گذرد هنوز هم مسأله بومی سازی مطرح است؛ به این معنی كه سعی می شود تا نظریه ها و روش های مناسب با ویژگی خاص پدیده های اجتماعی جامعه ایران مورد استفاده قرار گیرد. علی رغم مطرح بودن این مسأله به نظر می رسد روند انجام چنین امری كند بوده و همچنان جریان اصلی جامعه شناسی در جامعه ما بر محور ترجمه و به كار بردن تئوری ها و روش ها كه در جوامع دیگر با ویژگی ها و شرایط متفاوت شكل گرفته است، می چرخد.با توجه به مطالب فوق،مطالبی چاپ می شود كه در تلاش است تا با استفاده از چارچوب های نظری سطوح خرد جامعه شناسی با توجه به ویژگی ها و شرایط جامعه ایران به بررسی موضوعات و پدیده های اجتماعی بپردازد. علی رغم نقص ها و ایرادات مطالب چاپ شده، كه به شدت از دیدگاه علمی جایگاه متزلزلی دارد، نگارنده بر این اعتقاد است كه ادامه این روند می تواند در درازمدت به هدف ذكر شده تا حد امكان كمك نماید. بدیهی است نقدها و مقالات شما می تواند كمك بزرگی در این راستا باشد. در ادامه این روند، در مقاله حاضر به بررسی شیوه های «راه رفتن»اعضای جامعه می پردازیم.در میان موضوعات متنوعی كه جامعه شناسی به بررسی آنها پرداخته است، بررسی پدیده های خرد زندگی روزانه انسان كه تقریباً به شكل عادت درآمده است، جایگاهی خاص دارد. یكی از موضوعات راه رفتن است. بررسی ها و تحقیقات در مورد چنین پدیده هایی در چارچوب نظریه اتنومتدلوژی انجام می شود: «این اصطلاح از سه جزء تشكیل می شود، لوژی: مطالعه و شناخت، متد: روش، روش هایی كه به وسیله اتنو: مردم، به طور روزمره به كار می برند» در این دیدگاه مسائل به نحوی مطرح می شود كه خصوصیات ضروری حوادث زندگی روزمره، مورد توجه قرار گیرد. برجسته ترین نظریه پرداز این مكتب گارفینگل است. به نظر او انسان امروز دچار عادت است و نه تفكر. از این روی جامعه شناسی از نظر گارفینگل باید به بررسی موضوعاتی بپردازد كه برای مردم به صورت عادت درآمده است. برای رشته هایی چون جامعه شناسی كه همواره برای علمی بودن وعلمی شدن تلاش كرده و سعی در استفاده از روش های علمی داشته است. پرداختن به موضوعاتی كه جزو ضروری زندگی انسان ها می باشد از جمله جذاب ترین و جالب ترین كارهاست.شیوه راه رفتن اعضای جامعه یا همان چیزی كه «اعمال» راه رفتن، نامیده می شود، از زمره این مسائل است. سئوال اساسی این است كه راه رفتن افراد به چه شیوه هایی است و افراد معمولاً چه استراتژی و شیوه هایی را در راه رفتن خود اتخاذ می كنند؟؟ راییووشنكاین دو عضو برجسته نظریه اتنومتدلوژی به بررسی این موضوع پرداخته اند. به نظر آنها هر كدام از افراد جامعه عملكرد با نظم و ترتیبی برای راه رفتن دارند.آدم ها در راه رفتنشان بایستی هم آدم هایی را كه در جهت آنها و یا به طرف آنها حركت می كنند در نظر بگیرند، و هم در این میان سعی كنند تا استراتژی خاص راه رفتن خود را حفظ كنند. آنها برای بررسی چگونگی اعمال راه رفتن و كشف نوع نظم موجود در راه رفتن آدم ها از روش های كیفی چون یك سری فیلم های ویدئویی استفاده كرده و راه رفتن های مردم را در خیابان ها ضبط كرده اند. آنها می خواستند بدانند مردم از چه روش ها و راه هایی برای عبور و مرور از كنار یكدیگر استفاده می كنند، چه استراتژی را به كار می برند تا با دیگری برخورد نكنند؟ و آیا بین تنها راه رفتن آنها با زمانی كه با جمع راه می روند تفاوتی وجود دارد یا نه؟؟
آنها به این نتیجه رسیده اند كه راه رفتن موفقیت آمیز نیازمند توجه و مراقبت جدی است. آدم ها بایستی به طور كامل مراقب راه رفتن خود باشند تا راه رفتن موفقیت آمیزی داشته باشند. به نظر این دو معمولاً آدم ها در جمع و زمانی كه تنها هستند به دو شیوه متمایز راه می روند. در جمع راه رفتن و با هم راه رفتن الگوها و قواعدی را می طلبد كه تنها راه رفتن به آن نیازی ندارد.آدم ها برای با هم راه رفتن به یك نوع نقشه راهنما و الگوی جمعی مراجعه كرده و آن را در رفتارهای خود به كار می برند. برای مثال آنها همواره فاصله معینی از یكدیگر را حفظ می كنند. زمانی كه دو نفر با هم راه می روند معمولاً برداشتن گام ها و حالت جسمانی و فیزیكی آنها به گونه ای است كه عمل با هم راه رفتن آنها را خدشه دار نمی سازد. در این میان اگر یكی از طرفین از دیگری جلو یا عقب بیافتد همراه او سعی می كند تا با كند یا تند كردن گام هایش فاصله ایجاد شده را ترمیم كند و در صورتی كه در این كار موفق نباشد، سعی می كند تا توضیح دهد كه چرا نتوانسته است با دیگری به طور همزمان راه برود.این صرف عمل با هم راه رفتن نیست كه باعث می شود طرفین از خدشه دار شدن آن جلوگیری كنند بلكه از آن جایی كه این عمل منتهی به یك سری اعمال مهم دیگر می شود، حائز اهمیت است. در واقع با هم راه رفتن امكان شكل گیری رفتارها و اعمال دیگر را مهیا می سازد كه در صورت به هم خوردن قانون و الگوهای راه رفتن، امكان شكل گیری آنها وجود نخواهد داشت. چرا كه این اعمال تنها زمانی امكان وقوع پیدا می كند كه عمل با هم راه رفتن به طور درستی انجام می شود.صحبت كردن، خود را مخاطب دیگری قرار دادن، لمس كردن همدیگر، خندیدن، تعارف كردن چیزهای مختلف به همدیگر و حتی خداحافظی كردن و اعمال مشابه آن تنها زمانی امكان وقوع دارند كه عمل با هم راه رفتن به درستی انجام شود. از این روی اشخاص معمولاً نهایت سعی خود را می كنند تا عمل با هم راه رفتن را به گونه ای درست انجام دهند.برای راییو وشنكاین، نه تنها عمل با هم و به طور جمعی راه رفتن یك كنش اجتماعی با الگوی خاص می باشد، بلكه چنین الگوی راحتی را می توان در عمل تنها راه رفتن افراد نیز مشاهده كرد. افرادی كه به تنهایی در خیابان راه می روند بایستی به گونه ای عمل راه رفتن را انجام دهند كه باعث سوء برداشت دیگران نشود. مثلاً زمانی كه فردی تنها از كنار شخص یا اشخاص دیگری در حال عبور است، در لحظه عبور سعی می كند با تند كردن گام ها و تغییر ژست فیزیكی بدن خود به گونه ای از كنار او عبور كند كه این تصور برای او و دیگران پیش نیاید كه آنها با هم راه می روند. در صورتی كه این قواعد زیرپا گذاشته شود به راحتی امكان سوءتفسیر وجود خواهد داشت. یعنی در صورت عدم رعایت قواعد «تنها راه رفتن» ممكن است این تصور پیش بیاید كه شخص در حال تعقیب یا تهدید دیگری است. به این ترتیب مردم برای حفظ نظم و ثبات در امور زندگی خود، در جزئی ترین و خردترین سطوح زندگی شان نیز در حال بازتولید مداوم نظم می باشند. از دید اتنومتدولوژیست ها امكان مشاهده و شناخت نظم در همه سطوح زندگی انسان وجود دارد. آنها با بررسی همین سطوح خرد، به این نتیجه می رسند كه بازتولید نظم در این سطوح عامل بقا و ثبات جامعه است.افراد جامعه معمولاً در برابر عدم رعایت الگوی درست راه رفتن، عكس العمل نشان می دهند. اگر كسی به گونه ای راه برود كه به دیگری برخورد كند، یا زمانی كه فرد تنهایی به صورتی راه می رود كه دیگران آن را تهدید یا تعقیب تلقی كنند، به شدت در برابر آن واكنش نشان می دهند. هر چند اغلب اوقات شخصی كه قواعد درست راه رفتن را زیر پا گذاشته است، با عذرخواهی می پذیرد كه می باید چنان قواعدی را رعایت می كرد.چنین الگویی در عمل دویدن اشخاص بیشتر خود را نشان می دهد. متناسب با محركی كه باعث دویدن اشخاص در خیابان می شود، نوع دویدن آنها نیز فرق می كند. نوع دویدن كسی كه به خاطر تأخیر در جلسه و یا هر چیز دیگری می دود با كسی كه به خاطر تعقیب پلیس می دود، متفاوت است.
این تفاوت به خوبی در زبان روزمره نشان داده شده است. زبانی كه عمل فرد نخست را دویدن و عمل شخص دومی را فرار كردن می داند.
با هم دویدن
یكی از مشكل ترین كارها برای بیشتر افراد، هماهنگی با همراه خود در حین دویدن است. افراد جامعه زمانی كه دو نفره یا سه نفره می دوند به طور متناوب نظم های «با هم راه رفتن» را زیر پا می گذارند. از این روی انجام ترمیمات متناوب یكی از ویژگی های دویدن های دسته جمعی است. در دویدن های جمعی علی رغم آشفتگی و بی نظمی ظاهری، نوعی تلاش برای ترمیم این آشفتگی ها وجود دارد؛ به این معنی كه افراد جمع سعی می كنند تا حد امكان سرعت دویدن خود را با طرف دیگر تنظیم كنند، این مسأله به خوبی در دویدن های دو نفره مشخص است؛ به طوری كه اگر این عمل ترمیم انجام نگیرد، معنای با هم دویدن از بین خواهد رفت و به جای آن به دنبال هم دویدن و یا دیگری را تعقیب كردن، خواهد نشست. همان طور كه گارفینگل بیان كرده، بیشتر اعضای جامعه به دلیل آن كه دچار عادت شده اند، چنین مسأله ای را عادی تلقی می كنند، در حالی كه اعضای جامعه در عمل دویدن به گونه ای متفاوت پایبندی خود را به عادات با هم دویدن نشان می دهند.
پیاده روهای دو نفره
زمانی كه به جای دو نفر با چهار نفر در خیابان راه می روید چه اتفاقی می افتد؟ تا به حال به این موضوع توجه كرده اید كه بیشتر پیاده رو های شهرهای ما برای دو نفره راه رفتن ساخته شده است. راه رفتن چهار نفره در اكثر این پیاده رو ها غیرممكن است چرا كه تمام محیط پیاده رو را می پوشاند و اجازه عبور به افراد دیگر را نمی دهد، اما از آنجایی كه ما می دانیم پیاده رو برای همه شهروندان جامعه است، معمولاً به طور دو نفره یا سه نفره، یك نفر پشت سر یا جلو، در خیابان ها راه می رویم تا حداقل فضای ممكن را به دیگران برای عبور و مرور داده باشیم.راه رفتن های بیش از دو نفره مشكلات دیگری نیز دارد. حفظ نظم مستتر در عمل راه رفتن در این گونه موارد دشوار می باشد. مثلاً در راه رفتن سه نفره در غالب اوقات نفر وسط تحت فشار دو نفر كناری خود بوده و غالباً جلو یا عقب می افتد. به عبارت دیگر در این گونه موارد افراد گرایش به یكدیگر را به دور شدن از هم ترجیح می دهند. در حالی كه حتی فضای كافی برای راه رفتن و با فاصله از هم راه رفتن وجود دارد، افراد سعی می كنند به شدت در كنار همدیگر راه بروند. از همین روی معمولاً نفر وسط كه عامل جدایی دو نفر كناری است، تحت فشار مضاعف قرار دارد. او علاوه بر این كه عامل جدایی دو نفر كناری است، در غالب اوقات مانع مواجهه چهره به چهره این دو نفر می شود و همچون واسطه ای بین آنها عمل می كند.در راه رفتن های چهار نفره نیز معمولاً افراد به صورت دو نفره دو نفره راه می روند. با این تفاوت كه فاصله ردیف اول از ردیف دوم بسیار كم می باشد. آنها اغلب با همدیگر صحبت می كنند در حالی كه جدا از همدیگر راه می روند. فاصله ردیف اول و دوم طوری است كه سایرین چهار نفره بودن آنها را تشخیص می دهند.
آیا همان طور كه می خواهیم راه می رویم؟
آیا راه رفتن انسان ها گزینشی است و نظم و قاعده شیوه های راه رفتن های گوناگون با یكدیگر متفاوت می باشد؟ علاوه بر این آیا ما همان طور كه دلمان می خواهد راه می رویم؟ آیا اصلاً قبل از راه رفتنمان به چگونه راه رفتن خودمان فكر می كنیم؟ آیا همان طور كه در مورد لباس های خود و مدل و رنگ آنها و میزان تناسب آن با موقعیت خاصی كه آنها را می پوشیم فكر می كنیم و دست به گزینش می زنیم، درباره شیوه راه رفتنمان نیز می اندیشیم؟
مسأله ای كه در پاسخ به این سؤال ها می توان به آن اشاره كرد این است كه راه رفتن های ما نیز یك پدیده اجتماعی است؛ به این معنی كه در ارتباط با دیگران شكل می گیرد و نوع آن مشخص می شود. علاوه بر تأثیر محیط های فیزیكی و شخصیتی ما در شیوه های راه رفتن ما، شیوه های راه رفتن دیگران و نوع درك و برداشت آنها از راه رفتن های ما و انتظارات آنها، بر چگونگی راه رفتن ما تأثیر می گذارد.
نتیجه
به روش اتنومتدلوژیكی در این مقال خودتان نتیجه بگیرید .
سینا كلهر منابع:
۱- نظریه های جامعه شناسی، حسین ایبی، عبدالمعبود انصاری، انتشارات جامعه تهران، ۱۳۵۸
۲- نظریه های جامعه شناسی، غلامعلی توسلی، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۷۲
۳- درآمدی بر مكاتب و نظریه های جامعه شناسی، حسین ابوالحسن تنهایی، تهران، ۱۳۷۱
۴- نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر، جورج ریتزر، محسن ثلاثی، تهران، علمی، ۱۳۷۴


همچنین مشاهده کنید